مشروح گفتوگو با حجت الاسلام و المسلمین محمدجواد حجتی کرمانی در پی میآید:
در ابتدا درباره چالشهایی که دولت جدید از جهات مختلف با آن رو به رو است بگویید.
من اول از جهت مثبت صحبت میکنم. یعنی آن چیزی که جنبه مثبت انتخابات اخیر است و امیدواری به انسان میدهد. بعد از آن، از جنبههای منفی و چالشهایی که سوال کردید صحبت میکنم.
جنبه مثبت این است که بر اساس آیۀ «وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمین» (التکویر/۲۹) پس از مدتها اختلافها، دوئیتها، جنجالها، هتک حرمتها، جسارتها، حذف و تحریف شخصیتها و بیاحترامی به انسانها و مومنین در دورههای گذشته ـ از سوی افراد غیر مسئول یا کسانی که خود را انقلابی و مطلع میدانستند، کسانی که یا مخالف انقلاب و اصل نظام بودند، یا انقلابی بودند، ولی اشتباه میکردند یا انقلابینما بودند ـ اراده الهی تعلق گرفت به اینکه ملت ما رئیس جمهور مطلوب خود را انتخاب کند. ما دوران خیلی سختی گذراندیم.
همان طور که قبلاً گفته بودم، اصل انقلاب اسلامی بعد از فوت مرحوم حاج آقا مصطفی اتفاق افتاد. من در یادداشتهای خودم مرگ حاج آقا مصطفی را «مرگ زندگیساز» ثبت کردم. چون سالها نامی از امام خمینی نبود و بعد از فوت حاج آقا مصطفی قیام شروع شد. مخصوصاً در مراسم چهلم حاج آقا مصطفی که در قم با حضور سی هزار نفر تشکیل شد، من اسم امام خمینی (ره) را بردم و اعلام کردم که ایشان باید به ایران برگردند. فوت حاج آقا مصطفی منشأ حرکت بسیار عظیمی شد. برخلاف برخیها که منشأ انقلاب را مقاله رشیدی مطلق میدانند، قبل از آن در بین ملت عکسالعمل، واکنش و هیجان برای چهلم حاج آقا مصطفی پیش آمده بود.
در پی فوت حاج آقا مصطفی مراسم زیادی در سراسر ایران برگزار، و این مرگ زندگیساز منشأ انقلاب شد. مرگ شهادتگونه، جانسوز و تأثرآور سید بزرگوار آقای رئیسی و همراهان ایشان که به عنوان شهدای خدمت معروف شدند، منشأ انقلابی در ایران شد که به پیروزی آقای دکتر پزشکیان ختم شد. به تعبیر آیتالله خامنهای، دکتر پزشکیان فردی متدین، دانشمند و مردمی است. صفات و تعاریفی که رهبر انقلاب درباره آقای پزشکیان مطرح کردند، من در مورد هیچ رئیس جمهوری به یاد ندارم. به نظر من اصل انتخاب آقای پزشکیان، یک لطف الهی و به نوعی تجدید انقلاب بود. رهبر انقلاب از ایشان حمایت بیدریغ، کامل و صد درصدی کردند، به گونهای که فرمودند: «موفقیت آقای پزشکیان، موفقیت همه ما است». این هم لطف الهی است که رهبر انقلاب، صد درصد پشت سر آقای پزشکیان قرار دارد و از او کامل حمایت میکند.
این امیدواری وجود دارد که آقای پزشکیان موفق باشد؛ در برابر کسانی که من آنها را کسانی میدانم که به نام انقلاب یا به خاطر ضدانقلاب بودن یا نادانی یا خودپسندی ـ که من آنها را به «مارهای افعی خوردهای که اژدها شده بودند» تشبیه کردهام ـ در خیابانها به مردم فحش میدادند و به افراد جسارت میکردند. من اینها را حشرات انقلاب میدانم. میگویند «ردوا الحجر من حیث جاء» کلوخانداز را پاداش سنگ است. اینها در خیابانها، روزنامهها، صدا و سیما، سخنرانیها و حتی منبرها به ما توهینهای زیادی کردند و فحشهایی دادند؛ لذا این حرفی که میزنم یعنی «مار افعی خورده» یا «حشره انقلاب»، در جواب این همه فحش اشکالی ندارد. چون اینها واقعاً فضا را بسیار مسموم و ملت را از انقلاب بیزار کرده بودند، به گونهای که ۶۰ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند. اینها فضای مسموم و اختلاف به وجود آوردند و با فحش و ناسزا، فضا را پر از دشمنی کردند. بدیهی است که در فضای دشمنی، مردم به صحنه نمیآیند.
آقای پزشکیان فریاد اتحاد و وحدت سر داد و به نحوی شعار «زنده باد مخالف منِ» آقای خاتمی بر لسان ایشان جاری شد. آقای پزشکیان از همهی رقبای خود دعوت به همکاری کرد و اگر آنان اهل خیر و خدمت باشند، با ایشان هماهنگ میشوند. همان طور که رهبر انقلاب فرمودند رقابت قبل از انتخابات، به رفاقت تبدیل شود. از این رو، من از همه رقبا و کسانی که از روی اخلاص به آقای جلیلی رأی دادند دعوت میکنم، خالصانه زیر پرچم آقای پزشکیان بیایند که همان پرچم رهبر انقلاب است. کسانی که با آقای پزشکیان همکاری کنند، در واقع با رهبر انقلاب همکاری کردهاند و کسانی که انقلابی هستند، نمیتوانند جلوتر از رهبر انقلاب حرکت کنند. چون انقلابیتر از رهبر انقلاب که نداریم. بنابراین، اگر کسی برخلاف رهبری بنای مخالفت با آقای پزشکیان بگذارد، مخالف نظر رهبر انقلاب عمل کرده است و از آش داغتر یا به قول امروزیها کاتولیکتر از پاپ شده است. به هیچ وجهی کارشان وجهی ندارد و محکوم است.
ان شاءالله مجلس به توصیه رهبری عمل کند و آقای پزشکیان بهترین اشخاص را برای کابینه خود انتخاب کند. خداوند آقای پزشکیان و کسانی که با ایشان همکاری کردند را یاری کند. لازم است از آقای ظریف نام ببرم؛ خداوند ایشان را کمک کند، برای اینکه تمام حیثیت خود را گذاشت تا این دولت به سرانجام برسد. مخالفین، چون دیدند آقای پزشکیان مورد تأیید آقای خامنهای است، توهین به آقای ظریف را شروع کردند و عقدهشان را سر ظریف خالی کردند؛ چون نمیتوانستند به دکتر پزشکیان حمله کنند، به ظریف حمله کردند و عقدهشان را سر ظریف خالی کردند. اهل معنا و سیاست میدانند که هدف اینها خود پزشکیان است و به خاطر مسأله برجام، از آقای ظریف عقده دارند. چون چشمشان کور شده بود و نتوانستند ببینند که برجام به وسیله آقای روحانی و آقای ظریف تمام میشود لذا سنگاندازی کردند.
اگر آقای پزشکیان چالشی داشته باشد، در قدم اول اینهایی هستند که من اسمشان را مار افعی خورده و حشرات انقلاب گذاشتهام. البته مشکلات زیادی در کشور در عرصههای اقتصادی، صنعتی و روابط خارجی وجود دارد، اما اولین مشکل ایشان، حشرات انقلاب و مارهای افعی خوردهی اژدها شده هستند. خداوند شرّ اینها را به خودشان برگرداند. البته در کنار اینها، بلندگوهای خارجی و دشمنان انقلاب متعلق به بیگانگان، بیگانهپرستان و شبه انقلابیهای داخلی وجود دارند که همزبان و همقول با دشمنان خارجی هستند، و فهمیده یا نفهمیده، حرفهای دشمنان را میزنند، کارهای آنها را میکنند و همان سنگهایی که دشمنان میخواهند بیندازند، میاندازند.
همان طور که آقای پزشکیان گفت و آیتالله خامنهای فرمودند، من از همه کسانی که رأی ندادند هم دعوت میکنم تا با دولت همکاری کنند. درست است آزرده هستند و حق داشتند، اما الان، چون این دولت میخواهد کار کند مقداری از لاک خودشان بیرون بیایند و بفهمند که کشور دچار تحول شده است. شرایطی که آنها را وادار کرد که در رأی دادن شرکت نکنند و سکوت کنند، تغییر کرده است؛ لذا همه بیایند و در سازندگی کشور شرکت و همکاری کنند تا مارهای افعی خورده و دشمنان خارجی و اسرائیل و آمریکا و اذناب آنها، و کسانی که نادانسته با آنان همکاری کنند، نتوانند سنگ راه دولت و ملت شوند. امیدوارم دولت آقای پزشکیان بتواند به یاری خدا، با توجهات حضرت ولیعصر (عج) و امام حسین (ع) موفق شود.
به موضوع چالشها برمیگردیم. مهمترین چالشهای دولت آقای پزشکیان چیست؟
از چالشهای کشور مشکلات اقتصادی، سقوط ارزش پول ملی و فقر عده زیادی از مردم است. همچنین دو قطبی شدن و مسئله فرهنگ از جمله چالشها است. در این چند ساله، متأسفانه رشد فرهنگی مردم متوقف مانده است و مردم به خاطر گرفتاریهای مادی، از سیاست و هر چه که اسم سیاست و دولت و انقلاب است، مقداری فاصله گرفتهاند. این چالش بزرگی است که به خاطر دعواهایی که کردیم، مردم آزرده شدند و حالت شبه یأس دارند.
چالش بزرگ این است که بیتفاوتی مردم برطرف شود و این کار با اقدامات عاجل آقای پزشکیان و همکاران ایشان قابل حل است. البته این کار مثل کوه کندن است. مردم و اهل انصاف میدانند که یک شبه یا یک روزه نمیشود مشکل اقتصاد، تبعیض و فرهنگ را به صورت فوری حل کرد. مردم باید مقداری صبر کنند تا به لطف خدا مشکل تبعیض و فقر فراگیری که وجود دارد، حل شود؛ اموال زیادی که از مردم به غارت رفته است و گردن کلفتهایی که خون مردم را به شیشه کردند و با قدرت و پول توانستند تبعیض طبقاتی در بین مردم به وجود بیاورند، دُم اینها بریده شود و دولت با کمک مردم بتواند اینها را خلع سلاح کند. اینها با اسلحهی پول، قدرت و مافیای اقتصادی و فسادهای زیادی که مقداری از آن مثل کوه یخ پیدا شده، توانستند خون مردم را بمکند و مردم در حالی که نان شب خود را ندارند، از این فسادهای میلیاردی در عذاب هستند. به دلیل اینکه مافیای ظلم و ستم و اقتصاد، میلیاردها فساد به وجود آورده است؛ لذا دولت با کمک مردم کاری کند تا این مشکلات برطرف شود.
بنابراین، چالش بزرگ دولت عبارت از بیتفاوتی یا حالت ناامیدی مردم است. همچنین گروهها و باندهای بسیار فاسدی در کشور وجود دارند و دولت باید اینها را از جلو پای خود و ملت بردارد.
آقای پزشکیان و دولت ایشان چالشهای بسیار زیادی پیش روی خود دارند که باید با صبر و حوصله جلو بروند. مورد صبر این جا است، چون «در پی صبر ظفر آید». «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْر» (العصر/۳). صبری که در این آیه کریمه آمده، صبر ملی است و دولت و ملت با صبر باید بتوانند مشکلات را حل کنند. چون مردم باید بدانند که یک شبه نمیشود کارها را اصلاح کرد. باید همه با هم همکاری کنیم تا این مملکت پرآشوبی که دشمنان به نابودی آن چشم دوختند، به فضل الهی و حرمت امام حسین (ع) از شرّ دشمنان دانا و دوستان نادان، نجات پیدا کند.
دولت قبل قرار بود سالیانه یک میلیون شغل ایجاد کند، اما با فیلترینگ، چهار میلیون شغل را از کار انداخت. دیدگاه شما درباره ضرورت یا عدم ضرورت رفع فیلترینگ چیست؟
ضرورت رفع فیلترینگ موضوع روشنی است و همه میدانند و دکتر پزشکیان و دولت ایشان درصدد رفع محدودیتهای نامعقول آن هستند. من در یک مقالهای خواندم که قوانینی که مجلس وضع میکند باید با اندام ملت متناسب باشد و قانونی که جوشیده از حاق نیاز مردم نیست، به درد نمیخورد. برای نمونه قانونی درباره منع ماهواره وضع کردند که به اندازهای مسخره است که ظلم به قانون است.
مردم را با زور نمیتوان به اسلام دعوت کرد. درباره نوع رفتار گشت ارشاد بعد از جریان مهسا، نامهای به مقام رهبری نوشتم که گشت ارشاد را منحل کنید. برای اینکه تظاهراتی که بعد از مرگ مهسا پیش آمد بر اثر فشار و زوری است که گشت ارشاد به وجود آورد. شنیدم که گشت ارشاد با نام دیگری میخواهد دوباره شروع به فعالیت کند. امروزه زوری که به خانمها میگویند، باعث شده که بیحجابی رواج پیدا کند. بیحجابی مسألهی بدی است و من با آن مخالف هستم، اما مقصر وضعیت فعلی حجاب آنهایی هستند که سخت گرفتند، قانون بیخودی وضع کردند یا بدون قانون عمل کردند یا به زنان زور گفتند و به آنان توهین و جسارت کردند.
زنان شعار «زن زندگی آزادی» سردادند. شما میبینید این شعار در خیابانهای تهران، کرمان و... تحقق پیدا کرده است و میبینیم زنان بدون حجاب بیرون میآیند. این شعار نتیجه سختگیریها، تندرویها و محدودیتهای خلاف عقل و شرع بود که به نام دین انجام دادند. «لا إِکْراهَ فِی الدِّین» (البقرة/۲۵۶)، «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک» (آلعمران/۱۵۹)، «لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِر» (الغاشیة/۲۲) «أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّی یَکُونُوا مُؤْمِنین» (یونس/۹۹). خداوند به پیامبر (ص) میفرماید: تو مگر میخواهی مردم را به اکراه و زور مومن کنی؟ آنهایی که به زنان زور گفتند و در خیابانها به خانمها جسارت کردند، برخلاف آیهی «أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّی یَکُونُوا مُؤْمِنین» (یونس/۹۹) سیره پیامبر، علی بن ابیطالب و ائمه معصوم علیهمالسلام عمل کردند. امیدوارم به لطف خدا شرّ این زورگوهای به ظاهر انقلابیها که در واقع ضد انقلاب هستند از سر ملت دفع شود.
بر اساس آیهای از قرآن، وقتی دیدی کسانی که «فی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُون» (انعام/۹۱) هستند، از آنها اعراض کن. میبینید عدهای جوان شاید کارهایی میکنند که شما نمیپسندید، با زور نمیشود کاری کرد، به همین دلیل باید با نصیحت وارد شوید. باید بدانیم که گرایش ضد اخلاق، ضد دولت، ضد روحانیت و ضد انقلابی که در بین جوانان است، معلول سختگیری و تندی ما است. ما خواستیم با زور، مردم را به دیانت بیاوریم، اما آنان را از اصل دین فراری دادیم.
باید از این مسائل درس و عبرت بگیریم، باید متوجه باشیم که همهی این کارها برخلاف پیامبر (ص) و حکم خدا بوده است، جلوتر از خدا و پیامبر (ص) رفتیم و کارهای ما برخلاف اصل انقلاب دیدگاه امام و آیتالله خامنهای بوده است. همه این کارها باید کنار گذاشته شود و مقداری به مردم آزادی بدهند تا به مرور زمان، زنان بیحجاب با رغبت چادری شوند، به طرف نماز و انقلاب بیایند و راه راست را انتخاب کنند. به زور نمیتوان عمل کرد؛ باید از گوششان این را خارج کنند که به زور میتوانند مردم را به طرف حجاب و نماز و اخلاق بکشانند. وقتی که مردم نان برای خوردن ندارند و میبینند که یک مشت گردنکلفت اموالشان را به غارت میبرند، مسلم است که از انقلاب و دین رویگردان میشوند.
بنابراین، همان طور که آقای پزشکیان در همه سخنرانیهای خود گفتند باید با رو و زبان خوش با همه صحبت کنیم؛ حتی کسانی که با ما نیستند را با لسان لیّن جذب کنیم.
درباره ضرورت رفع تحریمها و مذاکره با دنیا چه توصیهای دارید؟
برای رهبری، دولت، ملت و همه عقلا معلوم شد که قهر با دنیا کار بسیار غلطی بوده است و لازم است دنیا را یک واقعیت بدانیم. فرض کنیم دنیا با ما بد است و برخلاف عدالت رفتار میکند. اگر کسی خلاف جهت راه میرود، آیا شما باید خودت را به او بزنی؛ هم خودت نابود شوی و او نابود شود؟! بسیاری از کارهای ما اینگونه است. ما گاهی در خط مجاز میخواهیم راه برویم، اما سبقت بیجا میگیریم. حق، متعلق به آن ماشینی است که جلوتر از ما بوده است؛ فرق نمیکند او غریبه، مخالف یا دشمن ما باشد. دشمن ما سوار یک تریلی بزرگ شده، جلو ما حرکت میکند و خط ما را گرفته است. آیا میتوانیم خود را به او بزنیم، در نتیجه خودمان را نابود و او را مجروح کنیم؟
ما باید با دنیا با عقل رفتار کنیم. گاهی پیامبر (ص) به دشمن امتیاز میداد. در صلح حدیبیه وقتی مسلمانان میخواستند صلح کنند، در عهدنامه نوشتند: «من محمد رسول الله» مشرکین گفتند ما اگر تو را رسول الله میدانستیم، با تو جنگ نمیکردیم! پیامبر (ص) به علی بن ابیطالب (ع) فرمود: اشکال ندارد، کلمهی رسول الله را پاک کن. با صدای بلند میگویم که پیامبر (ص) به دشمن امتیاز داد. نباید بگوییم بُرد فقط متعلق به ما است. ما باید بر اساس سیاست بُرد بُرد مذاکره کنیم. آمریکا و اروپا وجود دارد، و نمیتوانیم بگوییم نیست. البته وجود سرطانی اسرائیل را قبول نداریم، اما سایر دولتها را -و لو دشمن- به عنوان دولت قبول داریم. ما آمریکا را به عنوان کشور قبول داریم، اما آن را ظالم میدانیم. بنابراین، با هر کس که مذاکره میکنیم مثل پیامبر (ص)، باید بر اساس معادلهی بُرد بُرد باشد.
هیچ فکر کنید که اگر امتیازی به دشمن دادید از موضع ضعف است، نه از موضع قوت، فهم و درایت است، و الّا مثل ماشینی است که به کامیون زدیم و هم خود و دیگری را از بین بردیم. این تشبیه واقعی است. سیاست مثل خطوط رانندگی خیابانها و جادهها است و هر کسی حقی دارد؛ لذا نباید از خطوط قرمز عبور کنیم و اگر کسی از خط قرمز عبور کرد نباید به آن بزنیم. همچنین نباید خلافی که او کرده، ما هم انجام دهیم.
در پایان اگر نکتهای دارید به عنوان حسن ختام بفرمایید.
امیدوارم خداوند افراطیون را بیدار کند و آنهایی که عقل ندارند، سر عقل بیایند و آنهایی که غرض دارند غرضشان برطرف شود. خداوند آنهایی که بالفطره خشن یا مار افعی خورده هستند نابود کند و به شرّ خودشان گرفتار شوند؛ فرق نمیکند خارجی باشند یا داخلی که بر اثر جهل و نادانی رفتار میکنند. چون برخیها دوست نادان هستند و دوست نادان بدتر از دشمن دانا است.
نظر شما