به گزارش سلام نو به نقل از فرارو، حزب الله لبنان، «مرحله اول» واکنش به ترور فؤاد شکر، فرمانده بلندپایه خو را اجرا و اعلام کرد که «بیش از ۳۲۰» راکت کاتیوشا را به سوی ۱۱ پایگاه نظامی در اسرائیل پرتاب کرده است. حملهای که با واکنشهای نظامی اسرائیل همراه شد.
دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل به سرعت اعلام کرد در واکنش به این حمله، حملاتی را به مواضع حزب الله در لبنان خواهد داشت و پس از درگیری قابل ملاحظه بین طرفین سرانجام وضعیت تا حدودی عادی شد. این تنشها در شرایطی انجام میشود که مذاکرات آتش بس غزه در مصر نیز بی نتیجه ماند و هنوز خبری از آرامش در غزه یا به عبارتی آرامش در منطقه نیست.
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که چرا حزب الله این مقطع زمانی را برای حملات خود انتخاب کرد و آیا ایران نیز پس از حزب الله دست به انتقام گیری خواهد زد؟ ساسان کریمی، مدرس دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران و تحلیلگر سیاست خارجی، در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
تصمیمات حزب الله از ایران جدا است
ساسان کریمی گفت: «قبل از هرچیز باید به این نکته توجه کنیم که نه حزب الله و نه سایر گروههایی که در منطقه فعال هستند، هیچ یک نیروهای نیابتی ایران نیستند و بنابراین، تصمیمها و الگوهای عمل داخلی دارند؛ بنابراین اینطور نیست که مثلا ابلاغیهای از تهران برسد و نیروهای منطقه بر اساس آن تصمیم گرفته و عمل کنند. ایران توافقی در زمینه چگونگی اقدام تلافی جویانه در راستای ترور آقای اسماعیل هنیه نکرده است و اگر هم اینطور استنباط میشود که برای خویشتن داری، توافقی کرده، الزاما به معنی تعیین برنامه برای حزب الله نیست. آنها برنامههای خود را دارند و ایران هم اراده خود را ضمن این که ایران هم اعلام نکرده است که حمله را به علت موضوع آتش بس به تاخیر انداخته است. اینها همه برداشتهای رسانهها و تحلیلگران بوده است. تهران فقط روی این که ابتکار عمل را در دست خود میگیرد تاکید کرده است و بنابراین دیدیم که ایران برخلاف نظر بسیاری از تحلیلگران، بلافاصله اقدام تلافی جویانه نشان نداد و تلاش کرد خود را به جای موضع انفعالی در موضع فعال قرار دهد.»
وی افزود: «گاهی اوقات زمانبندی هم از جهت برنامه ریزی و هم از جهت نحوه عملکرد در یک اقدام تلافی جویانه با محاسبات دقیقتر و سنجیده تری همراه است. درباره ایران دو وجه مهم وجود دارد که یکی درباره ترور آقای هنیه است و دیگری چیزی است که ایران به عنوان تعرض به حاکمیت در نظر دارد. اما در دید حزب الله مسئله، به آقای شکر بر میگردد و اصلا ماجرای دیگریست. بنابراین، حزب اللهیها میخواهند اقدام تلافی جویانه خود را انجام دهند در حالی که تهران موضوعی دیگر را پیگیری میکند که این پیگیری میتواند به لحاظ حقوقی یا نظامی باشد. همه این موارد نیز با روی کار آمدن دولت جدید و تیم سیاست خارجی جدید در تهران ممکن است متفاوت شود، ولی نمیتوان گفت تاثیر بنیادینی روی محاسبات دارد. محاسبات در این سطح در نهادهای بالادستی از جمله شورای عالی امنیت ملی گرفته میشود.»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «اولین کسی که مخالفترین فرد با آتش بس است نتانیاهو است و اصولا اجرای توافق آتش بس با شخصی که همه منافع خود را در جنگ میبیند، بسیار سخت، یا به عبارتی ناممکن است. نتانیاهو نه فقط دوست ندارد جنگ تمام شود، بلکه بدش نمیآید جنگ به مناطقی دیگر از جمله لبنان، ایران و ... تسری پیدا کند. حتی انجام ترورها نیز از جنس تلاش برای اشاعه جنگ قلمداد میشود. درواقع نتانیاهو مبنای محاسبات خود را بر اساس گسترش جنگ قرار داده است. یکی از علل به نتیجه نرسیدن مذاکرات هم همین است که منافع شخصی و جریانی او با سمتی است که مذاکرات به نتیجه نرسند. همچنین میدانیم که اگر آتش بس موقت باشد اسرائیل حق ادامه حملات را برای خود محفوظ میداند. حتی در صورت آتش بس دائمی هم اسرائیل دست و پای خود را بسته نمیبیند.»
وی افزود: «محاسبات ایران برای واکنش مبتنی بر مولفههای زیادی است و نمیتوانیم بگوییم درخواست اروپا و آمریکا به تنهایی موثر بوده یا اصلا موثر بوده یا نه. ایران در تعامل با همه کشورهای منطقه و همه کشورهایی که خود، حامی اسرائیل هستند، میتواند حتی در قبال امتیازها و نه لزوما درخواست ها، اقدام خود را به نحوی طراحی میکند که بیشترین منافع را برای کشور و امنیت ملی ما داشته باشد.»
نظر شما