به گزارش سلام نو به نقل از فرادید، در «سِفر خروج» از کتاب مقدس یهودی و مسیحی (و در روایت قرآن کریم از داستان حضرت موسی علیهالسلام)، فرعون مصر شرور اصلی داستان است. بر خلاف پادشاهی که در زمان یوسف علیهالسلام حاکم بود، فرعون زمان موسی شخصیتی ظالم و کینهتوز است که وقتی موسی از او میخواهد بنیاسرائیل را آزاد کند، فرعون سختگیریهای خود را در مورد آنها تشدید میکند.
درباره هویت فرعونی که در داستان حضرت موسی حضور دارد بحثهای زیادی صورت گرفته است، اما در حال حاضر بسیاری از محققان تمایل دارند بپذیرند که ماجرای «خروج» در زمان حکومت فرعون «رامسس دوم» رخ داده است.
مجسمۀ عظیم رامسس دوم
چرا محققان رامسس دوم را فرعون زمان موسی (ع) میدانند؟
یکی از دلایلی که محققان برای این باور ذکر میکنند این است که طبق روایت کتاب مقدس، بنیاسرائیل مجبور شده بودند که «شهرهای تدارکاتی، پیتوم و رامسس، را برای فرعون بسازند.» از طرف دیگر، اسناد مصری نیز تأیید میکنند که پادشاهان سلسله نوزدهم (حدود 1293-1185 قبل از میلاد) یک برنامه نظامی بزرگ را در منطقۀ شام راهاندازی کردند. به عنوان بخشی از این تلاش، پادشاه ستی اول (حدود 1290-1279 قبل از میلاد) یک شهر پادگانی جدید ساخت که جانشین او یعنی رامسس دوم (حدود 1279-1213 قبل از میلاد) بعدها آن را «پیرامسس» نامید. رامسس دوم همچنین شهر دیگری را به نام «پِرآتوم» ساخت که به خدای مورد پرستش او یعنی آتوم اختصاص داده شده بود. این دو شهر احتمالاً همان شهرهای رامسس و پیتوم هستند که در کتاب مقدس از آنها یاد شده است.
سند تاریخی دیگر دربارۀ یکی بودن رامسس دوم و فرعون زمان حضرت موسی را در کتیبۀ پیروزی فرعون مِرنپتا (پسر فرعون رامسس دوم) میتوان یافت. این کتیبه که قدمت آن به سال 1207 قبل از میلاد برمیگردد، شرح پیروزیهای مرنپتا را در خود دارد. در بخشی از این کتیبه، دربارۀ لشکرکشی مرنپتا به کنعان سخن گفته شده و برای نخستین بار در اسناد مصری به نام بنیاسرائیل اشاره شده است. این کتبه نشان میدهد که داستان «خروج» باید قبل از این زمان یعنی احتمالا در زمان رامسس دوم رخ داده باشد. البته هیچ گزارشی از «مهاجرت» بنیاسرائیل در هیچ لوح مصری یافت نشده است، اما این غیرعادی نیست زیرا سلسله جدید فراعنه عادت به ثبت شکستهای خود نداشت.
رامسس دوم که بود؟
رامسس دوم (حدود 1303 - حدود 1213 قبل از میلاد) که بسیاری از مورخان او را قدرتمندترین فرعون تاریخ مصر باستان میدانند، تشخیص داد که دیپلماسی و یک کارزار روابط عمومی جامع میتواند هرگونه کاستی نظامی را تا حد زیادی بپوشاند. دستاوردهای ساختمانی مشهور او، از جمله شگفتیهای کارناک و ابوسمبل، بازتاب دیدگاه او دربارۀ خودش به عنوان «پادشاه پادشاهان» بود. او بیش از هر فرعون دیگری بناها و مجسمههای عظیم برپا کرد و فرزندان بیشتری را پرورش داد. در نتیجه مدتهاست سلطنت 66 ساله او اوج قدرت مصر باستان تلقی میشود.
تصویری از ورودی معبد ابوسمبل
پدربزرگ رامسس دوم یعنی رامسس اول، کسی بود که خانواده معمولی خود را با استفاده از قدرت نظامی به درجات سلطنتی رساند. پدر رامسس دوم، ستی اول، ثروت عظیمی را با افتتاح معادن مختلف به دست آورد. او همچنین مرزهای شمالی را در برابر هیتیها مستحکم کرد. هنگامی که رامسس دوم در 14 سالگی بر تخت نشست، هیتیها فرصتی برای آزمایش پادشاه جوان و مرز شمالی امپراتوری او دیدند. آنها به شهر مهم تجاری کادش در سوریه امروزی حمله کردند و آن را تصرف کردند.
رامسس دوم نیروهای خود را برای بازپس گیری کادش رهبری کرد، اما او توسط جاسوسان فریب خورد و فکر کرد هیتیها از اردوگاه مصر دور هستند. اما آنها در همان نزدیکی کمین کرده بودند و حمله کردند. مصریها در آستانه شکست بودند که نیروهای کمکی رسیدند. رامسس دوم در آن نبرد پیروز شد اما به طور کلی در جنگ پیروز نشد.
سربازان خسته و زخمی او از کادش عقبنشینی کردند، اما رامسس نمیخواست اجازه دهد این حقیقت پیروزی او را خدشهدار کند. به همین دلیل بر روی دیوارهای معابد در سراسر مصر، او دستور ساخت نقاشیهایی دیواری را داد که او را به تنهایی در حال شکست دادن متجاوزان نشان میدادند. اما واقعیت این بود که پس از سالها مذاکره، رامسس دوم در نهایت یک معاهده صلح با هیتیها امضا کرد. این اولین قرارداد صلح در تاریخ است که متن آن باقی مانده است. در میان مواد آن، هر دو طرف با استرداد پناهجویان موافقت کردهاند. علاوه بر این، آنها موافقت کردند که در صورت حمله دشمنان خارجی یا داخلی به یکدیگر کمک کنند. یک نسخه از این معاهده به خط هیروگلیف بر روی ستونی در معبد کارناک حک شده است. نسخه دوم که به زبان اکدی روی یک لوح گلی نوشته شده بود، در سال 1906 در ترکیه کشف شد. در ضمن، رامسس دوم به نشانه حسن نیت دیپلماتیک با دختر بزرگ پادشاه هیتی ازدواج کرد.
مومیایی رامسس دوم در موزه ملی مصر
ثروت و رونق دوران سلطنت رامسس دوم را در کارزار ساختمانی مجلل او میتوان مشاهده کرد. معابد کارناک و ابوسمبل از بزرگترین عجایب مصر هستند. در ورودی معبد ابوسمبل، چهار مجسمه نشسته به ارتفاع حدودا 20 متر به عنوان نگهبانان معبد ساخته شدهاند. این معبد که به خدایان خورشید اختصاص دارد، نزدیک به 60 متر در دل صخره امتداد یافته و شامل 3 تالار مرتفع میشود. دیوارنگارههای این معبد صحنههایی از حضور رامسس دوم را در نبرد کادش و همچنین فرعون و همسر اصلیاش نفرتاری را به تصویر میکشند که دارند پیشکشهایی به خدایان خورشید تقدیم میکنند.
یکی از موارد دیگری که گواه قدرت و اقتدار رامسس میتواند باشد این است که پس از مرگ او، 9 فرعون بعدی، در زمان بر تخت نشستن نام «رامسس» را بر خود نهادند و از رامسس دوم با عنوان «رامسس کبیر» یاد کردند.
نظر شما