سلام نو – سرویس اقتصادی: آیا هند میتواند چین بعدی باشد؟ با بحرانهای اقتصادی مختلف چین، جنگ اقتصادی با آمریکا و درخشش پیوسته اقتصاد هند این سوال امروز از یک فانتزی ملیگرایانه هندی تبدیل به یک سوال واقعی و جدی شده است، به خصوص با توجه به این نکته امروز جهان هم هند را به عنوان یک قدرت نو ظهور اقتصادی جدید جدیتر میگیرد.
فارن پالسی در مقالهای مهم با تیتر آیا هند واقعا چین بعدی است؟ به این مسئله میپردازد. این مقاله را جاش فلمن، مدیر مجموعه مشاوره جی.اچ و رئیس سابق دفتر هند صندوق بین المللی پول، و آرویند سوبرامانیان، کارشناس ارشد موسسه اقتصاد بین الملل پترسون و مشاور ارشد اقتصادی دولت مودی نوشتهاند.
با هم مروری بر خلاصه این مقاله داریم.
آیا هند واقعا چین بعدی است؟
این را در نظر بگیرید: در سال ۲۰۲۳، این ظن به وجود آمد که دولت هند با قتل یک شهروند کانادایی در خاک کانادا و توطئه برای کشتن یک شهروند آمریکایی در خاک ایالات متحده مرتبط است - مجموعه ای قابل توجه از اتهامات. با این حال واکنشها حتی قابل توجه تر از اتهامات بود. دولت ایالات متحده تصمیم گرفت که پیامدهای تنشزای بالقوه را خنثی کند و موضعگیری کمی در این موضوع کرد و صرفاً اجازه داد که پرونده از طریق دادگاه پیگیری شود. به عبارت دیگر، احترام هند مورد توجه قرار گرفت، نه تنبیه آن. این گواهی بر موقعیت سیاسی جدید هند در نگاه آمریکا بود.
در مورد اقتصاد، درست است که تجربه چینی در ۴۰ سال گذشته یک نوع معجزه بسیار خاص بود که بعید است تکرار شود. با این حال، موقعیتی برای هند وجود دارد، زیرا هند دیگر آن غول اقتصادی محدود سابق نیست.
در ربع قرن گذشته، توسعه هند به دلیل زیرساختهای ضعیف آن برای تولید داخلی یا در نظر گرفته شدن به عنوان یک پایگاه خارجی اقتصادی با کندی پیش رفت. با این حال، در طول دهه گذشته، زیرساخت های هند تغییر کرده است. دولت نخستوزیر نارندرا مودی جادهها، بنادر، فرودگاهها، راهآهنها، برق و مخابرات را چنان توسعه داده که کشور نسبت به چند سال پیش به کلی عوض شده است. برای مثال، از زمان روی کارآمدن دولت مودی در سال ۲۰۱۴ حدود ۵۵ هزار کیلومتر بزرگراه ساخته شده است.
زیرساخت دیجیتال کشور نیز متحول شده است. هندی که زمانی که از نظر فن آوری عقب مانده بود، اکنون در حال پیشرفت است و عموم هندیها از تلفن های هوشمند برای پرداخت حتی معمول ترین معاملات استفاده می کنند. مهمتر از آن، شبکه دیجیتال اکنون به همه هندیها خدمت ارائه میکند. این اتفاق به دولت اجازه می دهد تا برنامه هایی مانند دادن پول نقد به نیازمندان را اجرا کند و به بخش خصوصی اجازه میدهد که بستری مناسب برای کارآفرینی و نوآوری داشته باشد.
در عین حال، "رفاه نوین" دولت مودی کیفیت زندگی هندی ها را افزایش داده است. این رویکرد متمایز، تحویل عمومی کالاها و خدمات اساساً خصوصی را در اولویت قرار میدهد، و رایدهندگان را با سوخت پاک، سرویس بهداشتی، برق، مسکن، آب و حسابهای بانکی تامین میکند. در نتیجه این برنامهها، دولت اکنون میتواند با اشتغال و غذای رایگان از افراد آسیبپذیر در مواقع بحران مانند همهگیری کرونا حمایت کند.
اینها دستاوردهای عمده سیاستی هستند که ثمره تلاشهای انباشته و ملی هستند. بسیاری از این ابتکارات در واقع توسط دولتهای مرکزی و ایالتی قبلی آغاز شدهاند، اگرچه دولت مودی به دلیل پیشرفت شتابدهندهشان شایسته اعتبار مهمی است.
برای شروع، هند انگیزه جدیدی برای صادرات خدمات مبتنی بر مهارت خود دریافت کرده است. بازار خدمات هند برای اولین بار در اوایل دهه ۲۰۰۰ رونق گرفت، اما پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ کاهش یافت. اکنون، آنها یک تولد دوباره را تجربه میکنند. در سال ۲۰۲۲، سهم بازار جهانی هند به میزان ۱.۱ درصد (حدود ۴۰ میلیارد دلار) افزایش یافت که نشان دهنده یک جهش مهم در نردبان مهارت است.
هندیهایی که قبلاً کدهای ارزانقیمت مینوشتند و مراکز تماس انسانی را مدیریت میکردند، اکنون مراکزی با مهارت بالا دارند که کارهای تحلیلی برا شرکتهایی نظریر جیپیمورگان انجام میدهند. بزرگترین دفتر گلدمن ساکس در خارج از نیویورک در بنگالورو هند است. حضور آمازون در هند هم که مشهور است.
این رونق، به نوبه خود، موتور ساختن آپارتمانهای بلندمرتبهای را روشن کرده است است که به همراه جرثقیلها اکنون در آسمان شهرهای فناوری احمدآباد، بنگلور، حیدرآباد، بمبئی و پونا پراکنده شدهاند. فروش خودروهای شاسی بلند در حال افزایش است و مراکز خرید لوکس و رستورانهای سطح بالا در حال رشد هستند.
در مرحله بعد، نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد اوتار پرادش، پرجمعیت ترین ایالت هند و یکی از کمتر توسعه یافته ترین ایالت آن، شاهد احیای مجدد است. این ایالت در حال بازسازی زیرساخت های فرسوده خود است، امور مالی خود را تحت کنترل قرار می دهد، و فساد و خشونت را تحت رهبری کاریزماتیک، رهبر فرقه ای خود، یک راهب هندوی هوشیار که تبدیل به سیاستمدار شده است، کاهش می دهد.
سرانجام، سیر نزولی اقتصاد چین در دوره ریاست جمهوری شی جین پینگ شتاب گرفته است. بر اساس ارقام رسمی، سرمایه با سرعتی نگرانکننده از چین خارج میشود و بر اساس آمار رسمی، ۶۹ میلیارد دلار خالص وجوه شرکتها و خانوارها در سال ۲۰۲۳ از چین خارج شده.
نشانههایی وجود دارد که نشان می دهد سهم اندکی از این سرمایه به هند راه پیدا میکند. مهمتر از همه، اپل کارخانههایی را در تعدادی از ایالتهای هند راهاندازی کرده است تا بتواند با سهولت بیشتری بازار داخلی این کشور را تامین کند و پایه صادرات خود را متنوع کند، بهویژه اکنون که تنشهای اقتصادی بین ایالات متحده و چین در حال افزایش است و این به نوبه خود به ایجاد زنجیرهای از تامین کنندگان لوازم الکترونیکی داخلی کمک می کند که برخی از آنها در حال برنامه ریزی برای راه اندازی کارخانه های بزرگ به ویژه در جنوب هند با استخدام بیش از ۲۰۰۰۰ کارگر هستند. این یک پدیده شگفتانگیز در کشوری است که همیشه با شرکتهای تولیدی ناکارآمد و خردهمقیاس شناخته میشد.
اگر این کارخانههای بزرگ مقیاس تدوام داشته باشند، میتوانند جرقهای در صادرات کالا ایجاد کنند، که واقعاً چشمانداز هند را تغییر میدهد – نه فقط برای بخش تولید هند که مدتها در محاصره قرار داشت، بلکه برای کارگران کمترماهر آن.
صادرات کم مهارت هند هرگز به سطوح رقابتی چین نمی رسد چون مجموعه منحصر به فرد شرایط سیاسی و اقتصادی که جهان پیشرفته را تشویق می کرد تا بسیاری از پایه های صنعتی خود را فقط به یک کشور ببرد دیگر وجود ندارد. در نتیجه هر چند هند نمیتوان سهمی نزدیک به سهم ۴۰ درصدی چین کسب کند، اما طی دهه آینده، برای هند کاملاً امکان پذیر است که سهم فعلی خود را از حدود ۳ درصد به میزان ۵ تا ۱۰ درصد افزایش دهد که این یعنی صدها میلیارد دلار پول اضافی.
علیرغم همه نشانه های مساعد، هر گونه اعلام پیشی گرفتن هند از چین بسیار شتابزده است. بخشی از مشکل این است که هند تا کنون موفق شده تنها از بخش کوچکی از فرصت های جدید ایجاد شده توسط افول نسبی اقتصادی چین بهره ببرد و برای پرکردن جای خالی چین اقدام جدی نکرده است.
علیرغم کمپین مصمم دولت تحت عنوان «ساخت هند»، تا کنون موفق نشده است بسیاری از شرکت ها را متقاعد کند که فعالیت های خود را در هند گسترش دهند و ساخت چین را به ساخت هند تغییر دهند. در واقع، جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) کاهش یافته است. هند همچنین سهم کمتری از جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی به بازارهای نوظهور به استثنای چین دارد.
این فقط یک مورد خارجی های بداخلاق نیست. حتی شرکتهای داخلی با وجود زیرساختهای بهبودیافتهای که دولت ایجاد کرده، یارانههایی که ارائه کرده و در برخی موارد، حمایتگرایی که در بخش تولید انجام داده است، تمایلی به سرمایهگذاری ندارند. سرمایه گذاری خصوصی در کارخانه ها و ماشین آلات هنوز از سطوح رکود دهه گذشته بازنگشته است. و هیچ نشانه قانع کننده ای وجود ندارد که این وضعیت در شرف تغییر است.
در نتیجه، صادرات تولیدی هند - منبع ایجاد شغل برای مجموعه وسیع نیروی کار غیر ماهر – توسعه نخواهد یافت. در واقع، سهم بازار جهانی هند در بخشهای کلیدی مانند پوشاک پس از بحران مالی جهانی کاهش یافته است. همه اینها نگرانی بزرگی برای دولت مودی و حتی بانک مرکزی بوده است، که اخیراً گزارشی منتشر کرده است که در آن از بخش خصوصی خواسته است تا "دست به کار شود" و دولت را از زیر بار و فشار سرمایه گذاری رها کند.
اما چرا شرکتها تمایلی به استفاده از فرصتهایی که آشکارا در مقابل آنها قرار دارد، ندارند؟ زیرا آنها درک می کنند که خطرات انجام این کار بسیار زیاد است.
نگرانی های شرکت ها در سه حوزه اصلی نهفته است. اول، آنها نگران هستند که "نرم افزار" سیاست گذاری ضعیف باقی بماند. زمین بازی برابر نیست، زیرا چند شرکت بزرگ داخلی و برخی از شرکت های بزرگ خارجی به عنوان شرکتهای مورد علاقه مزایای بیشتر دارند.
دوم، حتی زمانی که دولت نیاز به تقویت صادرات را تشخیص میدهد، همچنان به درونیات - یعنی موانع واردات - وابسته است.
مهمتر از همه، مسئله شکاف بین سیاست و اقتصاد مطرح است. سرمایهگذاری و رشد میتواند در مواجهه با زوال نهادی تا زمانی که رژیم سیاسی پایدار بماند، زنده بماند، حتی رشد کند. و به نظر می رسد محبوبیت مودی نشان دهنده ثبات است. اما افزایش نارضایتی و ناآرامی در میان جوامع اقلیت، به خصوص ایالت های جنوبی، مخالفان سیاسی و کشاورزان شمال هند، احتمال وقوع حوادث ناخواسته را افزایش می دهد.
در نتیجه ما میتوانیم امیدی را در هند ببینم، اما آینده همچنان مایه تردید و نگرانی است.
نظر شما