به گزارش سلام نو، جمشید پژویان گفت: «دولت یا یک انجیاو باید بررسی کند تا مشخص شود این گرانی که در هفت،هشت ماه گذشته به شدت اتفاق افتاده چه علتی دارد؟ این گرانی بعد از خروج امریکا از برجام و تحریمها و کاهش درآمد دلاری ما به دلیل اینکه صادرات نفت از نصف هم کمتر شده، شدت گرفت.
باید دید آیا این گرانیها به خاطر افزایش هزینهها و نتیجهی تحریمها است؟ قطعا بخشی از آن هم متوجه سیاستگذاریها و مدیریتهای کشور است که بسیار ضعیف است. اگر مشکل اینها باشد باید این مشکلات را حل کرد.
اگر این افزایش قیمتها به دلیل انحصارها و نفوذی باشد که بعضی از عرضهکنندگان یا تولیدکنندگان در بازار دارند و میخواهند نسبت به سودی که براساس یک بازار رقابتی و نزدیک به وجود میآید سود خیلی بالاتری ببرند، در این صورت راه حلی که در همه جای دنیا استفاده میشود این است که مبارزهی نخریدن انجام میشود.
در کشور ما هم قبل از انقلاب این اتفاق افتاده و مردم شب عید، از خریدن میوههایی که میوهفروشها به علت تقاضای بالا، گران کرده بودند؛ اجتناب کردند.»
او با تاکید بر لزوم کار تحقیقاتی در مورد ریشهی گرانیها ادامه داد:«الان باید چنین بررسی صورت بگیرد تا متوجه شویم که در کدام بازارها عرضهکنندگان با درجات مختلف توان انحصار بازار را دارند و میتوانند با تنظیم مقدار کالایی که عرضه میکنند یا قیمتی که با توافق با یکدیگر بالا میبرند این انحصار را اعمال کنند؛ راه حل مقابله با آن هم این است که ما کالاهای غیر ضروری را خریداری نکنیم و برای کالاهای ضروری جایگزینهایی را انتخاب کنیم که ارزانتر هستند و قیمت آنها با این شدت افزایش پیدا نکرده است.
انتظار نداریم تک تک خانوارها، برای خود چنین مطالعاتی انجام دهند. در چنین مواقعی نیاز داریم که انجیاوها یا دول-ت یعنی بعضی بخشهایی که مسوول چنین مطالعاتی هستند- یا مرکز پژوهشهای مجلس، چنین مطالعاتی را انجام دهند. البته باید نهادهایی این کار را کنند که دارای سواد باشند.»
پژویان درمورد نقش دانشگاه در اینگونه پژوهشها گفت: «نمیشود که همهی دانشکدههای اقتصاد بیایند این مطالعه را انجام بدهند، چون در این صورت به نتایج مختلفی میرسند، البته اینطور نیست که اقتصاد نتایج مختلف داشته باشد بلکه برداشتها متفاوت است.
از طرف دیگر دانشگاهی که میخواهد این کار را انجام دهد باید توان علمی بالایی در اقتصاد داشته باشد و پژوهشگران در آن باید اقتصاد ساختاری بدانند و تخصص آنها در اقتصاد خرد باشد.»
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه نهادی توانایی علمی و همچنین یکپارچگی لازم را دارد گفت چنین نهادی را نمیشناسد.
جمشید پژویان در ادامه افزود: «مردم نخرند تا اگر تولیدکننده یا عرضهکننده، قیمت را بالا برده باشد یا یک درجهی انحصاری داشته باشد، قیمتها پایین بیاید، به خصوص اگر کالاها خوراکی یا فاسد شدنی باشند فروشنده قیمت را پایین میآورد تا سریع بفروشد. اما اگر هزینهی کالا همین باشد که بازار تعیین کرده، از بازار خارج میشود.»
او در مورد اینکه گفته میشود نخریدن باعث رکود میشود توضیح داد: «بخش اصلی رکود در ایران ناشی از بخش تولید و صنعت است. مردم اگر تقاضایی نمیکنند هم به دلیل کیفیت و قیمت کالا و هم به دلیل توزیع نامناسب درآمد یا کاهش درآمد آنها است، در نتیجه آنها نیاز دارند اما تقاضای بالفعلشان پایین آمده است.
زمانی که دولت گفت بیست و پنج میلیون میدهیم تا مردم ماشین تولید داخل بخرند؛ عدهای که آرزوی ماشین داشتند و دوست داشتند یک پراید سوار شوند، به هر شکلی بود این بیست و پنج میلیون را گرفتند و چند میلیون روی آن گذاشتند و اتومبیلهای بیکیفیت و انبار شده را خریدند. در واقع حتی باعث این نشد که تولید خودرو بالا برود بلکه این پارکینگهای خودروسازها بود که کمی خالی شد.
نتیجه این شد که شخصی که این اتومبیل را خرید، سرماه که باید پولش را پرداخت میکرد، میدید دیگر پول برای تعویض پردهی خانه که کهنه شده یا یخچال که خراب شده ندارد، در نتیجه رکود در بخش لوازم خانگی اتفاق افتاد، این چیزی است که تجربهی خود ما است ولی متاسفانه دانش آقایان به اینجا نمیرسد.»
آل اسحاق: خرید کالاهای غیرضروری، غیرعقلانی و غیرانسانی است
یحیی آل اسحاق نیز با تفکیک کالاهای ضروری و غیرضروری، درمورد کالاهای مورد نیاز مردم به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «اینکه باید خرید یا نخرید به تشخیص مصرفکننده بستگی دارد، ما نمیتوانیم به کسی که چیزی را نیاز دارد بگوییم نیاز نداشته باش، یا به کسی که چیزی را نیاز ندارد بگوییم نیاز داشته باش. مساله این است که کالایی که به آن نیاز دارد را با چه شرایطی و چه تولیدی و با چه مشخصاتی و چه زمانی تهیه کند.
وقتی کسی لباس ندارد نمیشود گفت لباس بخر یا نخر. باید گفت این لباس را داخلی یا خارجی بخر یا در این زمان بخر و در زمان دیگر نخر.»
او در مورد کالاهای غیرضروری افزود: «الان وقت خریدهای غیرضروری نیست ممکن است شخص امکانات مالی هم داشته باشد اما باید توجه کند کالای غیر ضروری که میخرد، ممکن است برای شخص دیگری ضروری باشد. آمدن شخص به بازار برای نیاز غیرضروری، تقاضا را بیشتر میکند و باعث گران شدن میشود. این کار از نظر انسانی و عقلی درست نیست.
ما الان در شرایطی نیستیم که بخواهیم نیازهای غیرضروری خود را تامین کنیم، باید تا حد ممکن بگذاریم برای یک فرصت دیگر. برای مثال نیازی نیست پردههای خانه را عوض کنیم، با همان پردهی قبلی هم میتوان گذران کرد یا در مورد کسی که لباس دارد و میخواهد لباس جدید بخرد هم همینطور است. در این شرایط سختی و نبود کالا و ارز و گرانی، زیاد کردن تقاضا منطقی نیست و دور از انصاف است.»
او در پایان در پاسخ به ادعای به وجود آمدن رکود در صورت نخریدن گفت: «این نخریدن باعث رکود نمیشود بلکه باعث تغییر تولید میشود، یعنی پارچهفروش وقتی میبیند یک پارچهی خاص فروخته نمیشود، پارچهی دیگری که مورد نیاز است را میآورد./خبرآنلاین