سلام نو – سرویس بینالملل: این روزها ایران، قطر، مصر و اردن هر کدام به دلیلی نسبت به فجایع انسانی رخ داده در غزه واکنش نشان میدهند و مواضع سخت یا نرم میگیرند.
ایران از منظر منافع ملی دنبال مدیریت تنش و عدم گسترش بحران در کنار حفظ اسرائیل زیر ضربه است و از نظر انسانی نیز دنبال آتش بسی و آزادی غیرنظامیان است. قطر با توجه به نزدیکی به حماس دنبال مدیریت بحران است. مصر و اردن به خاطر مرز مشترک با بحران میخواهند آتش خاموش شود تا سیل اهالی غزه مواجه نشوند. حتی در این میان رییس جمهور ترکیه هم مجبور به موضعگیری شد.
در میان بعضی کشورها نیز ساکت بودن. امارات که روابط کم و بیش آشکار گرمی با اسرائیل دارد از آن جمله است. اما سکوت یا آنطور که فارن پالسی نوشته غیبت عربستان در ماجرای بحران غزه برای برخی جای تعجب دارد. باور عمومی این است که یکی از دلایل مهم حمله حماس به اسرائیل بر هم زدن توافق بزرگ عادی سازی با عربستان بوده است، پس چطور ریاض اینقدر ساکت و نظارهگر است؟
این ماجرا وقتی مهمتر میشود که بدانیم عربستان همیشه جایگاه رهبرگونه در جهان عرب داشت و در چنین مواضعی جهان عرب به دو پایتخت مهم نگاه میکرد؛ ریاض در عربستان و قاهره در مصر.
عربستان؛ چشمی به آینده اقتصادی
شاید سادهترین پاسخ این باشد که عربستان به جای نبرد غزه و درگیری با عواطب انسانی بیشتر در حال تمرکز روی چشمانداز اقتصادی است که برای آینده خود ترسم کرده است.
روز گذشته – چهارشنبه 10 آبان 1402- جیانی اینفانتینو رئیس فیفا تایید کرد عربستان سعودی میزبان جام جهانی فوتبال 2034 خواهد بود. یعنی 11 سال دیگر جام جهانی بغل گوش ایران برگزار میشود. عربستان سعودی تنها متقاضی میزبانی جام جهانی در این سال بود و با توجه پروژه فوتبالی اخیر خود باید این کشور را میزبان قطعی 2034 دانست.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که پروژهایی مثل نئوم- شهری تازه و توریستی با هزینه۵۰۰ میلیارد دلاری نیز قرار است تا سال 2025 در عربستان راه اندازی شوند. نئوم سردمدار پروژههای شبیه خود است و چند و چند پروژه شبیه آن در حال اجرا است.
عربستان به همان دلیلی وارد تنش غزه نمیشود که با ایران وارد کاهش تنش شد؛ ورود به فاز ثبات و توسعه اقتصادی. بن سلمان قصد دارد سرمایهگذاران و گردشگران را جذب عربستان کند و به خوبی میداند ضرورت اول و آخر چنین کاری امنیت، ثبات و عدم تنش است.
درست در روزهای کشتار در غزه عربستان درگیر رویدادی ورزشی در حوزه مشت زنی است که از کریس رونالدو تا ریو فردیناند و لوییس فیگو و رپر معروف امینم برای دیدن آن به این کشور سفر کردند.
نیویورک تایمز مینویسد که فضای کشور هم چنین مسئلهای را میرساند و حامیان فلسطین فضای مساعدی برای تجمع ندارند، انگار عموم مردم عربستان فعلا ادامه مسیر فعلی را ترجیح میدهند.
عربستان؛ چشمی به آینده سیاسی
با این همه نباید فکر کرد عربستان چشمش را به سیاست بسته است؛ بلکه ظاهرا صورتر شده است. بن سلمان که روزی آغازگر رویکرد تهاجی سیاست خارجی بود حالا ظاهرا کمی به سنت گوشهگیری پدرانش بازگشته است و سعی دارد از تنش – حداقل تنش عیان- دوری کند، اما این به معنای این نیست که بن سلمان از قدرت نمایی کوتاه میآید.
روزنامه واشنگتنپست گزارش داده در ولیعهد عربستان سعودی بلینکن را برای دیداری که قرار بود عصر انجام شود معطل گذاشت و این دیدار نهایتاً صبح روز بعد انجام شد. این دیدار در چهارچوب سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه برای جلب نگاه اعراب انجام شد. هنگامی که جلسه برگزار شد محمد بر ضرورت توقف اقدامات نظامی در غزه «که به از دست رفتن جان انسانهای بیگناه منجر شده» تأکید کرد.
ولیعهد عربستان سعودی علاوه بر این از بلینکن خواست حصر غزه را بردارد. توقف «تنشآفرینیهای کنونی» در درگیریها از جمله دیگر خواستههای او بود. وزیر خارجه آمریکا نه تنها نتوانست عربستان را وادار به محکوم کردن حماس کند، بلکه این کشور بمباران اسرائیل را محکوم کرد.
در واقع نگاه عربستان به ماجرای غزه ابتدا تامین منافع خود و بعد مسئله بشر دوستانه است و اولویت سوم آن به مسئله فلسطین و راه حل دو کشور یا هر مسئله دیگری میپردازد.
این حضور عربستان- همزمان با غیبتنش!- از صحنه تنش غزه میتواند باعث تشدید منافع سعود شود. اما چطور؟ آنطور که رسانههای آمریکایی نوشتند عربستان از اصل عادیسازی روابط با اسرائیل کوتاه نیامده و تا اینجا این مسئله طولانیتر شده است. اگر آمریکا و رژیم اسرائیل بخواهند از ماجرای عادی سازی رسمی کنار بکشند که عربستان چیزی را از دست نداده و به روابط پنهانی ادامه میدهد، اما اگر بر عادی سازی مُصر باشند، حالا و بعد از رخداد فاجعه بار غزه هر دو طرف دیگر معامله- یعنی آمریکا و اسرائیل- باید هزینه بیشتری برای این عادیسازی بپردازند.
در واقع برخلاف انتظار عربستان تا اینجا از توافق عادیسازی عقب نمیکشد بلکه قیمت نهایی کردن معامله را افزایش میدهد. از غنیسازی انرژی اتمی در عربستان تا پیمان شبیه ناتو با آمریکا گزینهها بسیاری روی میز بن سلمان است.
از طرف دیگر مواضع اخیر عربستان باعث همکاری نزدیکترش با ایران شده و عملا سطح تنش دو طرف به شکل فزایندهای کاهش یافته است. واقعیت این است که بن سلمان میتواند دومین برنده بزرگ جنگ خونبار غزه بعد از پوتین باشد.
نظر شما