به گزارش سلام نو امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در دوره ناصرالدینشاه قاجار بود. اصلاحات وی، اندکی پس از رسیدن به صدارت و با توجه به سن کم شاه آغاز شد و تا پایان صدارت کوتاه مدت او (سه سال و سه ماه) ادامه یافت.
میرزا محمدتقی خان امیرکبیر فرزند کربلایی قربان بیگ فراهانی سال ۱۱۸۵ در هزاوه فراهان از توابع اراک (سلطان آباد پیشین) متولد شد.
کربلایی قربان پدر امیرکبیر در دستگاه میرزا عیسی (میرزا بزرگ) پدر میرزا ابوالقاسم قائممقام سمت آشپزی داشت. مادر امیرکبیر فاطمهسلطان دختر استاد شاه محمدبنا از اهالی فراهان بود. امیر کبیر کودکی و نوجوانی را در کنار خانواده قائم مقام سپری کرد.
پس از درگذشت محمدشاه، میرزا تقی خان به همراه ناصرالدین شاه به تهران رفتند و شاه بلافاصله میرزا تقی خان را به مقام صدارت برگزید و لقب امیر کبیر را به وی اعطا کرد. او طی ۲۸ مهر ۱۲۲۷ خورشیدی تا ۲۲ آبان ۱۲۳۰ خورشیدی صدراعظم ایران بود.
امیرکبیر دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول وی با «جانجان خانم» دختر عمویش بود. آنها یک پسر و دو دختر داشتند، امیرکبیر بعد از جدایی از همسر اولش با عزت الدوله، خواهر تنی ناصرالدینشاه ازدواج کرد.
امیرکبیر و عزت الدوله دارای دو دختر به نامهای تاجالملوک خانم و همدم الملوک خانم بودند.
حضور امیرکبیر در دربار ناصرالدینشاه همواره مورد مخالفت تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا مادر شاه و میرزا آقاخان نوری قرار داشت؛ تلاشهای این افراد سرانجام منجر به صدور حکم عزل امیرکبیر از مقام خود شد، وی سپس به کاشان تبعید شد.
سرانجام امیرکبیر در روز شنبه ۲۰ دی ۱۲۳۰ علی خان فراش در حمام فین کاشان به قتل رسید.
تاریخ دقیق سالروز شهادت میرزا تقی خان امیر کبیر
سالروز قتل امیرکبیر به دستور ناصرالدین شاه قاجار - همه ساله در ۲۰ دی ماه میباشد.
چهارشنبه ۲۰ دی
۰۲Wed ۱۰ January ۲۴
روز ۳۰ آبان، فردای دستگیری، امیرکبیر از تمامی مناصب خلع شد و دو روز بعد به عنوان یک زندانی به کاشان فرستاده شد. این تبعید ۴۰ روز به طول انجامید. به نگهبانان دستور داده شده بود که با کمال احترام با او رفتار کنند.
با این حال همسر وزیر مختار انگلیس که خارج از شهر با کاروان حامل امیر برخورد داشته مینویسد که سرنوشت او را به راحتی میشد حدس زد.با این وجود، مخالفان امیرکبیر در دربار احتمال میدادند که امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد.
قتل
چاکر آستان ملائک پاسبان، فدوی خاص دولت ابد مدت، حاج علی خان پیشخدمت خاصه، فراشباشی دربار سپهر اقتدار مأمور است که به فین کاشان رفته، میرزا تقی خان فراهانی را راحت نماید؛ و در انجام این مأموریت بین الاقران مفتخر و به مراحم خسروانی مستظهر بوده باشد.
صبح آنروز خبر آوردند که پیکی از تهران خواهد رسید که فرمان وزارت امیر و خلعتی شاه را میآورد. عزت الدوله البته باز هم نگران بود و خبر را باور نداشت.
امیر اما به حمام رفت.
شاید خبر رسیدن خلعت را باور کرده بود. حاج علی خان فراش که به باغ فین رسید چاپار دولتی را در کنار در حمام دید که منتظر امیر بود که از حمام خارج شود و پاسخ نامهای را از وی بگیرد.
علی خان فراش دست وی را گرفت و با خود به حمام برد که وی زن امیر را از آمدنش مطلع نکند.
مأمورانش در دیگر حمام را مسدود کردند.
امیر با حق نعمتی که بر علی خان داشت پرسید شما چرا مأمور اینکار شدید. امیر خواست عزت الدوله را ملاقات کند و نزد وی وصیت کند اما علی خان نپذیرفت.
سرانجام امیرکبیر در روز ۲۰ دی ۱۲۳۰ در حمام فین کاشان به قتل رسید. رگهای دست و پاهایش را گشودند و پس از مدتی خونریزی علی خان فراش به میر غضب اشارهای کرد. میرغضب با چکمه به میان دو کتف امیر کوبید. چون امیر به زمین در غلطید دستمالی در گلویش کرد تا جان داد. فراش به سرعت برخاست و گفت دیگر کاری نداریم. وی و همراهانش با اسبان تند رو به تهران بازگشتند.
سال مرگ او، ۱۲۶۸، را به حساب ابجد در یک گفتگو بیان کردهاند. اولی میپرسد: «کو امیر نظام» و دومی جواب میدهد «مردی بزرگ تمام شد»
دفن
کالبد امیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند. به روایت میرزا محمد جعفر خان حقایق نگار خورموجی در کتاب مشهور حقایقالخبار ناصری روز بعد از قتل جسدش را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند. چند ماه بعد، به اصرار همسرش عزتالدوله کالبدش را به کربلا منتقل کردند و در اتاقی که درب آن به سوی صحن امام حسین باز میشد به خاک سپردند.
بر دیوار آرامگاه وی در کاشان این ابیات نوشته شدهاند:
<نادانی شه گرفت دامان امیر> <تا نیشتر آمد به رگ جان امیر>
<بربست سعادت را بروی ما در> <بگشودچو جوی خون ز شریان امیر>
زندگینامه پر فراز و نشیب امیرکبیر
میرزا تقیخان فراهانی (متولد ۱۱۸۶ – درگذشتهٔ ۲۰ دی ۱۲۳۰) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در دوره ناصرالدینشاه قاجار بود اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت.
مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی موسس مدرسه دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری جدید به فرمان او در تهران تأسیس شد.
همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله اقدامات وی بهشمار میآید.
امیرکبیر پس از این که با توطئه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شدهاست
کودکی
میرزا تقی فراهانی در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه اراک متولد شد. پدر وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی بود. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشیگری قائم مقام را به دست آورد.
دوران حضور در دستگاه دولتی
وی پس از قتل گریبایدوف در ایران، از جانب دستگاه دولتی ایران ماموریت یافت تا برای عذرخواهی به نزد تزار روسیه برود.
وی سپس ریاست هیاتی سیاسی را بر عهده گرفت و مامور حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی شد.
این ماموریت دو سال به طول انجامید و میرزا محمدتقیخان در این دوران به امیرنظام ملقب گشت پس از مرگ محمد شاه قاجار در سال ۱۲۲۷، وی در تامین هزینه عزیمت ولیعهد ناصرالدینشاه به تهران نقش مهمی ایفا نمود.
وی در اوایل سلطنت ناصرالدینشاه به مقام صدر اعظمی دست یافت و لقب امیرکبیر را دریافت نمود.
دلیل این انتصاب، حسن انجام وظیفه او در رساندن شاه به تخت پادشاهی بود.
ناصرالدین شاه در آن زمان ۱۶ سال داشت.امیرکبیر در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ برابر ۲۲ ربیعالاول ۱۲۶۵ ق. با عزتالدوله، خواهر ناصرالدینشاه ازدواج کرد.
عزل
حضور امیرکبیر در دربار ناصرالدینشاه همواره مورد مخالفت تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوری قرار داشت؛ چنان که تلاشهای این عده سرانجام منجر به صدور حکم عزل امیرکبیر از مقام خود گردید.
برخی از درباریان که او را مخالف منافع خود میدیدند، تهمت زدند که امیرکبیر داعیه سلطنت دارد.
تحریکهای مادر شاه و دیگر درباریان باعث ترس شاه شد، از این رو، حکم عزل امیرکبیر در روز ۱۹ محرم سال ۱۲۶۷ هجری قمری به وی ابلاغ شد.
چهار روز پس از این، میرزا آقاخان نوری به سمت صدارت منصوب شد.
مرگ
امیرکبیر، دو روز پس از عزل به کاشان تبعید شد. اما با این وجود، مخالفان امیرکبیر در دربار احتمال میدادند که امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد. بنابراین با کوشش فراوان توانستند حکم قتل وی را از ناصرالدینشاه بگیرند.
سرانجام امیرکبیر در روز ۲۰ دی ۱۲۳۰ (برابر با ۱۰ ژانویه ۱۸۵۲ میلادی) در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستهایش به قتل رسید. کالبد امیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند.
به روایت میرزا محمد جعفر خان حقایق نگار خورموجی در کتاب مشهور حقایق الخبار ناصری روز بعد از قتل جسدش را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند.
چند ماه بعد، به پایمردی همسرش عزت الدوله کالبد امیرکبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقی که درب آن به سوی صحن امام حسین باز میشود به خاک سپردند.
مهمترین اقدامات امیرکبیر در زمان صدارات
- ایجاد نظم در جامعه؛ در پی نظمی که او در جامعه برقرار کرد کمتر ظالمی قادر بود بر بیچارگان فقیر تعدی کند. وی دزدی و هرزگی و شرارت را در جامعه به حداقل رساند
- براندازی رشوهخواری در جامعه
- براندازی رسم قمه کشی؛ در تهران آن زمان رسم بود که جوانان قمه میبستند
- سروسامان دادن به خزانه کشور و قطع حقوق بسیاری از درباریان و وابستگان آنها
- تأسیس اداره آگاهی؛ وی برای این که از روابط کارگزاران و مأموران دولت با مردم مطلع باشد ادارهای مخصوص و سرّی تشکیل داد و مأموران این اداره با لباس چوپان، گدا، فروشنده دوره گرد، راهزن و … همه جا نفوذ داشتند و هر جا کار خلافی از کسی سر میزد، بی درنگ امیر را با خبر میکردند
- واگذاری محاکم شرع به علمای صالح و براندازی رسم شکنجه
- ساخت بیمارستان و مایه کوبی اجباری آبله در جامعه؛ هر کس از بیماری آبله میمرد، بستگان او را ۵ تومان جریمه میکرد
- ایجاد چاپارخانه برای مرسولات پستی، ایجاد میدان توپخانه و عمارت آن و همچنین سبزه میدان تهران
- ساخت ۲۰۰ خانه در بیرون شهر برای مردم
- تأسیس مدرسه دارالفنون و راهاندازی نخستین روزنامه در ایران به نام وقایع اتفاقیه
- ایجاد کارخانههای پارچه بافی، شکر ریزی، چینی و بلورسازی، کاغذ سازی، چدن ریزی
- فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات و تدریس در ایران
- استخدام استادان خارجی و تصمیم به جایگزینی آنها با ایرانیان
- ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی
- ترویج ساده نویسی و لغو القاب
- مرمت ابنیه تاریخی
- فرستادن صنعتگر به روسیه و مقابله صنعتی با روسیه توسط دست توانای استاد کاران اصفهانی
- بسط فلاحت و آبیاری
- توسعه تجارت داخلی و خارجی
- کوتاه کردن دست اجانب در امور کشور
- تعیین مشی سیاسی معینی در سیاست خارجی
- اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه
از آنجاییکه افراد زیادی پس از مرگ محمدشاه رویای کسب مقام صدارت را در سر میپروراندند، پس از انتخاب محمدتقی خان بهعنوان صدراعظم اعتراضات و مخالفتهایی علیه او شکل گرفت.
اولین شورش، چهار ماه و نیم پس از انتخاب امیرکبیر، شورش سربازان آذربایجانی پاسدار ارگ بود که در تهران و با تحریک برخی درباریان صورت گرفت.
طی این شورش ۲۵۰۰ سرباز خانه امیرکبیر را محاصره کردند و خواستار برکناری او از مقام صدارت شدند.
در روز دوم این شورش بین محافظان منزل امیر و سربازان آشوبگر درگیری ایجاد شد و موجب کشته شدن دو تن از محافظان شد؛ تا اینکه چند روز بعد این شورش به کمک افرادی از جمله میرزا ابوالقاسم امام جمعه و عباسقلی خان جوانشیر فرونشست.
در این شورش مردم تهران طرفدار امیرکبیر بودند و با بستن مغازههای خود و مبارزه با شورشگران این حمایت را اعلام کردند.
امیرکبیر نسبت به ارتباط با کشورهای دیگر اهمیت ویژهای قائل بود. او میرزا محمدعلی خان شیرازی را بهعنوان وزیر خارجه انتخاب کرد و در شهرهای لندن و سنتپترزبورگ سفارتخانههای دائمی ایجاد کرد و برای افزایش کیفیت ارتباطات خارجی هیئتی از مترجمان را به وجود آورد.
از اقدامات مهم دیگر امیرکبیر تاسیس مدرسه «دارالفنون» است. او در دوران صدارت خود دریافت که کشور ایران از علوم جدید بیبهره و تا حدودی عقب افتاده است.
او برای حل این مشکل دو راه پیش رو داشت؛ اول اینکه شاگردانی که قصد تحصیل دارند را با هزینه هنگفت به اروپا اعزام کند و دوم اینکه معلمانی را از اروپا به ایران بیاورد تا از این طریق شاگردان بیشتری هم آموزش ببینند. او در نهایت موفق شد مدرسه دارالفنون را در هفت شعبه تاسیس کند.
امیرکبیر، عزیز خان مکری، داماد خود را بهعنوان اولین رئیس دارالفنون انتخاب کرد. در این مدارس علوم مهندسی، پزشکی، داروسازی و معدن به جوانان آموزش داده میشد. اولین دانشآموزان این مدارس شاهزادگان قاجار بودند و بسیاری از معلمانی که در این مدارس تدریس میکردند از کشورهای اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به ایران آمده بودند.
دومین اقدام مهم امیرکبیر پایهگذاری روزنامه «وقایع اتفاقیه» است. اولین شماره از این روزنامه در تاریخ ۱۸ بهمن سال ۱۲۲۸ شمسی منتشر شد. در این روزنامه اخبار داخلی از جمله خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصبها و اعطای مقامها منتشر میشد. این روزنامه همچنین دارای بخشهای دیگری مربوط به شهرهای دیگر ایران، بخش خارجی و حوادث بود.
امیرکبیر اصلاحات بسیاری در دوره کوتاه صدارت خود انجام داد. از آنجایی که او عناوین و القاب پیش از اسم افراد را موجب به وجود آمدن زیانهای اجتماعی میدانست، برای نامگذاری افراد صاحب منصب بهعنوان «جناب» اکتفا میکرد.
امیرکبیر اصلاحات اجتماعی زیادی نیز انجام داد که در آن دوران موجب بهبود وضع اجتماعی ایران شد. در آن زمان که رسومی از جمله هرزگی و قمهکشی در ایران رواج داشت، باعث میشد که زنان و کودکان پس از غروب جرئت خروج از خانه را نداشته باشند؛ اما امیرکبیر دستور داد تا این رسوم منسوخ شوند و همچنین حمل اسلحه و سلاح گرم را ممنوع اعلام کرد.
یکی دیگر از مشکلات در زمان صدارت امیرکبیر وجود نداشتن وسایل ارتباطی بین شهرها بود. امیرکبیر برای حل این مشکل پستخانهای تاسیس کرد و هر دو ماه چاپارها به آذربایجان، مازندران، کرمان، خراسان، استرآباد و کرمانشاه در حال رفتوآمد بودند. در نتیجه تلاشهای امیرکبیر کار چاپارها بهقدری سرعت پیدا کرد که مسافت بین تهران تا اصفهان سه روزه طی میشد.
امیرکبیر در دوره فعالیت خود همچنین تلاشهای ارزشمندی برای رسیدگی به وضعیت مالیه انجام داد. او با رشوه خواری به مبارزه پرداخت و دریافتیهای بی حساب از دستگاههای دولتی را قطع کرد. وی همچنین حقوق شاه را به دو هزار تومان کاهش داد و وضع مالیه و قوانین مالیاتی را بهطور کلی سر و سامان داد. امیرکبیر با تلاشهایی که در این زمینه انجام داد موفق شد رقم خالص درآمد کشور را در آخرین سال صدارت خود به سه میلیون تومان برساند.
از دیگر اقدامات مهمی که امیرکبیر در آنها نقش مهمی داشت میتوان به آبادی اراضی خوزستان و سایر مناطق، سر و سامان دادن به ارتش، مبارزه با شکنجه، اصلاحات مذهبی و اصلاح رفتار با درباریان اشاره کرد.
یکی از اقدامات بسیار مهم اما ناموفق امیرکبیر فرمان واکسیناسیون سراسری کودکان و نوجوانان بود. امیرکبیر در سال ۱۲۲۷ فرمانی را صادر کرد تا همه کودکان و نوجوانان برای مبارزه با بیماری آبله واکسینه شوند؛ اما بهدلیل عدم همراهی مردم که دلیل اصلی آن خرافات و ناآگاهی آنها بود، این واکسیناسیون سراسری بهشکل موفقیتآمیز پیش نرفت. مورخان نوشتهاند که تنها عده کمی در شهر تهران واکسینه شدند و اکثر مردم از شهر خارج شده یا هنگامی که آبلهکوبها به در خانههایشان میرفتند در آبانبارها پنهان میشدند.
نظر شما