به گزارش سلام نو محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی ملقب به صدرالمتالهین یا ملاصدرا، از بزرگان فلسفه اسلامی و از بزرگترین دانشمندان جهان است. اول خرداد در تقویم جمهوری اسلامی روز بزرگداشت ملاصدرا صدرالمتالهین شیرازی نامگذاری شده است.
اول خرداد سالروز بزرگداشت ملاصدرا یکی از بزرگترین دانشمندان و فیلسوفان اسلامی جهان می باشد. از این رو تصمیم گرفتیم در این نوشتار به زندگینامه این فیلسوف بزرگ جهان اسلام بپردازیم. با ما همراه باشید.
درباره ملاصدرا
ملاصدرا که بود؟
صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی مشهور به ملاصدرا فیلسوف، عارف و بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیه است که در پانزده سال آخر قرن دهم هجری (سال ۹۷۹ هجری قمری) در شیراز متولد شد اما تاریخ دقیق تولد ایشان مشخص نیست.
ماجرای تولد ملاصدرا چه بود؟
پدر ملاصدرا ، ابراهیم قوامی شیرازی از وزیران دولت فارس و از خاندان محترم قوامی بود که با همه مال و منال و اعتبار و کسب و شغلش، صاحب فرزند نمی شد. او برای اینکه صاحب فرزند گردد، به درگاه خدا نذرو نیاز نمود تا در صورتی که خداوند به او پسری صالح و موحد ببخشد، به فقیران و اهل علم بسیار کمک کند. خداوند پسری به او داد که نام او را محمد گذاشتند اما او را «صدرا» می خواندند.
دوران کودکی و تحصیل ملاصدرا
وضع مالی خانوادگی ملاصدرا بسیار خوب بود و آنها از اشراف شیراز بودند بنابراین در کودکی توسط معلمان خصوصی در خانه آموزش خود را آغاز نمود. صدرالدین محمد پسری بسیار باهوش، جدی، با انرژی، درس خوان و کنجکاو بود، که در مدت زمان کمی توانست دروس مختلفی مانند ادبیات زبان فارسی و عربی و هنر خط نویسی فرا گیرد.
صدرا هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که اندکی از علم فقه و حقوق اسلامی و منطق و فلسفه را آموخت و به عرفان علاقمند بود. او در دوران جوانی یادداشت هایی را نگاشته که بخوبی علاقه او را به ادبیات عرفانی بخصوص اشعار فارسی فریدالدین عطار، جلال الدین مولوی و عراقی و نیز تصوف ابن عربی نشان می دهد.
مهاجرتهای ملاصدرا و استادان او
حاکم فارس پس از مرگ شاه که برادر او بود به سلطنت رسید و ناگزیر به قزوین پایتخت آن زمان رفت و احتمالا وزیر او پدر ملاصدرا نیز به همراه او به قزوین رفته و خانواده اش را با خود برده است پس بخشی از آموزش ملاصدرا در کودکی و نوجوانی مسلماً در شیراز و بخش عمده ای از آموزش او در پایتخت آن زمان (شهر قزوین) بوده است.
در قزوین ملاصدرا با دو دانشمند و نابغه بزرگ به نام شیخ بهاءالدین عاملی و میرداماد آشنا شد و به دروس آنان رفت. در ظرف مدتی کوتاه او نیز با نبوغ خود سرآمد شاگردان آنها گردید.
شیخ بهاء و میرداماد از همه دانشهای روزگار خود باخبر بودند، ملاصدرا در کنار این دو استاد آموزش دید و در مدت زمان کوتاهی با نبوغ خود سرآمد شاگردان آنها گردید.ملاصدرا بیشترین بهره خود را از میرداماد در فلسفه و عرفان گرفت و او را مرشد و استاد حقیقی خود معرفی می کرد.
مهاجرت ملاصدرا به اصفهان و سپس بازگشت به شیراز
ملاصدرا که جوانی با تجربه شده بود ، زمانی که پایتخت صفویه از قزوین به شهر اصفهان انتقال یافت ، همراه شیخ بهاءالدین و میرداماد به اصفهان آمدند و بساط تدریس خود را در آنجا گستردند. ملاصدرا در این زمان مکتب معروف خود را پایه گذاری کرد. او معلوم نیست که چند سال را در اصفهان گذراند ولی احتمالا سال (۱۰۱۰ هـ / ۱۶۰۲ م) برای اداره ثروت و املاک پدری به شهر خود شیراز بازگشته است. ملاصدرا بخش هایی از آن املاک را به فقرا بخشید اما هنوز املاکی به صورت موقوفه در امور خیریه در شیراز و فارس موجود است.
ملاصدرا در شیراز مکتب معروف خود را تدریس نمود، در آن زمان که بسیاری از فیلسوفان و متکلمان، از فلاسفه پیش از خود تقلید می نمودند، آراء نو او را به مسخره گرفتند و به دلیل در خطر دیدن موقعیت اجتماعی خود نزد دیگران به او توهین کردند. او مانند آنها رفتار نکرد ولی این فشارها باعث شد تا او از شیراز بصورت قهر بیرون و به شهر قم مهاجرت نماید.
زندگی جالب ملاصدرا
محمد بن ابراهیم شیرازی ملقب به صدرالدین و مشهور به ملاصدرا یا صَدرالمُتِألِّهین از مردم شیراز. در حدود سال ۹۷۹ یا ۹۸۰ ق در شهر شیراز و در خانوادهای بانفوذ و متمکن بهدنیا آمد.
در آغاز جوانی، با استعداد فوقالعادهای که داشت، برای تحصیل به اصفهان رفت، که مرکز علمی آن روزگار ایران بود و صفویان در آنجا مدارس متعددی دایر کرده بودند که علما دانشهای گوناگون را در آنها تدریس میکردند. نزد شیخ بهائی و میرداماد و میرابوالقاسم فندرسکی علوم نقلی و حکمت را آموخت. پس از تکمیل تحصیلات و نیز با فشار بعضی از علمای ظاهربین، که با مشرب عرفانی او مخالف بودند، اصفهان را ترک کرد و به کهَک قم رفت و هفت سال، یا بنا بر قولی، پانزده سال در آنجا به ریاضت مشغول شد و سرانجام به مرتبۀ کشف حقایق رسید. رفتهرفته آوازۀ ملاصدرا در اطراف و اکناف پیچید و مریدان و طالبان بسیاری به حضورش شتافتند.
در این هنگام اللهوردی خان، والی فارس، مدرسهای در شهر شیراز بنا کرد و از ملاصدرا دعوت کرد تا به وطن خویش بازگردد و در آن مدرسه به تدریس بپردازد. با حضور وی در شیراز مدرسۀ خان مهمترین مرکز علمی ایران شد و تا هنگام حیات وی طالبان علم را از دور و نزدیک به خود جلب میکرد.
آموزههای ملاصدرا با معارف عرفا، بهویژه ابن عربی، صدرالدین قونوی، عبدالرزاق کاشانی، داود قیصری و دیگر بزرگان مکتب ابن عربی، ارتباط محکمی دارد، تا جایی که میتوان گفت حکمت متعالیۀ او روایت عقلانی از شهود روحانی آنهاست؛ بهویژه در مورد ابن عربی که ملاصدرا در هیچ مسئلۀ اساسی با وی مخالف نیست. در واقع، ملاصدرا افزون بر آنکه از فیلسوفان بزرگ اسلامی است، از مهمترین شارحان آثار ابن عربی و شاگردان وی محسوب میشود.
صدرالمتألهین برهانیکردن مکاشفات عرفانی را یکی از وظایف خود برشمرد و اعلام کرد که هرچند برخی از صوفیان و عارفان به دلایل گوناگون از برهانیکردن مشاهدات خویش خودداری کردهاند، او مکاشفات ذوقی آنان را به قالب برهان و استدلال خواهد ریخت: «و نحن قد جعلنا مکاشفاتهم الذوقیه مطابقه للقوانین البرهانیه». او به مکاشفاتی که برهانی قطعی بر صحّت آنها اقامه نشده است، اعتمادی نداشت: «اما نحن فلا نعتمد کلَّ الاعتماد علی مالا برهان علیه قطعیا». بهنظر ملاصدرا، عقل معیار صحّت و سقم مکاشفات عرفانی است و عدول از احکام عقل در مسائل عرفانی جایز نیست. شاید همین گرایشهای عرفانی وی بوده که سوءظن بعضی از علما را برانگیخت.
ملاصدرا، که از اقوال غزّالی و ابن عربی و مکتب قونوی و قیصری متأثر است، در رسالۀ کسر اصنام الجاهلیه بر صوفیان مدعی عصر خود میتازد که به قول وی هم از علم و هم از عمل بینصیباند. کتاب او مملو از اقوال صوفیان متقدم است و حتی در خاتمۀ آن طریقۀ صوفیه (روزه و سکوت و شببیداری و عزلت و ذکر) را برای طالب راه حق توصیه میکند.
ملاصدرا تا پایان عمر در شیراز به تألیف و تدریس پرداخت و در این مدت هفت بار، پیاده، به خانۀ خدا سفر کرد و در بازگشت از هفتمین سفر، در بصره در سال ۱۰۵۰ ق درگذشت.
آثار و شاگردان ملاصدرا
آثار صدرالمتألهین در اخلاق و عرفان عبارت است از اکسیر العارفین؛ ایقاظ النائمین؛ کسر اصنام الجاهلیه، در محکومیت و افشای صوفیان بیتقوا؛ رسالۀ سه اصل، که تنها کتاب منثور ملاصدرا به زبان فارسی است در پاسخ کسانی که به نام علم و دین با حکمت و عرفان خصومت میورزند؛ تفسیر فلسفی و عرفانی چند سوره از قرآن کریم و دیوان شعری به زبان فارسی.
ملاصدرا افزون بر تألیف آثار گرانقدر، شاگردان بزرگی نیز تربیت کرد که مشهورترین آنان ملا محسن فیض کاشانی و عبدالرزاق لاهیجی، دامادهای وی، بودند.
ملاصدرا در زمینه فلسفه و حکمت اشراق، تالیفات زیادی دارد که برخی از آنها تا به امروز نظیر نداشتهاند. آثار زیادی از شیخ باقی مانده که در زیر به برخی از آنها بهصورت فهرستوار اشاره میکنیم:
آنچه برای شناخت مبدا نخستین و صفات و آثار او لازم است
معرفت، صراط مستقیم و درجات آن و کیفیت سلوک به سوی حق
معرفت، معاد، احوال کسانی که به خدا رسیدهاند
معرفت و شناخت فرستادگان خدا و پیغمبران و اوصیا
نقل احوال منکران حقیقت و پرده برداشتن از فضایح آنها
از معروفترین آثار ملاصدرا «اسفار اربعه» است که حواشی زیادی بر آن نوشته شده است که امور عامه، علم طبیعی، علم الهی و علمالنفس را شامل میشود. اثر دیگر وی المبدا و المعاد است که در آن کوشش شده اهل تحقیق و بحث را با مسلک عرفان جمع کند.
الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه
اسرار آیات و انوار النبیات
المشاعر که به روش عرفانی نگاشته شده است
الحکمته الشریعه که به طریق عرفانی نوشته شده
شرح الهدایه الاثیرایه که در روش مشاء آمده است
شرح الهیات شفا، که در کتاب شیخ است
رساله الحدوث در اثبات عالم
رساله اتصاف ماهیه بالوجود در مورد اصالت ماهیت و وجود
رساله التشخص
رساله سریان الوجود
رساله حرکت جوهری
مفاتیح الغیب همراه با شرح اصول کافی
تفسیر قرآن کریم که ناتمام ماند
جواب المسائل فی بدو وجود انسان، جواب پرسشهای مربوط به پیدایش انسان در آن آمده است.
نظر شما