حالا ۲۵ روز است که بهار در کماست و پدرش ۷ روز است که فوت شده. پدری که دقیقا مقابل اورژانس بیمارستان ایست قلبی کرد. هنوز اطلاعات روشنی از اینکه چه اتفاقی باعث به کما رفتن بهار شده در دست نیست اما آنچه تا اینجا مشخص شده قصور پزشکی در این اتفاق تلخ است. موضوعی که پزشک بهار و مدیر بیمارستان بیستون کرمانشاه نیز به آن اذعان دارند اما هر کس تقصیر را متوجه دیگری میداند. با این حال بر اساس اظهارنظر مدیر بیمارستان در بررسیهای تکمیلی علل و مقصر این اتفاق باید بر اساس فرآیند قانونی خود مشخص شود.
هشتم مهر؛ آغاز ماجرای تلخ خانواده حیدری
ماجرا از روز هشتم مهرماه آغاز میشود. وقتی که حیدر حیدری پدر بهار، به همراه مادرش او را برای عمل ساده انحراف خفیف چشم به بیمارستان بیستون کرمانشاه میآورند. به گفته مادر بهار او سه سال قبل هم این عمل را انجام داده بود و به دلیل اینکه کمی از انحراف باقی ماند، به توصیه پزشکش محمود مبلغی باید دوباره عمل میشد. این بار اما عمل جراحی مثل سه سال قبل پیش نرفت. بهار یک ساعت و نیم در اتاق عمل بود و همین زمان طولانی کافی بود تا پدرومادرش نگران شوند. پزشک بهار دکتر محمود مبلغی که نخستین فردی است که از اتاق عمل بیرون میآید ابتدا خیال پدرومادر بهار را راحت میکند و از موفقیتآمیز بودن عمل خبر میدهد. واقعیت اما چیز دیگری است و این را مادروپدر بهار وقتی او را مستقیم از اتاق عمل به آیسییو میبرند متوجه میشوند. هنوز کسی نمیداند دقیقا در آن یک ساعت و نیم در اتاق عمل چه گذشته است. مدیر بیمارستان ابتدا به خانواده گفته که اتاق عمل دوربین ندارد و بعد به خبرنگار فراز گفت که حافظه دوربین پرشده بوده است و فیلمها پاک شد. پزشک بهار اما نظر دیگری داشته و میگوید که خانواده حق شکایت دارند و بر اساس شکایت باید فیلمهای اتاق عمل بازبینی شود. اظهارنظری که نشان از ضدونقیض بودن پاسخهای مسئولان بیمارستان دارد. سوال اینجاست که آیا ممکن است حافظه دوربینهای اتاق عمل که در آن قصوری رخ داده ناگهان پاک شود؟ هرچه هست بهار از آن لحظه یعنی از روز هشت مهر به کما میرود و هنوز چشمانش را دوباره رو به دنیا باز نکرده است.
دستم را فشار بده بابایی!
مادر بهار به خبرنگار «فراز» میگوید که تا ۷۲ ساعت پس از عمل اطلاعات ضدونقیضی از سوی پزشکان و پرسنل درباره واقعه به آنها میدادند. حتی ابتدا به آنها گفته نشده که قفسه سینه دخترشان در اثر عملیات احیای قلب شکسته است و آنها پس از مدتی خودشان متوجه این اتفاق میشوند.
از همان روز خانواده دو چادر کوچک در حیاط برپا میکنند و هر روز را اینطور به شب میرسانند. مادر بهار میگوید که هر روز سختتر از روز قبل میگذرد. او میگوید پدرش دستان بهار را میگرفت و به او میگفت: «دستم را فشار بده بابایی!». بهار اما هرگز دوباره دست او را فشار نداد. چون فاجعه دوم صبح روز ۲۴ مهر رقم میخورد. مادر بهار میگوید: «صبح روز بیست و چهارم بود که بیدار شدم و به چادر آقای حیدری سر زدم. در مسیر میرفتم که دیدم او در حیاط بیمارستان روبهروی اورژانس روی زمین افتاده است.». عموی بهار در گفتوگو با فراز تایید میکند که برادرش بدون هیچ مشکل یا بیماری زمینهای همانجا در بیمارستان ایست قلبی کرده و از دنیا رفته است.
اشتباه دوم پزشکان در فرآیند درمان؛ این بار دردناکتر
اما حتی بعد از عمل بهار نیز بار دیگر اشتباه در روند درمان او رخ میدهد. به گفته عموی بهار مجید حیدری بهار دو بار عمل تراکئوستومی شده است. این عمل برای باز کردن راه تنفسی از گلو با لولهگذاری انجام میشود. اما عموی بهار میگوید که در این عمل هم اشتباه پزشکی رخ داده است. در فرآیند لولهگذاری پزشکان متوجه شدند که لوله کوتاه است و آن را خارج کردند و بعد دوباره بعد از چند روز بهار برای عمل تراکئوستومی وارد اتاق عمل میشود. حیدی میگوید که توجیه آنها برای اشتباه دوم این بوده که بهار نسبت به سن خود قد و گردن بلندتری داشته و لوله کوتاه آمده است. توجیهی خانواده حیدری به هیچ وجه نمیتوانند آن را بپذیرند.
یک شهر عزادار پدری که از غصه دخترش دقمرگ شد
عموی بهار میگوید که این روزها بسیاری از مردم کوهدشت عزادار هستند و از هر کسی در هر کوی و برزنی که بپرسی، این ماجرا را میداند. او میگوید در مراسم ختم برادرش حتی پزشک بهار دکتر محمود مبلغی هم حضور پیدا کرده است و تایید کرده که قصوری اتفاق افتاده است اما متوجه او نیست. مبلغی به مادر بهار هم گفته که «خطا از سمت دکتر بیهوشی بوده و او باید مانیتور را رصد میکرده است. چراکه افت ضربان قلب به مرور رخ میدهد و بهار به یکباره ایست قلبی نکرده.» نادر چهری مدیر بیمارستان بیستون کرمانشاه هم در گفتوگو با خبرنگار فراز و خانواده حیدری قصور در عمل او را تایید میکند اما میگوید که مشخص شدن قطعی علل این اتفاق نیازمند بررسیها تکمیلی است. به گفته چهری پرونده در سازمان نظام پزشکی بررسی خواهد شد تا دلایل اتفاق روشن شود. او البته تاکید دارد که تمرکز بیمارستان حالا بر به هوشآمدن بهار است اما سوال دیگر این است که آیا بیمارستان هزینههای سرسامآور بستریشدن و درمان بهار را به عهده میگیرد؟ چراکه او در صورت عمل درست و موفقیتآمیز میتوانست ۲۵ روز قبل از بیمارستان مرخص شده باشد.
چه خواهد شد؟
امید خانواده حیدری این روزها به بهار است که دوباره چشمهایش را باز کند. مادرش حتی در مراسم ختم همسر خود حضور نداشته و چشم انتظار فرزند و سوگوار همسر به همراه تعدادی از اعضای خانواده هر روز را در اتاقی که بیمارستان به آنها داده سپری میکند. باید دید چه زمانی قصور پزشکی این عمل که باعث از دست رفتن یک پدر و متلاشی شدن یک خانواده شده است. اتفاقی که لزوم رسیدگی به آن از دو جنبه اهمیت دارد؛ نخست آنکه یک خانواده عزادار شده و دوم اینکه در صورت عدم رسیدگی دقیق، چنین اشتباهاتی ممکن است برای خانوادههای دیگری نیز رخ دهد.
نظر شما