به گزارش سایت جنایی، یکی از اعضای باند سرقت از خانه ها جوانی است که در رشته دندانپزشکی درس می خواند. او میگوید: نیاز به پول داشتم. چون امسال در رشته دندانپزشکی دانشگاه آزاد قبول شدم و هزینه هایم زیاد بود. اگر نمیتوانستم پول را تهیه کنم همه زحمتهایی که تا حالا کشیده بودم بر باد میرفت. همین الان هم احتمالا مجبور شوم رشته مورد علاقه ام را که زمان زیادی از عمرم گذاشتم و درس خواندم تا قبول شوم را از دست بدهم.
این مجرم تازه کار میگوید: همه اعضای باند ما درس خوانده هستند و در گروه ما پایینترین مدرک لیسانس است. اما وقتی کار نیست چطور پول بدست بیاوریم؟ به هر حال ما هم خرج داریم باید هزینه تحصیلمان را هم بدهیم.
او در مورد نحوه شروع سرقتهایشان میگوید: یک روز که با دوستانم در داخل قهوه خانه نشسته بودم، کنار میز ما چند پسر جوان بودند که با آب و تاب از سرقتهایشان می گفتند و اینکه کلی پول بدست آوردهاند. وقتی حرفهای آنها را شنیدم به بچهها اشاره کردم، چون با شنیدن آن حرفها وسوسه شدم. بعد از آن به دوستانم گفتم چرا ما دزدی نکنیم؟ اینطور شد که نقشه سرقت از خانهها را طراحی کردیم.
این مجرم در مورد شگرد خود و همدستانش میگوید: در خیابانها پرسه میزدیم، وقتی میدیدیم چراغ خانهای خاموش است و پنجرههایش هم حصار ندارد، از طریق پنجره وارد خانه میَشدیم و سرقت میکردیم.
سارق جوان خود و همدستانش را بدشانس میداند چون به خانه یک ورزشکار معروف که از والیبالیستهای سرشناس است هم دستبرد زدهاند. او میگوید: زمانی که وارد آن خانه شدیم و جامها را دیدیم، تصور کردیم که طلا هستند با خودمان گفتیم کلی پولدار شدیم. بعد فهمیدیم که آنها ارزش زیادی ندارند. معمولا زمانی که برای سرقت وارد خانهای میشدیم اگر لباس مارکی گیرمان میآمد برمیداشتیم. از خانه آن والیبالیست هم کت و شلوار سرقت کردیم، دوستم تصور میکرد که مارک است و میتواند با آن به خواستگاری برود، اما قبل از آن بازداشت شدیم.
این متهم و همدستانش اکنون در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
نظر شما