به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، بعدازظهر یکشنبه ۹ اردیبهشت بود که موضوع ناپدید شدن یسنا دختر ۴ساله گلستانی به پلیس استان گزارش شد. این خبر خیلی زود در فضای مجازی دست به دست چرخید و همه مردم دست به دعا شدند تا دختر کوچولو زود پیدا شود .....
به دنبال این خبر تیم هایی از کارآگاهان پلیس اگاهی و سایر سازمان های امداد ونجات برای پیدا شدن یسنا کوچولو تشکیل شد.
همچنین مردم روستا «یلیبدراق» شهرستان کلاله نیز برای کمک حضور یافتند و به جستوجوجو پرداختند.
بررسیها نشان میداد که آن روز خانواده یسنا برای کار به مزرعه رفته بودند اما زمانی که سرگرم کار بودند، بر اثر غفلت، یسنا از آنها فاصله گرفته و در میان گندمزارهای منطقه ناپدید شده بود.
پلیس همه سناریوهای احتمالی را همزمان پیگیری می کرد و با هماهنگی های به عمل آمده بهترین سگ های زنده یاب که در جستجوهای ساختمان پلاسکو عملکرد بسیار مطلوبی داشتند را از تهران درخواست و در منطقه بکار گرفت.
دراین میان دو افسر خبره و باهوش غرب استان تهران که پیشتر مهارتهای لازم رادیوزمانه مربی گری سگ های مواد یاب وزنده باب را داشتند به صورت خود جوش و داوطلبانه و با گرفتن مرخصی راهی گلستان شدند.
سروان آرمان میرزا پور از افسران پلیس مبارزه با مواد مخدر غرب استان تهران در گفتگوی اختصاصی درباره این پرونده به خبرنگار رکنا گفت: وقتی موضوع درخواست کمک از گلستان را متوجه شدیم من وهمکاری سروان نجفی از افسران پلیس ملارد تصمیم گرفتیم با گرفتن مرخصی به کمک تیم های امدادی برویم وقتی من درخواست مرخصی دادم فرمانده استقبال کردند و از مرخصی ام استقبال کردند. من که از مدتها قبل واز وقتی که لباس خدمت را به تن کردم باتوجه به علاقه ای که به سگ های زنده یاب داشتم وتجربه و مهارتی که کسب کرده بودم به کمک پلیس آگاهی گلستان رفتیم و از بامداد روز جمعه باتوجه به فرضیه هایی که کارآگاهان اداره پلیس آگاهی درباره ی ناپدید شدن یسنا کوچولو داشتند محیط های جغرافیایی درنظر گرفته را که بیشتر علف زار ونشاط صعبالعبور بود تحت کنترل قرا. دادیم و بیشتر نقاط را وجب به وجب گشتیم حتی جاهایی که حیوانات وحشی حضور داشتند را گشتیم تا اینکه با تلاش سگ زنده یاب بنام لوسی تونستیم یسنا کوچولو را دربین علف زارها پیدا کنیم نقطه ای که هرگز با رصدهای هوایی امکان شناسایی نداشت چرا که علف ها بلند بودند و امکان دید وجود نداشت وقتی ینا را پیدا کردیم من به شدت خوشحال شدم او چشمانش باز بود و بیهوش بر روی زمین افتاده بود اول فکر کردم او با چشمان باز جان باخته اما بعد با کمک های نیروهای امداد که خیلی زود در محل حضور یافتند یسنا بهوش آمد او تا دقایقی ساکت بود و فقط نگاه میکرد من وقتی فهمیدم او زنده است خوشحال شدم و گریه کردم و به یاد دختر کوچولوی خودم افتادم .
به گزارش رکنا به گفته سردار فاضلدادگر، تحقیقات پس از پیدایش کودک با شدت و جدیت ادامه یافت تا این که با اشراف اطلاعاتی و عملیاتی پلیس دو نفر از عاملان ربایش دستگیر و به جرم ارتکابی اعتراف کردند.
این افراد در بین مظنونین قبلی بودند و پس از این که متوجه شدند در تور اطلاعاتی پلیس قرار گرفته اند، از یک فرصت استفاده کرده و کودک را در محل رها کرده بودند که خوشبختانه پیدا شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت
نظرات