سلام نو – سرویس بینالملل: احتمالا با خواندن تیتر این گزارش متعجب میشوید و فکر میکنید خطایی رخ داده است و با خود میگویید حامی اصلی حماس ایران است. اگر کمی اخبار را دنبال کرده و به مسئله فلسطین آشنا باشید میگویید حماس جریانی اخوانی است و حامی اصلی آن قطر و ترکیه هستند.
تصور شما درست است، اما تیتر ما هم غلط نیست و میخواهیم از زاویهای متفاوت نگاهی داشته باشیم به ریشههای شکلگیری و توسعه حماس در فلسطین و تاثیر مستقیم صهیونیستها بر آن.
تا مدتهای پس از تشکیل دولت غاصب اسرائیل یعنی تقریبا تا کمی بعد از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل مسئله فلسطینی یک مسئله عربی آن هم از بُعد ناسیونالیسم عربی بود. در آن دوران چهرهای مثل جمال عبدالناصر، رییس جمهور مشهور مصر، رویای جهان عرب بدون مرز را در سر داشت و دوست داشت رهبر این «جهان عرب» بیمرز باشد. همین رویا را- البته به شکلی کمدی و مسخره- صدام و قذافی هم در سر داشتند.
اسرائیل این رویا را با شکست اعراب در جنگ شش روزه و صلح با سادات به باد داد. رژیم صهیونیستی در جنگ شش روزه چنان ضربهای بر پیکره کشورهای عربی زد و چنان پیروزی بزرگی به دست آورد که هنوز در حال سود بردن از آن است.
تمام این موارد باعث شد تا به مرور گروههای مقاومت فلسطینی- که برجستهترین آنها سازمان فتح به رهبری یاسر عرفات بود- به این مسئله اعتقاد پیدا کنند که خبری از جهان عرب نیست و باید خود اتکا شوند. این اولین باور مهمی بود که در بین فلسطینیها شکل گرفت.
باور دومی که در فلسطینیها به مرور تشدید شد بد عهدی اسرئیل در هر پیمانی و بن بست بودن هر نوع گفتوگوی سیاسی است. الفتح به مرور از یک سازمان چریکی تبدیل به یک سازمان غیرسیاسی شد و حتی امروز به جایی رسیده که همکاریهای نزدیکی با صهیونیستها دارد. اما این عدول از ماهیت نظامی چه دست آوردی برای الفتح داشت؟ حصر یاسر عرفات و مرگ یا ترور بیولوژیک او توسط اسرائیل و البته بد عهدی پیوسته صهیونیستها.
در چنین فضایی نیروهای دست راستی در سرزمینهای اشغالی به قدرت میرسند و هیولایی به نام بنیامین نتانیاهو نخست وزیر دولت اسرائیل میشود. نتانیاهو عملا هیچ اعتقادی به مذاکره نداشت و روز به روز فشار بر فلسطینیها را افزایش میداد.
در چنین فضایی حرکة المقاومة الإسلامیة یا هان حَماس به رهبری عبدالعزیز رنتیسی و شیخ احمد یاسین تاسیس شد و به مرور از یک گروه کوچک حاشیه نشین در سیاست و مقاومت فلسطین به یک گروه اصلی بدل شد، در انتخابات ۲۰۰۶ اکثریت پارلمان فلسطین را برد و در نهایت کنترل کامل نوار غزه را در دست گرفت.
در همین زمان در حوزه نظامی به مرور از سازمان کوچک به گروهی بدل شد که کماندو، تیمهای جنگ الکترونیک و البته موشک دارد و حالا نیز میگوید ۴۰ هزار سرباز به خط شده آماده درگیری در صف دارد.
به شهادت رسانههای صهیونیست غزه بیش از یک دهه است که به یک زندان بزرگ روباز بدل شده که همه چیز در آن قاچاق است؛ از جمله زندگی. زندگی مساوی با جنگ، کشتار و مرگ است. جوانان ساکن در غزه از مذاکرات فتح و اسرائیل خیری ندیدند و در غزه هیچ آیندهای برای خود نمیبینید.
در چنین فضایی ایده آزادی بخش حماس طرفدار خواهد یافت و این سازمان روز به روز گسترش مییابد و نقش کشورهایی مثل ایران، قطر و ترکیه بسیار در این مسئله فرعی است.
هیچ عاملی به اندازه رژیم صهیونیستی مشوق حماس نبود و هیچ عاملی جز خشونتهای بیپایان صهیونیستها باعث خشن شدن حماس نشده است.
نظر شما