مشروح گفت و گو با علی محمد بشارتی در پی می آید:
آقای بشارتی! همچنان بحث حجاب در جامعه مطرح است. از برخی تریبونهای نماز جمعه شنیدیم که آقایان، مردم و متدینین را تحریک میکردند که هر جا بیحجاب دیدید، از آنها فیلم و عکس بگیرید و به دستگاههای اطلاعاتی برسانید تا برخورد شود. به نظر حضرتعالی این شیوۀ درستی است یا نه؟ و اساساً چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟
از امیرالمومنین(ع) پرسیدند که شما بالاتری یا انبیا؟ ایشان گفتند: «تزکیة المرء لنفسه قبیح». شخصی از خودش تعریف کند زشت است اما چه کار کنم که خدا میفرماید: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّث» نعمتی که خدا به شما داده است را بگویید.
اگر درباره حجاب از کسی بخواهید بپرسید، من هستم. چون من پنج سال تفسیر سوره نور را در جلسات بیان کردهام، در این زمینه مقاله نوشتهام و بر کتاب «مسأله حجاب» اثر مرحوم شهید مطهری تسلط دارم.
آیۀ 30 و 31 سوره مبارکه نور میفرماید:«قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُون» و «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها ...». مسأله حجاب امری نیست که انسان با بحثهای احساسی، عشق و اعتقادش را به افراد به خصوص به خانمها و جوانان بیاموزد و در دل و ذهن آنها جا کند. مسأله حجاب امر واجبی در اسلام است، اما نه هر واجبی که هر کس بتواند درباره آن صحبت کند.
قدر مسلم این است که قرآن در سوره مبارکه نور آیه 31، سه نوع زینت را مطرح کرده است که بحث کاملاً فنی است. خداوند اول میگوید: «وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها». این آیه درباره زینت است. بعد میفرماید: « وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِن» بر اساس این آیه، زینت دوم برای شوهر، پدر، برادر، برادرزاده، خواهرزاده و عمو و دایی است. معلوم است که زینت اولی فرق میکند، آنجا میگوید: همه چیز را بپوشانید مگر زینت آشکار، اما اینجا میگوید: زینت را آشکار نکن مگر برای شوهر و... . آنجا میگوید برای همه آزاد است، ولی اینجا میگوید برای شوهر و ... . لذا این زینت دوم است. خداوند در اواخر آیه میفرماید: «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون» یعنی خانمها در زمان راه رفتن پای خود را به گونهای به زمین نزنید که زینت غیر آشکارتان، آشکار شود. این زینت، با اولی و دومی فرق میکند.
بحث شما بحث تخصصی نیست، شما نظر من را میخواهید. قرآن کریم میفرماید باید اسلام را به گونهای معرفی کنید تا جاذبه ایجاد شود. افراد در اوائل اسلام چه وضعی داشتند؟ همه افرادی که تازه مسلمان میشدند، لزوماً حجاب نداشتند. پیامبر(ص) در اخلاق معروف شدند به گونهای که خداوند فرمود: «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم». یا سنی و شیعه نوشتهاند که هیچ کس نتوانست در سلام کردن بر پیامبر(ص) سبقت بگیرد. رفتار پیامبر(ص) جذابیت ایجاد میکند یا تهدید جذابیت ایجاد میکند؟ در روایتی آمده است «کونوا دعاة للناس بغیر السنتکم». روایت میگوید که مردم را به غیر زبانتان یعنی با عملتان دعوت کنید.
مسأله حجاب چند نوع است: آنهایی که موهای خود را آشکار میکنند، اصرار بر آشکار شدن دارند و بیشتر از حدی که در خیلی از کشورها آزاد است آزاد هستند. اینها معلوم است که از ما نیستند و غیر خودی هستند.
گروه دوم، افرادی که یا نمیدانند یا آن قدر متوجه نیستند که روی صحبت ما با اینها است. در این بخش، همه نوع آدم وجود دارد؛ آدم بسیار خوب، مهذّب، مومن، متدین و خانوادههای باشرف و نامدار را شامل میشود. همچنین کارمند دولت، دانشجو یا افراد شاغل مشمول آن است. یا برخی بچهدار هستند و نمیتوانند درست بچههای خود را نگهدارند؛ لذا چادر را کنار میگذارند و با روسری بیرون میآیند. اینها معفوّ هستند و هیچ اشکالی ندارد؛ اینها که در بیحجابی، اصرار و ابرام ندارند به دلیل اینکه یا نمیدانند و یا اهمیت نمیدهند، در هر دو حال، از ما و انقلابی هستند.
مدتی است که میبینم تلویزیون زنان و دخترانی را نشان میدهد که موهایشان بیرون است و روی آنها زوم میکند. رئیس جمهور محترم با آنها صحبت میکند و خبرنگاران با این طیف گفتوگو میکنند. بسیاری از آنها حجاب محکم دارند، اما حجاب بعضیها محکم نیست ولی از خود ما، با ما و انقلابی هستند. آقایی که میگوید اینها از فلان جور خانواده هستند، من ایشان را به راهپیمایی 22 بهمن دعوت میکنم. قبلاً آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای لیبرالیستی میگفتند که به مردم کوپن میدهند تا به راهپیمایی بیایند! اما امروز آدم و خاتم میدانند که هر اتفاقی بیفتد، مردم در صحنه حاضرند؛ اینها ضد انقلاب هستند؟ کسی اینها را الزام کرده که به راهپیمایی بیایید، و الّا کوپنتان را باطل میکنیم؟! اینها انقلابی، مؤمن و اهل این مملکت هستند و انقلاب را دوست دارند، اگر دوست نداشتند چه کسی به آنان گفت که در سرما، از خانه بیرون بیایید؟ زمستان سال 57 نسبتاً سرد نبود، ولی بسیاری از سالها که ما در تهران برف دیدیم هم اما زن و مرد و پیر و جوان و دختر و پسر و با حجابِ محکم و سنتی یعنی مقنعه و چادر مشکی، زنان با روسری و مانتو در راهپیمایی شرکت میکنند؛ موهای برخی هم پیداست.
اینها تا زمانی که اصول انقلاب را رعایت میکنند، با ما هستند. البته شخصاً دوست دارم همه با حجاب اسلامی باشند، اما با عدهای باید با زبان لیّن و دوستی و برادری برخورد کرد، و آنان را خواهر و دختر خودمان حساب کنیم چون خودی هستند. در اداره که بودیم انواع و اقسام خانمها بودند، همه آنها بدون استثنا با ما رفت و آمد داشتند. من گفتم اینجا نیایید؟ نیایید به اتاق ما؟
اینکه گفته میشود افراد بدحجاب از خانوادههای بیریشه هستند، حرف درستی است؟
پاسخ به این سوال خیلی سخت نیست، به کرّات و به بهانههای مختلف خانمها خدمت مقام معظم رهبری میرسند، خدا وکیلی حجاب همه خانمهایی که نزد ایشان میروند، از نظر عدهای کامل است؟ هر کس بگوید کامل است حجاب را نشناخته است. بنابراین اینها خودی هستند که در جلسات بانوان شرکت میکنند، عدهای با چادر مشکی و مقنعه، و عدهای با روسری و مانتو و موهای برخی از آنان پیداست، میآیند، صحبت میکنند و جواب میشنوند.
باید افتخار کنیم که دختران ما در رشتههای مختلف بینالمللی، طلا و نقره و برنز میگیرند. روسری یکی از خانمهای جودوکار در تایلند، در جریان مسابقه افتاد. داور مسابقه که خانمی از کره جنوبی بود، بلافاصله کت خود را درآورد و روی سر این خانم انداخت. یکی از مراجع رئیس دفتر خود را به کره جنوبی اعزام کرد و هدیه بزرگی به خانم داور داد و به وی گفت که شما برای حفظ احترام خانم مسلمان آن کار را انجام دادید. البته جایزهای هم به خانم باحجاب داد.
آیا پلمب مغازههای مردم یا جریمه یا توقیف وسائل نقلیه میتواند برای رعایت حجاب شیوه موثری باشد؟
مدتی در مجلس طرح حجاب مطرح میشود و آن را دنبال میکنم. من شدیداً با کسانی که میگویند بگذارید مردم آزاد باشند، مخالف هستم. اسلام و انقلاب چارچوب دارد. حجاب امر واجبی است و یک بار دیگر به همه توصیه میکنم تا کتاب «مسئله حجاب» و آیه 60 سوره نور را بخوانند. خداوند در آیه «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُن» میگوید: خانمهایی که پا به سن گذاشتهاند و دیگر امکان ازدواج برای آنها نیست، میتوانند روسری خود را بردارند. «وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُن» خداوند میفرماید: اگر باز هم عفت را رعایت کنند برای آنها بهتر است. رعایت عفت غیر از روسری سر کردن است. این «خمار» است. یعنی خانمهایی که دیگر امکان ازدواج ندارند، میتوانند روسری خود را بردارند، در عین حال آرایش نکنند.
به عبارت دیگر، حجاب برای مصونیت مرد و زن است. خدا میگوید: میتوانید روسریتان را بردارید ولی خمار را برندارید. خمار یعنی روسری و دستمال گردنی که سینه را میپوشاند. در رسانهها میبینیم که سینههای زنان در کشورهای غربی خیلی باز است. خداوند میگوید: سینهها و گردنهایتان را بپوشانید. بنابراین بحث حجاب اینجا تخصصی و فنی میشود که متعلق به چه کسانی و در چه شرائطی است؟ قرآن میگوید: برداشتن روسری برای کسانی که امکان ازدواج ندارند است، فقط روسری را شامل میشود و بقیه جاها را باید حفظ کنند.
حضرتعالی چه ایراداتی به لایحه حجاب وارد میدانید؟
تا بحثها درباره این لایحه تمام نشده، نمیشود چیزی گفت. وقتی مراحل قانونی آن طی شد، به شورای نگهبان رفت و نظر اعضای شورا آمد، قانون میشود و میتوان درباره آن صحبت کرد. وقتی که کتاب مسئله حجاب مرحوم شهید مطهری از چاپ درآمد، خیلی از افراد پاسخهای خود را دریافت کردند اما برخی از آن ایراد گرفتند. حتی من نظر برخی را خواندم که گفته بودند: چشم ما به رضاخان روشن! یعنی شهید مطهری که از تمام آیات و روایات و تفاسیر، دکترین حجاب را بیرون آورد، عدهای ایراد گرفتند. نظر شهید مطهری این بود، امام هم فرمود که تمام آثار استاد درست است. شما دیگر چه میگویید؟ الان نظرات امام خمینی(ره)، قانون اساسی دوم ماست. هر کس بخواهد امام را بشناسد یک دور صحیفه امام را بخواند.
برخی ایراد میگیرد خب ایراد بگیرند و افراد مختلف نظرشان را بگویند اما ما ملاک، میزان و مبنا داریم و آن مقام معظم رهبری است. کشور هم بر اساس فتاوای امام و ایشان اداره میشود. بروند و دیدگاههای امام و رهبری را ببینند. من خودم کسی را میشناختم که میگفت: «نصب مجسمه در شهرها حرام است.» باید ببینیم چیزی که به نام اسلام یاد گرفتیم با این سخن تطبیق دارد یا نه؟ آن دوره که تندیس و مجسمه حرام بود، بتپرستی رواج داشت؛ اما امروز وقتی مجسمه حافظ، فردوسی، مولوی و مدرس را در تهران نصب میکنند، یعنی مردم بتپرست و فردوسیپرست هستند؟ مجسمه، نماد و یادگاری از آنها است و ما به کسانی که در ادبیات فارسی، فخر کشور شدهاند علاقه داریم. یک درصد از هزار میلیون هم کسی نیست که بگوید معبود من فردوسی شد!
الان یکی از مباحثی که مطرح میشود، این است که اولویتهای اول کشور چیست و چرا آقایان این قدر روی حجاب تأکید میکنند؟ خیلی جوانان میگویند که این همه اختلاس و فساد داریم، چرا در کشور بر حجاب تأکید میشود؟
اینها در عرض هم هستند؛ نه در طول هم. میگویند اول سراغ چای دبش، قاچاق و رشوه بروید، بعد سراغ خودروسازها بروید و در نهایت از حجاب بگویید. این میشود در طول هم. ما روزه میگیریم و نماز میخوانیم، و حج و جهاد هم واجب است. اینها در عرض هم هستند و در طول هم نیستند. به همین دلیل باید به مسئله حجاب هم توجه شود. چون کشور اسلامی است و مردم دنیا از برنامههای ما اسلام را میفهمند. در جنگ شش روزه، اسرائیل ارتش تمام کشورهای عربی را از بین برد.
از مرحوم حسنین هیکل پرسیدم که در شش روز ارتش مصر از بین رفت؟ وی گفت: «برادر! در شش ساعت از بین رفت. چون هواپیماهای اسرائیل، تمام فرودگاههای کشورهای عربی را زدند، صدها تانک و خودرو نظامی در بیابان شبه جزیره سینا بیدفاع ماندند و در پنج-شش روز، اسرائیل اینها را از بین برد، و الا همان روز اول، اسرائیل نیروی هوایی کشورهای عربی را منهدم کرد.» آن دوره تمام شد، دوره عرفات هم تمام شد که یک مشت لیبرال بودند. حماس دستپروردهها، شاگردان و فارغالتحصیلان انقلاب اسلامی هستند؛ به همین دلیل مذهبی و مومن هستند. اسرائیل از اینها میترسد. وقتی که دین باشد مقاومت هم ایجاد میشود. نیروهای حماس دینداران فلسطین هستند.
امروز مردم دنیا از روی دست ایران، اسلام را یاد گرفتهاند. باید اسلامیت امور را در کشورمان حفظ کنیم و آرامش برقرار باشد. مقام معظم رهبری هفته پیش یک جمله برلیانی فرمودند که هر کسی که انقلاب، قانون اساسی و ولایت فقیه را قبول دارد را از خودتان بدانید، آنها را آزار ندهید و از خودتان نرانید.
اخیراً در شهر رشت یک پیرمردی به نام صادق بوقی که ماهی فروشی است، برای شادی مشتریان رقصیده است که ظاهراً وی را بازداشت کردند و مغازه ایشان و دوازده مغازه اطراف را پلمب کردند. نظر شما درباره این گونه برخوردها چیست؟
من حقوق خواندهام و در اول انقلاب بسیاری از سران طاغوت را بازجویی کردهام. دکتر بهمن تهرانی از سربازجوهای خطرناک و خونخوار بود که اگر به وی میگفتند کلاه بیاور، سر میآورد. وی را به اتاق من آورند. من پا شدم و با دو انگشت زیر چانهاش زدم. وی سرش را پایین انداخت. به وی گفتم: «تو بیشتر از هزار شلاق به من زدی. یک شب ناخن من را کشیدند و برای پانسمان به بیمارستان نرسانده بودند؛ لذا خاک و غبار و میکروب به خون من زده بود و ضربان خونم به 130 رسیده بود. به هر کس میگفتیم جوابگو نبود. اما تو من را به بیمارستان فرستادی.»
اوائل انقلاب آبگوشت هم گیر نمیآمد، گفتم از بیرون برای دکتر بهمن تهرانی چلوکباب برگ آوردند. «چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا» ما با دشمنان هم این طور رفتار میکردیم. من در هیچ کدام از دادگاههایی که برای تهرانی تشکیل شد شرکت نکردم، گفتم من را میبیند و خجالت میکشد. مگر همه جا زور میتواند فاتح باشد؟ بسیاری از جاها لیّن بودن زبان و بیان نرم کارساز است و جواب میدهد. خداوند میفرماید: «ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن». این آیه، روش تبلیغ است و غیر از این هر کس بخواهد بگوید یا عمل کند، با این آیه سازگار نیست.
نظر شما