سلام نو - سرویس ورزشی: شما ممکن است نام او را ندانید، اما اگر کمی اهل فوتبال و البته اهل گشت و گذار در اینترنت باشید احتمال زیادی وجود دارد که نام تیاگو رچ یا عکس معروفش روی سکوهای ورزشگاه را دیده باشید؛ عکسی که او تنها هوادار تیمش در استادیوم است.
او ستاره یکی از مشهورترین میمها و عکسهای فوتبالی جهان است. عکس اول رچ را در اواسط بیست سالگی نشان می دهد. او عینک بزرگ، پیراهن فوتبال و شورت ورزشی به تن دارد. او به رو به رو خیره شده و یک لیوان کولا کنار او است، او تنها هوادار تیمش است که روی یک پله بتنی نشسته است.
این عکس در سال ۲۰۱۲ گرفته شده است. رچ در حال تماشای بازی تیم دوران کودکی خود، سانتا کروز دو سول در ورزشگاه المپیک گرمیو بود. آن شب ۵۰۰۰ هوادار در استادیوم حضور داشتند، او فکر میکرد هواداران کمی دیرتر برسند اما هیچ کس نیامد! رج تنها نشست برای یک گل زده تیمش خوشحالی کرد و چهار بار گل خوردن تیمش را تماشا کرد.
عکس دوم رچ را در اوایل سی سالگی نشان می دهد. او دوباره روی همان سکوها نشسته اما یک پیراهن خاکستری و یک شلوار شیک به تن دارد. موهایش کمی مرتب است، اما ظاهرش زیاد تغییر نکرده است. حالا جای کولا در کنار او یک جام نقره ای غول پیکر قرار دارد و او میخنند.
این عکس در سال ۲۰۲۰ گرفته شده است. ریچ به تازگی شاهد کسب اولین عنوان قهرمانی تیم دوران کودکی خود، سانتا کروز دو سول، ۱۰۷ سال پس از تاسیس آن بوده است. برای هواداران، این یک لحظه سورئال و شاد بود، اما برای رچ ، یک تفاوت دیگر هم داشت.
او دیگر فقط یک طرفدار نبود. او رئیس باشگاه بود.
حالا شاید بتوانید ببینید که چرا مونتاژ این دو عکس هر چند ماه یک بار در شبکه های اجتماعی ظاهر می شود. شاید فکر کنید با یک عکس همه چیز را فهمیدید اما با نگاهی به داستان واقعی متوجه میشوید این عکس تنها یک لایه از ماجرا را میگوید.
رچ در جام جهانی قطر سال گذشته روی سکوها با پرچم تیم محبوبش
داستان تیمی کوچک از شهری کوچک
سانتا کروز دو سول شهر کوچکی است که بیشتر به خاطر جشنواره اکتبر سالانهاش معروف است - بقایای فرهنگی از موج عظیم مهاجرت آلمانیها به ایالت های جنوبی برزیل در دهه ۱۸۰۰. در تیم فوتبال هیچ کس به فکر یک اتفاقه بزرگ نیست: ورزشگاه آنها حدود ۷۰۰۰ نفر را در خود جای می دهد و آنها فقط در مسابقات قهرمانی ایالتی محلی بازی میکنند که معمولاً از ژانویه تا آوریل برگزار می شود.
فضا تحت سلطه دو باشگاه بزرگ منطقه، گرمیو و اینترناسیونال است. اکثر مردم در سانتا کروز ابتدا از یکی از آنها حمایت می کنند و سپس از یکی از دو تیم شهر خود - سانتا کروز یا آونیدا.
رچ اما متفاوت بود. او می گوید: نمی دانم چرا، اما با سانتا کروز ارتباط برقرار کردم. آنها اولین باشگاه من و بخش بزرگی از نوجوانی من بودند. من همیشه جو استادیوم کوچک آنجا را دوست داشتم، افرادی که برای دیدن دوستان یا خوردن یکی از هات داگ های معروف ما به آنجا می رفتند.
هرکسی که تیمهای لیگ پایینتر را دنبال میکند، این حالت هواداری را می شناسد. این نشانی از فوتبال به عنوان یک جامعه است. نتایج باعث می شود که احساس تعلق داشته باشید. این سطح از فوتبال میتواند به کل زندگی شما معنا بدهد. همچنین میتواند بسیار بسیار تیره و تار باشد.
رچ در سال ۲۰۱۲ به عنوان روزنامهنگار در پورتو آلگره کار می کرد. او هنوز تا جایی که می توانست به بازی ها میرفت، اما زندگی و کار اجازه حضور همیشگی به او نمیداد. هنگامی که سانتا کروز برای بازی گرمیو آماده شد، اما در یک پیاده روی کوتاه از محل کارش به استادیو رفت.
او انتظار داشت که ورزشگاه خلوت باشد. یک شنبه شب در تابستان بود و بسیاری از مردم به سمت ساحل رفته بودند. با این حال، او با چند هوادار دیگر که قصد حضور داشتند صحبت کرده بود. او میگوید: «بهعلاوه، در پورتو آلگره، معمولاً حداقل خانواده عجیب بازیکنی را میبینید که میخواهد بازی راتماشا کنند.
او ۱۵ دقیقه قبل از شروع بازی به زمین رسید. زن در باجه فروش بلیط به او گفت که او اولین نفری بود که رسید. شاید اتوبوس هواداران تاخیر داشته است؟ شاید مردم در یک بار نزدیک نوشیدنی مینوشیدند؟ اما نه، بازی شروع شد و هنوز کسی نبود. پنج دقیقه، ۱۰ دقیقه... هیچکس.
او با لبخندی غمگین می گوید: بسیاری از مردم اینجا در شهر می گویند که آن روز در استادیو بودند. این یک بازی دوستانه بود، با تعداد زیادی خانواده، و من حدس میزنم مردم سانتا کروز در کنار هواداران گرمیو نشسته بودند. آنها در ورزشگاه بودند. فقط در کنار من نبودند.
هواداران گرمیو در جایگاه مجاور نشستند، خیلی زود متوجه شدند که رچ تنها نشسته است. او میگوید: آنها این جوکها را در مورد اینکه سانتا کروز یک تیم تک هواداری است، مطرح میکردند. اما پس از مدتی، فکر میکنم دل آنها برای من سوخت.
در دقیقه ۱۷، اتفاق غیرمنتظره ای رخ داد: سانتا کروز گلزنی کرد. دوربینهای تلویزیونی رچ را انتخاب کردند و شادی او را نشان دادند. در این هنگام تلفن او شروع به وزوز کرد.
او میگوید: من شروع به دریافت پیامهای متنی از همکارانم و تماسهایی از مادر و پدرم کردند کهاز من میپرسیدند که آیا من در استادیوم هستم یا نه. من متوجه شدم که دارم وایرال می شوم. سپس فیلمبردار شروع به درخواست دست تکان دادن از من کرد، در نیمه از من نامم را پرسید و آن را در پخش اعلام کردند و سپس منفجر شد!
در روزهای بعد، رچ با تلویزیون برزیل مصاحبه کرد و با خبرنگاران از سراسر جهان مصاحبه کرد. او در صفحه اول روزنامه محلی ظاهر و پیراهنی از سوی باشگاه به او اهدا شد.
او میگوید: «در چند روز اول، اساساً نمیتوانستم کار کنم. همه اینها کمی مرا غافلگیر کرد. روز سوم، یوتیوب را نگاه کردم و دیدم که ویدیو ۵۰۰۰۰۰ بازدید داشته است. در آن لحظه، فهمیدم که کل ماجرا بعد دیگری به خود گرفته است و بزرگتر از آن چیزی بود که تصور می کردم.
واکنشها در کل مثبت بود. رچ به عنوان یک نمونه درخشان از تعهد تلقی میشد که برای حمایت از تیمش در مسابقهای حاضر شد که معلوم بود میبازند.
او میگوید: پس از آن به زندگی در پورتو آلگره ادامه دادم، اما هر بار که به سانتا کروز بازمیگشتم، مردم درباره داستان این هوادار تنها صحبت میکردند و این باحال بود.
ورود به باشگاه
رچ در سال ۲۰۱۳ مسئول مطبوعاتی باشگاه شد. یک سال بعد، با به عهده گرفتن مسئولیت های بیشتر و بیشتر، از او خواسته شد که برای ریاست باشگاه نامزد شود. او فقط ۲۷ سال داشت.
او میگوید: در شرایط دیگر، احتمالاً در سنین پایین آن شغل را پیدا نمیکردم. اما باشگاه از دسته اول مسابقات قهرمانی ایالتی سقوط کرده بود و مدیران فکر میکردند که زمان تغییر فرا رسیده است.
دوستان رچ متقاعد نشدند که این ایده خوبی است. مطمئناً، او باشگاه را دوست داشت، اما هیچ تجربه ای در اداره هیچ نوع تجارتی نداشت، چه برسد به یک باشگاه فوتبال. پدرش به خصوص بدبین بود. رچ می خندد: او گفت که من دیوانه هستم.
سه ماه پس از فصل ۲۰۱۴، پول نقد تمام شد. پدر رچ مجبور شد به او پول قرض دهد تا به بازیکنان پول بدهد. سانتا کروز تا پایان فصل به طور فاجه بار به پایان رسید، اما اوضاع آنقدر تیره و تار بود که مدیران درباره تعطیلی باشگاه برای همیشه در سال بعد صحبت کردند.
رچ میگوید: از نظر مالی کاملاً شکست خوردم. من چیزهای زیادی را روی کارت اعتباری خودم خرج کردم: هزینه های سفر، قبوض هتل و غیره. ریاست باشگاه یک موقعیت داوطلبانه است و من کار روزنامه نگاری را متوقف کرده بودم. من با پس اندازم و در خانه پدر و مادرم زندگی می کردم و در نهایت با بدهی های زیادی مواجه شدم.
او ادامه میدهد: من وارد افسردگی شده بودم، زیرا همه چیز آنطور که فکر می کردم پیش نرفته بود و من دیگر هرگز نمیخواستم مدیر یک تیم فوتبال باشم. من فقط می خواستم به طرفدار بودن برگردم، برای حضور در سکوها
برای چند سال، رچ فاصله خود را حفظ کرد. او بدهی های خود را پرداخت و شروع به کار سیاسی کرد. سپس، به ناچار، لحظه مایکل کورلئونه او فرا رسید. درست زمانی که فکر کرد بیرون است، دوباره او را به داخل کشیدند.
این تصمیمی برخاسته از درد بود. سانتا کروز در سال ۲۰۱۸ یک سال وحشتناک را تحمل کرد و در هر مسابقه ای که انجام داد شکست خورد. ریچ میگوید: «آنها حتی در یک بازی دوستانه مقابل گروهی از افراد آسیب دیده از شهر که یک شبه دور هم جمع شده بودند، شکست خوردند. در پایان رقابت ها، آنها به دسته سوم مسابقات قهرمانی محلی سقوط کردند.
یکی از دوستان رچ به او گفت که دوباره نامزد ریاست باشگاه شود تا اشتباهات دوره اول خود را اصلاح کند. رچ احساس کرد که باشگاه به او نیاز دارد و از پدرش پرسید که نظر او چیست.
رچ به یاد می آورد و میگوید: من فکر کردم که او ممکن است با ماشین به درخت بزند تا من این ایده را رها کنم. اما من این احساس را داشتم که این بار متفاوت خواهد بود.
رچ یک تیم رهبری فشرده ایجاد کرد. آنها سعی کردند هوادارانی را که از باشگاه دور شده بودند را بازگردانند و فقط بازیکنان بومی شهر را انتخاب کردند و خانواده های بیشتری را تشویق کردند که به مسابقات بروند. برنامه این بود که سانتا کروز دوباره در قلب جامعه قرار گیرد.
رچ توضیح میدهد: در اولین بازی فصل، انتظار ۲۰۰ هوادار را داشتم، اما ۱۰۰۰ آمدند، با صفهایی برای ورود. در آن مسابقه، من مجبور شدم چهار بار به سوپرمارکت بروم تا سوسیس بیشتری برای کیوسک هات داگ بخرم. من حتی مسابقه را ندیدم.
سال ۲۰۱۹ با موفقیت محدود در زمین به پایان رسید، اما تراز بانکی بهتر و بدون بدهی بود. فصل ۲۰۲۰ به دلیل همهگیری کووید-۱۹ زیر ابری از عدم قطعیت آغاز شد، اما به یاد ماندنیترین فصل در تاریخ سانتا کروز شد: آنها قهرمان کوپا FGF - رقابتهای جام حذفی سالانه این ایالت شدند - با شکست دادن سائو خوزه در ضربات پنالتی در فینال.
اما این پایان کار نبود. در سال ۲۰۲۱، سانتا کروز قهرمان دسته سوم مسابقات ایالتی شد - ریچ با خنده می گوید: ما باید از آن منظره جهنمی لیگ خارج می شدیم - و در اوایل امسال، عنوان دسته دوم را به دست آورد و دوباره به لیگ برتر صعود کرد. یک دهه پس سقوط.
ریچ طبیعتاً با هر سه جام عکس گرفت، هرچند او در واقع رئیس باشگاه برای سومین موفقیت نبود - او سال گذشته استعفا داد تا بر شغل خود در دفتر شهردار تمرکز کند - اما همچنان به شدت درگیر باشگاه است. او اکنون نایب رئیس هیئت مدیره و معاون بازاریابی است.
ریچ با سه جام سانتا کروز (FC Santa Cruz)
او می گوید: «همه اینها به عشق باشگاه است. در سال ۲۰۱۸، من نیز از ایده بسته شدن باشگاه واقعا می ترسیدم. واقعا به من ضربه زد. هیچکس نمیخواست رئیس باشگاه شود و باشگاه در موقعیت واقعاً مخاطره آمیزی قرار داشت. من میخواستم به باشگاه کمک کنم تا چیزی را کسب کند و به آنچه که بود بازگردد.
من تاکتیکهای فوتبال را زیاد درک نمیکنم، اما فکر میکنم کار من این بود که مردم را گرد هم بیاورم، فضایی ایجاد کنم که مردم بخواهند اینجا باشند، از بازیکنان گرفته تا مربی و هواداران. در سه سال گذشته توانستهایم این ثبات را ایجاد کنیم. این بدان معناست که سانتا کروز دوباره هویت دارد.
رچ اهمیت یک باشگاه محلی را که نماینده و الهام بخش جامعه آن است درک می کند و جذابیتش را هم می فهمد.
رچ میگوید: در برزیل صحبتهای زیادی در مورد تبدیل باشگاههای فوتبال به کسبوکار وجود دارد، اما من فکر میکنم که این باعث از بین رفتن لذت میشود. من دوست دارم سانتا کروز را در مسابقات قهرمانی کشور ببینم، اما همچنین نمیخواهم فضای یک باشگاه کوچک را از دست بدهم، جایی که می توانید دوستان خود را ملاقات کنید و همه نام شما را می دانند. من هرگز نمیخواهم آن را از دست بدهم.
وی ادامه میدهد: من همیشه می گویم که سانتا کروز درمان من است. حتی در لحظات سخت هم مرا از افسردگی دور می کند. اینجا احساس خوبی دارم.
رچ می گوید که انتظار دارد در زمانی دیگر برای سومین دوره ریاست جمهوری بازگردد و ادامه میدهد: در آینده نزدیکتر، دورنمای بازی با اینترناسیونال و آونیدا - اولین دربی شهری در یک دهه - در فصل آینده وجود دارد. سانتا کروز نیز در استادیوم گرمیو بازی خواهد کرد. امیدوارم با حضور چند طرفدار بیشتر از آن شب سرنوشت ساز در سال ۲۰۱۲.
وقتی آخرین بار به آن روز فکر میکند، رچ نمی تواند احساسات خود را پنهان کند. او میگوید: همه هواداران به این فکر میکنند که چگونه باشگاه خود را به جلو ببرند، اما من هرگز نمیتوانستم چنین چیزی را تصور کنم. من برای همه چیزهایی که اتفاق افتاده بسیار سپاسگزارم. خدا با دلسوزی به من نگاه کرد و گفت، من می خواهم سرنوشت آن بچه را تغییر دهم. شاید خدا هم کمی طرفداران سانتا کروز باشد."
منبع: آتلانتیک/
نظر شما