۳۸ سال پیش در چنین روزی (یعنی در تاریخ ۲۵ فوریه ۱۹۸۱ میلادی) بنابر دستور مایکل اسکات مدیرعامل اپل جمع کثیری از کارکنان این شرکت اخراج شدند و در ادامه جشنی به همین مناسبت ترتیب داده شد. بدین شکل اپل چهارشنبه سیاه را تجربه کرد.
به گزلرش سلام نو، اسکات درباره آن جشن میگوید:
«همیشه می گفتم هر وقت دیگر مدیرعاملی اپل برایم جذاب نبود کارم را ترک می کنم. اما حالا نظرم عوض شده. تصمیم گرفته ام هر وقت دیگر این کار برایم جذابیت نداشت صرفا آدم ها را اخراج کنم تا دوباره این جذابیت باز گردد. از نظر بسیاری از کارکنان اپل ۲۵ فوریه بدترین روز در تاریخ اپل بود و اولین نشانه ها از حذف شدن فرهنگ جالب استارتاپی در روزهای نخست راه اندازی اپل.»
در آن زمان اپل رشدی سریع را تجربه می کرد و تصور اسکات این بود که با حدود ۲ هزار نیرو، اپل صرفا بیش از اندازه رشد کرده و بزرگ شده و به همین خاطر نظارت کافی روی استخدام ها صورت نگرفته.
در این روز ۴۰ نفر از کارکنان کلیدی اپل مستقیماً توسط مدیر عامل وقت اخراج شدند
به همین خاطر اسکات از مدیران همه بخش ها درخواست کرد تا فهرستی از کارکنانی که امکان اخراجشان وجود داشت در اختیارشان قرار دهد. او در ادامه یادداشتی از این اسامی تهیه کرد و ۴۰ نفر نهایی برای اخراج را مشخص کرد. اسکات برخلاف آداب و رسوم اداری رأسا اقدام به اخراج این افراد کرد و اینگونه شد که چهارشنبه سیاه در تاریخ اپل رقم خورد.
اخراج های گسترده: چهارشنبه سیاه
اندی هرتزفیلد از برنامه نویسان اپل در آن دوران اینطور می نویسد:
«اخراج نیروها در شرکت ها عموما زمانی رخ می دهند که اوضاع بد می شود . چهارشنبه سیاه یکی از معدود اخراج های دسته جمعی بود که در دوران اوج اپل اتفاق افتاد. فروش محصولات اپل در آن زمان دوبرابر شده بود و به همین خاطر این اتفاق اندکی عجیب به نظر می رسید.»
اسکات سعی کرد با جوک گفتن، جو موجود را کنترل کند
در پایان این روز اسکات کارکنان باقی مانده اپل را کنار هم جمع کرد و برای آنکه جو به وجود آمده را تغییر دهد، جوکهایی درباره اخراج کارکنان گفت. او مدعی شد که این اخراجها تا زمانی ادامه پیدا خواهد کرد که کمپانی کوپرتیونی به محلی برای خوشگذارنی تبدیل شود. با این وجود روند اخراج کارکنان باز هم ادامه پیدا کرد.
بروس توگنازینی که در آن زمان یکی از طراحان رابط کاربری اپل به شمار میرفت میگوید:
«در همین حال مدیران بین افراد میگشتند و روی شانه افراد ضربه میزدند چرا که هنوز روند اخراج دسته جمعی کارکنان تمام نشده بود. افراد زیادی به صورت تک تک از گاراژ به بیرون برده می شدند و به انها گفته میشد که دیگر شغلی ندارند. آن دوران بدترین روزگاری بود که به چشم میدیدم. اگر شما در شغلهای رده پایین مشغول به کار بودید هم احتمالاً اخراج میشدید چون رئیس شما هم اخراج شده بود. همه کارکنان تصور میکردند که دیگر به درد هیچ کاری نمیخورند.»
اپل داشت به یک کمپانی جدی بدل میشد
عواقب بعدی چهارشنبه سیاه این بود که تعدادی از کارمندان اپل سعی کردند که اتحادیهای با نام اتحادیه حرفه ای کامپیوتر به راه بیاندازند اما اولین جلسه آنها کلا برگذار نشد.
در واقع وقایع رخ داده موجب شد گه کم کم از یک استارتاپ تفریحی و جالب تغییر شکل دهد و به یک کمپانی جدید با بی رحمی تمام بدل شود.
جابز موهایش را کوتاه کرده بود و مثل تاجرها لباس میپوشید
به عبارت دیگر، در این زمان اپل داشت بزرگ میشد. استیو وزنیاک در حال خروج از اپل بود. استیو جابز هم موهایش را کوتاه کرده بود و مثل تاجرها لباس میپوشید.
در نهایت این روند به پایان کار مایک اسکات به عنوان مدیر عامل اپل منتهی شد. تمامی این اخراجها چنان حس بدی میان کارکنان ایجاد کرد که مایک مارکولا، سمت دوست خود اسکات را تغییر داد و او نایب رئیس اپل لقب گرفت.
مارکولا شخصاً مجبور شد دوباره به اپل بازگردد تا تنشهای موجود را کنترل کرده و آرامش را به اپل برگرداند. اسکات نیز پس از این اتفاق فقط چند ماه در اپل دوام آورد.