وقتی درباره ی خیانت مطلبی می‌خواندم و یا حرفی می‌شنیدم بسیار غمگین میشدم و هیچ وقت فکر نمیکردم روزی این ماجرای نحس زندگی مرا هم غرق خود کند از وقتی باتلاش دوستم راز پنهان کاری های شوهرم را فهمیدم دیگر نمی‌دانم چه کارکنم دنیا بر روی سرم خراب شده .....
به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، 12 سال پیش با معرفی یکی از آشنایان که بسیار تعریف نیز می کرد با همسرم آشنا شدم و بعد از چندین بار ملاقات با همسرم و خانواده اش، ازدواج کردم و 2 فرزند پسر 9 ساله و 5 ساله دارم، از همان ابتدای زندگی جر و بحث های ما زیاد بود و دخالت های خانواده همسرم هم بسیار زیاد بود و همیشه مشاجره های زیادی داشتیم، ولی به پیشنهاد یکی از دوستان چندین جلسه به یک روانشناس مراجعه کردیم و نسبتا روابط ما کمی بهتر شد ولی یک سالی است که مجددا همسرم گاهی با روابط سرد خود و عدم توجه به من، اعصاب مرا بهم ریخته و بسیار افسرده شدم، من هم کم کم توجهم به همسرم کم شده و صمیمیتی بین ما دیگر نبود، خیلی دیر منزل می آمد و خیلی با هم گفتگو نداشتیم، من هم که حوصله او را نداشتم از خدام بود که دیر بیایید که کمتر با هم بحث و جدل کنیم، تنها وجه مشترکمان بچه ها بودند که همسرم وقتی که در منزل بود کمی با آنها وقت میگذراند.
روزها همینطور سپری می شد تا اینکه چند وقتی بود که همسرم کارهایی رو انجام میداد که به او شک کردم و هر جا می رفت گوشی خودش را یک لحظه زمین نمی گذاشت و هر جا می رفت با خود می برد، صحبت های مشکوک می کرد و ساعت ها چت می کرد و یک دفعه منزل را ترک می کرد.خلاصه وقتی با یکی از دوستانم صحبت میکردم ،او گفت که همسرت احتمالا با کسی در ارتباط است، من که نمی خواستم این واقعیت را قبول کنم بهانه های مختلف می آوردم، خلاصه به پیشنهاد دوستم کارآگاه بازی های من شروع شد تا بتوانم سر از کارهای همسرم در بیاورم، وقتی در کوچکترین موقعیت ها توانستم گوشی همسرم را با مکافات چک کنم، به رابطه او با خانمی پی بردم و یک روز که سراسیمه از منزل بیرون زد به دنبال او من هم رفتم و متأسفانه دیدم که با خانمی قرار گذاشته است،از ناراحتی و با چشمان گریان به خانه برگشتم و بچه ها را برداشته و به منزل پدری ام رفتم.
جریان را به خانواده ام اطلاع دادم و شکایت کردم، از اعترافات همسرم متوجه شدم که در فضای مجازی با آن خانم آشنا شده است.
بین دو راهی مانده ام و نمی دانم چه کار کنم؟ بخاطر بچه هایم بسیار ناراحتم، از طرفی بخاطر بچه ها دوست ندارم زندگیم از هم پاشیده شود، از طرفی با این کار همسرم دوست ندارم دیگر به این رابطه ادامه دهم.
نظریه کارشناسی
سهیلا فارجی کارشناس ارشد روانشناسی
کیس مورد نظر به علت روابط سرد و خشک زوجین، عدم صمیمیت زناشویی، ناتوانی در برخورد با تغییرات،تعارض های ارتباطی مزمن،عدم ارضاء روابط عاطفی از سوی همسر و دخالت های بی مورد خانواده همسر و برقراری روابط فرا زناشویی و خیانت از سوی همسر دچار افسردگی و ناامیدی در زندگی شده و به علت عدم آگاهی به مهارت های زندگی از جمله تصمیم گیری و مدیریت بحران در زندگی و ضعف در اعتماد به نفس،قادر به تصمیم گیری صحیح نمی باشد و بین دو راهی طلاق یا ادامه زندگی مانده است.
چرا کسی خیانت می‌کند؟
هر مورد خیانت با دیگری متفاوت است و دلایل متفاوتی دارد. اگرچه دانستن اینکه چرا شریک زندگی‌تان به شما خیانت کرده است دردی از شما درمان نمی‌کند. اما اگر بتوانید علت آن را جویا شوید و موقعیت را بسنجید و رفتارها و اتفاقات را با استدلال‌های عقلانی توجیه کنید کمی از سردرگمی شما کم می‌کند. همچنین دانستن علت خیانت به شما کمک می‌کند تا از عملکرد خود نسبت به موقعیت اطمینان بیشتری پیدا کنید. حال چه قصد شما ماندن و بازسازی رابطه باشد، چه تصمیم شما جدایی یا طلاق باشد.
عوامل مؤثر در خیانت بسیارند. دلایل بی‌شماری ممکن است منجر به خیانت و برقراری ارتباط صمیمی و عاشقانه با فردی خارج از زندگی زناشویی بشود. اما برخی عوامل هستند که احتمال این امر را افزایش می‌دهند. این عوامل را به صورت کلی به دو دسته عوامل فردی و عوامل زناشویی تقسیم می‌کنیم:
۱. عوامل زناشویی
عواملی مانند مشکلات مالی، عدم احترام متقابل، عدم ارتباط‌گیری مناسب چه از نظر فیزیکی چه احساسی، کمبود سازش و از خودگذشتگی و غیره از جمله علل زناشویی مؤثر در خیانت هستند.
۲. عوامل فردی
طبق یک قاعده کلی برای ازبین‌رفتن یک رابطه، وجود دو نفر و دلایلی از سوی هر دو طرف نیاز است، اما در برخی موارد علل فردی می‌توانند احتمال خیانت را بالاتر ببرند. از جمله این دلایل می‌توان موارد زیر را نام برد.
اعتیاد: سوءمصرف و اعتیاد به الکل، مواد، قمار، یا هر چیز دیگری احتمال خیانت را بیشتر می‌کند. به‌خصوص مصرف الکل حس بازدارندگی را در افراد کاهش می‌دهد و فرد از مرز خیانت عبور می‌کند.
سبک دلبستگی: برخی از مسائل مرتبط با دلبستگی مانند دوری از دلبستگی، عدم اطمینان برای دلبستگی و حتی اختلال در ایجاد صمیمیت به‌عنوان عوامل مؤثر بر خیانت بررسی شده‌اند. عدم اعتمادبه‌نفس هم می‌تواند یک عامل محرک باشد.
آسیب‌ها و تجارب دوران کودکی: داشتن سابقه آسیب‌دیدگی در دوران کودکی (از جمله آسیب جسمی، تجاوز جنسی و آسیب روحی) احتمال خیانت را بالاتر می‌برد.
بیماری‌های روانی: برخی از بیماری‌های روانی مانند اختلال دوقطبی (از اختلالات شخصیتی) احتمال خیانت در ازدواج را افزایش می‌دهند.
سابقه خیانت در گذشته: در ضرب‌المثلی قدیمی می‌گوید کسی که یک‌بار خیانت کند، همیشه خیانت می‌کند. در مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۷ برای تأیید میزان صحت این ضرب‌المثل انجام شد، مشاهده کردند که افرادی که به نحوی سابقه خیانت درگذشته دارند، سه برابر دیگر افراد احتمال دارد که در رابطه‌های بعدی هم این عمل را تکرار کنند.
اعتیاد به رابطه جنسی: اعتیاد به سکس وقتی در یکی از طرفین رابطه وجود داشته باشد، منجر به نارضایتی فرد شده و در نتیجه در جای دیگری به دنبال آن می‌گردد.
علل اولیه خیانت:
دلایل متنوعی برای خیانت زن و مرد وجود دارد. در این میان چند دلیل بیشتر مطرح می‌شوند.
۱. برطرف نکردن مناسب نیازهای همدیگر
ممکن است همسری نتواند نیازهای شریک زندگی خود را به‌خوبی برآورده کند. اما باید توجه داشت که در بیشتر موارد این نیازها بیان نمی‌شوند. به یاد داشته باشید که همسر شما ذهن‌خوانی بلد نیست، پس اگر نیازی دارید بهتر است در مورد آن با همرستان صحبت کنید. اگر نیاز شما منطقی و قابل برآورده شدن باشد، یقیناً همسر شما برای برآورده کردن آن تلاش خواهد کرد.
۲. ناراحتی و نارضایتی
نارضایتی از ازدواج از نظر احساسی یا جنسی امری شایع است. ازدواج مانند راه‌اندازی و مدیریت یک شغل به طور شراکتی است، اگر تلاش زوجین دوطرفه نباشد، ممکن است به جدایی و خیانت منجر شود. اهمیت ندادن به رابطه جنسی در ازدواج منجر به سردی روابط زن و شوهر می‌شود و ممکن است عاقبت خوشی نداشته باشد.
۳. دست‌کم گرفتن یا ارزش قائل نشدن
احساس کم‌ارزش بودن یا دست‌کم گرفته شدن می‌تواند علتی برای خیانت میان زوج‌ها باشد. در بحث ازدواج هر دو طرف رابطه یعنی هم مرد هم زن نقش و وظایف ارزشمندی به عهده دارند و با تلاش مقابل می‌خواهند یک خانواده خوب و زندگی ارزشمند را بسازند و حفظ کنند. پس نباید هیچ یک کم‌ارزش شمرده شود یا نادیده گرفته شوند.
۴. عدم پایبندی
همه دلایل و عوامل را هم که کنار بگذاریم، مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۸ نشان داد که افرادی که کمتر به رابطه خود پایبند هستند، بیشتر به همسر خود خیانت می‌کنند.
۵. خستگی (فکری و روحی)
زنان و مردانی که به دنبال هیجان عشق و علایق تازه شکل‌گرفته هستند، بیشتر احتمال دارد خیانت کنند. برخی این ادعا را دارند که به دنبال فردی جایگزین برای شریک زندگی خود نیستند بلکه با این کار می‌خواهند کمی پویایی و هیجان به زندگی خود اضافه کنند، درصورتی‌که این عمل عین خیانت است.
۶. انتقام
اگر یکی از طرفین با فردی غیر از همسر خود رابطه داشته است یا به طریقی به شریک زندگی خود آسیبی رسانده است، ممکن است زن یا شوهر آسیب‌دیده برای انتقام گرفتن دست به خیانت بزند.
۷. تنوع‌طلبی
برخی از افراد توان کنارآمدن با سیستم تک همسری را ندارند؛ چرا که نیاز به تنوع دارند. بعد از مدتی از بودن در رابطه یا یک فرد خاص و واحد خسته می‌شوند و ممکن است در مقابل جاذبه‌های جدیدی که در دیگر افراد می‌بینند تسلیم شوند. تنوع همچنین می‌تواند مربوط به رابطه جنسی شود، برای مثال فرد می‌خواهد انواع روش‌های رابطه جنسی را تجربه کند، درصورتی‌که همسر او چنین تمایلی ندارد.
نظر شما