به گزارش سلام نو، در سرزمینی سرسبز به نام گیلان، در میان انبوه درختان چای و نسیم خنک دریا، داستانی آغاز شد؛ داستانی از دختری به نام "فرح دیبا" که از دل فقر و سختی به بلندای تخت سلطنت ایران رسید.
فریده قطبی، مادر فرح، از تبار "قطبالدین شریف لاهیجی" بود و پدرش، "سهراب دیبا"، حقوقدانی برجسته و از خانوادهای اصیل به شمار میرفت. فرح، تنها فرزند این خانواده، در سال ۱۳۱۷ در رشت چشم به جهان گشود.
تحصیلات در ایران و رویای معماری
فرح دوران ابتدایی خود را در زادگاهش، رشت، گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به تهران رفت.
روزگارِ سخت در غربت
زندگی در پاریس برای فرح آسان نبود. خانواده او ثروتمند نبودند و فرح مجبور بود برای تأمین هزینههای تحصیل و زندگی خود کار کند. او در خانههای فرانسویان به عنوان پرستار بچه مشغول به کار شد.
گرایشی گذرا به حزب توده
در دوران دانشجویی، فرح تحت تاثیر یکی از همکلاسیهای خود به نام "انوشیروان رئیس فیروز" که از فعالان حزب توده ایران بود، به این حزب گرایش پیدا کرد. با این حال، این گرایش مقطعی بود و فرح دیبا به زودی از حزب توده فاصله گرفت.
دیداری سرنوشتساز در قلب پاریس
در سال ۱۳۳۸، سرنوشت فرح دیبا به کلی تغییر کرد. محمدرضا پهلوی، شاه ایران، برای سفری رسمی به پاریس رفته بود. در سفارت ایران، جشنی به مناسبت دیدار شاه با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه برگزار شد. فرح یکی از این دانشجویان بود و در این مراسم، برای اولین بار با شاه ایران دیدار کرد.
فرح در این دیدار با شجاعت و صراحت لهجه، در مورد مشکلات فارغالتحصیلان ایرانی با شاه صحبت کرد. این جسارت او، شاه را تحت تاثیر قرار داد و جرقههای عشقی در دل هر دوی آنها زده شد.
ازدواج با شاه و آغاز زندگی جدید
دیدار پاریس، آغازگر رابطهای عاشقانه بین فرح و شاه بود. شاه مجذوب زیبایی فرح شده بود و فرح نیز به تدریج به شاه دل بسته بود.
در نهایت، در روز ۲۹ آذرماه سال ۱۳۳۸، محمدرضا پهلوی و فرح دیبا در مراسمی در کاخ گلستان با یکدیگر ازدواج کردند. فرح در سن ۲۱ سالگی به عنوان ملکه ایران تاجگذاری کرد و زندگی جدیدی برای او آغاز شد.
فرح دیبا در دوران سلطنت خود با چالشهای مختلفی نیز روبرو بود. برخی از مخالفان او را زنی جاهطلب و مداخلهگر در امور سیاسی میدانستند.
نظر شما