به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، ساعت ۶ صبح روز سهشنبه شانزدهم اسفند ۱۴۰۱، صدای شلیک ۳ گلوله در نزدیکی بیمارستانی در بلوار آیتالله کاشانی شنیده شد، رهگذران با دیدن زن جوانی که غرق در خون بود، این جنایت را به پلیس اطلاع دادند.
بهدنبال اعلام این خبر، تیمی از زبدهترین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ بهسرعت در محل حاضر شدند؛ اما زن بر اثر جراحات جان باخت. بررسیها نشان داد که شلیکها توسط همسر سابق این زن انجام شده بود که او را هنگام رفتن به محل کار هدف قرار داده بود.
پس از دو سال جستوجوی گسترده، کارآگاهان جنایی اداره دهم مخفیگاه قاتل را در اردبیل شناسایی و نهایتاً او را دستگیر کردند.
گفتوگو با متهم
اعتیاد داری؟
نه، ۵۰ سالم است و تا حالا سیگار هم نکشیدم.
در زمان حاضر متأهلی؟
نه مجرد هستم اما از همسر اول ۲ فرزند دارم.
بهچهدلیل از همسرت جدا شدی؟
از همان ابتدای ازدواج با همسرم اختلاف داشتم.
مشغول به چهکاری هستی؟
در شهریار قطعات یدکی خودرو و موتور میفروختم.
چه شد که تصمیم گرفتی همسر سابق خود را به قتل برسانی؟
من هنوز به همسر سابق خود علاقه داشتم اما شنیده بودم او دوباره قصد ازدواج دارد، از این موضوع بسیار عصبانی شدم و نقشه قتل او را طراحی کردم.
سلاح را از کجا خریده بودی؟
چندی قبل، از مرد ناشناسی در شهریار خریده بودم اما در آن زمان نمیخواستم کسی را به قتل برسانم.
چگونه همسرت را به قتل رساندی؟
همسر سابقم پرستار یکی از بیمارستانهای غرب تهران بود و میدانستم که صبح زود به سر کار میرود، بدین ترتیب جلوی او را گرفتم و با شلیک گلوله مرتکب جنایت شدم.
پس از ارتکاب جنایت چهکار کردی؟
سریعاً به مرزهای شرقی کشور رفتم و بهصورت قاچاق راهی پاکستان شدم اما پلیس آنجا دستگیرم کرد.
بعد چه شد؟
پس از آزادی به ایران بازگشتم و در یک مرغداری در اردبیل بهعنوان کارگر، مشغول کار شدم که چند روز بعد توسط پلیس آگاهی دستگیر شدم.
متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده و بازسازی صحنه جرم در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
نظر شما