شاید بپرسید جولانی چطور تبدیل به یک رهبر سیاسی شده؟ این جا است که باید نگاهی پروژه «ریبرندینگ جولانی» داشته باشیم. پروژهای که او را از یک «تروریست» تحت تعقیب به یک «سیاستمدار» تبدیل کرد.
در ابتدا نگاهی به بیوگرافی ابومحمد الجولانی داریم و بعد به سراغ تحلیل ریبرندینگ او میرویم.
بیوگرافی ابومحمد الجولانی
رهبر امروز شورشیان مسلح یا همان تروریستها سابق سوریه اهل سوریه است و نامش: احمد حسین الشرع مشهور به جولانی است.
احمد حسین الشرع پسری که اسرائیل او را آواره کرد
الجولانی در سال ۱۹۸۲ در ریاض، عربستان سعودی به دنیا آمد. خانواده او که در اثر اشغال بلندیهای جولان توسط اسرائیل آواره شده بودند، به عربستان مهاجرت کردند. پدرش به عنوان مهندس نفت در آنجا مشغول به کار شد. در سال ۱۹۸۹، خانواده او به سوریه بازگشتند و در محله مزه دمشق ساکن شد. دوران نوجوانی الجولانی در سایه بحرانهای سیاسی و اجتماعی منطقه سپری شد و او به تدریج به فعالیتهای جهادی روی آورد.
پیوند با داعش و القاعده
پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، الجولانی به گروههای جهادی پیوست و در کمپ بوکا زندانی شد. در این زندان بود که او روابط نزدیکی با ابوبکر البغدادی، رهبر آینده داعش، برقرار کرد. او ابتدا عضو داعش بود، اما به علت اختلاف نظر به سمت عضویت در القاعده رفت. اما در نهایت از آنها جدا شد.
تاسیس هئیت تحریر الشام
گروه جولانی در سال ۲۰۱۷ به صورت رسمی به عنوان هیئت تحریر الشام شناخته و به طور کامل روی مسئله دولت سوریه متمرکز شد. جولانی سعی کرد نسخهای از دولت مطلوبش را در ادلب که تحت اشغالش بود پیاده کند.
نگاهی به تحول ابومحمد الجولانی از دیدگاه برندسازی
ما نمیدانیم که آیا جولانی واقعا مسیر جدیدی را در پیش گرفته یا نه، اما میتوانیم مطمئن باشیم که برای تبدیل او از یک رهبر جهادی به یک رهبر سیاسی پروژه برندینگ بزرگی اجاره شد که در ادامه به آن میپردازیم.
مقدمه
در حوزه بازیگران غیر دولتی و سازمانهای شبهنظامی، برندسازی عنصری است که کمتر به آن توجه میشود، اما تاثیری بنیادین در ارتباط استراتژیک درون و برون سازمان و نفوذ رهبران دارد.
تحول ابومحمد الجولانی از یک رهبر جهادی سایهنشین به یک شخصیت ظاهراً شفاف، صیقلیافته و سیاسیتر، نمونهای از کاربرد تکنیکهای پیشرفته برندسازی در پی دستیابی به مشروعیت و حمایت گستردهتر است. این مقاله تحول الجولانی را از طریق چارچوبهای برندسازی معتبر مورد بررسی قرار میدهد و تحلیل حرفهای از استراتژیها، اجرای آنها و تاثیرات حاصل بر موقعیت HTS در سطح منطقهای و بینالمللی ارائه میدهد.
چارچوب نظری
برای تحلیل تحول ابومحمد الجولانی و سازمان حیات تحریر الشام (HTS) از چندین نظریه و مدل برندسازی معتبر بهره گرفته شده است. این چارچوب نظری شامل موارد زیر است:
۱. منشور هویت برند (Brand Identity Prism): مدل منشور هویت برند که توسط جان نوویتچ معرفی شده است، به بررسی شش بعد مختلف هویت برند میپردازد: فیزیکی، شخصیت، فرهنگ، روابط، بازتاب و خودتصویر. این مدل برای تحلیل تغییرات در هویت HTS و شخصیسازی برند الجولانی به کار رفته است.
۲. استراتژیهای بازطراحی برند (Rebranding Strategies): این مدل شامل فرآیندهای مختلفی است که سازمانها برای تغییر هویت برند خود به کار میگیرند، از جمله تحلیل وضعیت فعلی، تعیین اهداف بازبرندسازی، توسعه هویت برند جدید، اجرای بازبرندسازی و ارزیابی و نظارت بر تأثیرات آن.
۳. مدیریت تغییر (Change Management): مدیریت تغییر به فرآیندی اشاره دارد که سازمانها برای تطبیق با شرایط جدید و بهبود عملکرد خود از آن استفاده میکنند. این مفهوم شامل مدیریت جنبههای انسانی، سازمانی و فرآیندی تغییر است و برای نشان دادن نحوه تبدیل HTS از یک گروه تروریستی به یک نهاد سیاسی و حاکمیتی به کار رفته است.
استراتژی برندسازی اولیه: تثبیت اقتدار و ترس
هویت و موقعیتیابی برند
در مراحل ابتدایی رهبری، تحریر الشام تحت رهبری الجولانی هویت برندی مبتنی بر اقتدار شبهنظامی و خلوص ایدئولوژیک ساخت. موقعیتیابی بر مقاومت در برابر دشمنان خارجی و اختلافات داخلی متمرکز بود و از ترس به عنوان ابزاری برای حفظ کنترل و وحدت درون سازمان استفاده میکرد.
عناصر کلیدی برندسازی:
- ناشناس بودن و رازآلودگی: حداقل حضور عمومی، تکیه بر ارتباطات رمزگذاریشده و صورتی کمتر دیده شده، هالهای از رمز و راز را حفظ میکرد که برای امنیت عملیاتی مناسب بود.
- زیباییشناسی شبهنظامی: استفاده از نمادها و لباسهای سنتی جهادی و محیطهای بصری سخت، استقامت و تعهد بیوقفه را به نمایش میگذاشت.
- پیامرسانی مبتنی بر ترس: تأکید بر مبارزه با دشمنان و حفاظت از سازمان، فرهنگی از ترس و وفاداری را در میان پیروان ایجاد میکرد.
این استراتژی برندسازی در تقویت همبستگی داخلی تحریر الشام و بازدارندگی تهدیدات خارجی مؤثر بود، اما جذابیت سازمان را محدود میکرد.
بازبرندسازی استراتژیک: انتقال به مشروعیت و حاکمیت
دلایل ریبرندینگ
جنگ داخلی طولانی سوریه و تغییرات دینامیکهای ژئوپولیتیک نیازمند تغییر استراتژیک از چهره صرفاً شبهنظامی به چهرهای مشروع و سیاسی بود. الجولانی متوجه شد که نفوذ پایدار و کنترل قوی به پذیرش گستردهتر و حمایت جوامع محلی و ذینفعان بینالمللی نیاز دارد.
استراتژی جایگزینی برند
۱.تغییر از جهاد بدون مرز به ملیگرایی سوریه
- هدف ریبرندینگ: انتقال تصویر تحریرر الشام از یک سازمان جهادی بدون مرز به یک حرکت ملیگرا متعهد به آزادی و حکومتداری سوریه.
- اجرای استراتژی: قطع ارتباط با القاعده، اتخاذ ادبیات ملیگرا و تمرکز بر مسائل حاکمیتی محلی.
۲. تجدید نظر در تصویر عمومی
- ظاهر حرفهای: الجولانی صورتش را اصلاح کرد و در نمایشهای عمومی لباسهای شیک مانند کت و کراوات یا لباس نظامی حرفهای پوشید تا تصویر مشروعتر و معمولیتری ارائه دهد.
- تعامل با رسانه: افزایش تعامل با رسانههای بینالمللی برای انتقال روایت عملگرایانه و تمایل به گفتوگو.
۳. تأکید بر حاکمیت و خدمات اجتماعی
- ارائه خدمات: برجستهسازی نقش تحریر الشام در ارائه خدمات اساسی، حفظ امنیت و اجرای عدالت در مناطق تحت کنترل.
- قابلیت شکلدهی روایت: معرفی تحریر الشام به عنوان نیروی تثبیتکننده در میان هرجومرج جنگ داخلی سوریه.
ادامه و متن کامل این تحلیل را در چطور بخوانید
نظر شما