سلام نو – سرویس اجتماعی: در روزهایی که بحران کاغذ نفس بسیاری از روزنامه ها را به شماره انداخته و باتلاق نبود کاغذ گرفتاری های زیادی ایجاد کرده است مافیای کنکور ککش هم نمیگزد و شمار زیادی از کتاب های آموزشی به راحتی و بدون دغدغه منتشر می شوند.
به گزارش سلام نو، بحران کاغذ تا جایی پیش رفته که روزنامه های همشهری و ایران هم کاهش صفحات خود را در دستور کار قرار داده اند. این در حالی است که در یکی دو سال اخیر چندین و چند رسانه ناگزیر به تعطیلی شده اند. بارها و بارها کارشناسان به احتمال مرگ مطبوعات چاپی اشاره کرده اند. به نظر می رسد بحران کاغذ همچون یک کاتالیزگر در حال سرعت بخشیدن به این امر است.
به گفته اهالی رسانه پس از انتصاب محمد خدادی، به سمت معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی کشور اتفاقات خوبی در این حوزه افتاده است. هرچند این اقدامات به نظر کافی نمی رسد. مدیرعامل سابق ایرنا در رابطه با وضعیت فعلی کاغذ اظهار کرده است: همه در تلاش هستند که موضوع کاغذ حل شود و مسئول کارگروه در حال پیگیری برای حل آن است. مطمئن باشید هرچه در توان داشته باشیم را بهکار خواهیم بست. شک نکنید.
با این حال این جمله جدیدی نیست. در دو سال گذشته بارها مسئولان از تلاش خود در این زمینه گفته اند. فارغ از اینکه این تلاش ها چقدر در مسیر حل این بحران بوده باید این واقعیت را متوجه بود که بحران کاغذ امروز به عنوان یک معضل بخش قابل توجهی از صنعت را متاثر از خود کرده است.
در این بین آنچه بیش از همه محل سوال است بی تاثیری این بحران بر مافیای کنکور است. مشخص نیست چگونه است که مافیای کنکور و تولیدکنندگان انبوه کتابهای کمکآموزشی از برندهای مختلف امکان دریافت سهمیه کاغذ ارزان را دارند اما روزنامه ها نه تنها این سهمیه را ندارند بلکه از گرفتن سهمیه قانونی خود هم محروم هستند.
مسعود مهرابی، مدیرمسئول ماهنامه فیلم در انتقاد از کسانی که از قبل کنکور منافع مالی کسب می کنند، گفته است: ناشران کتابهای کنکوری یکی از عاملان محدودیت کاغذ برای مطبوعات هستند و شما میبینید که تلویزیون نیمی از بودجه خود را از تبلیغات همین مافیای کنکور تامین میکند با وجود اینکه وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است که قرار است با مافیای کنکور مبارزه کند، اما تلویزیون که خود معتقد است دانشگاه است، کاملا برعکس عمل میکند. من مطبوعاتی زمانی لطمه میخورم که به محض اینکه کاغذ در این سالها نایاب شده است این مافیا با سرمایه وسیع تمام کاغذهای بازار را میلیاردی میخرد و آن را به خانوادهها میفروشد. بخشی از لطمهای که ما مطبوعاتیها میبینیم، از این مافیای کنکور است که کاغذ بازار را به هر قیمتی که میدهند میخرند و انبار میکنند.
صادق حسینی، فعال رسانه ای چندی پیش در توییتی با اشاره به سهمیه کاغذ گاج و قلمچی نوشته بود: طبق آماری که وزارت فرهنگ و ارشاد در شهریور، مهر و آبان سال 97 منتشر کرده است، مافیای کنکور و کمک آموزشی 7000 بند کاغذ از دولت گرفته اند به صورتی که گاج 2500 بند، کانون فرهنگی آموزش 3000 بند و منتشران 1500 بند در این تعداد بند سهم داشته اند. این در حالی است که انتشارات وزینی مانند نشر نی با 229 عنوان کتاب فقط 600 بند گرفته است.
رانت موجود در برخورداری برخی از کاغذ دولتی باعث شده تا این سوال برای بسیاری مطرح شود که چرا اولویت ها در کشور جا به جا شده است. چندی پیش باقرزاده، معاون سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی گفته بود که اگر کاغذ دیر برسد، ممکن است برخی کتابها نیز بعد از مهر به دست دانشآموزان برسد. این در حالی است که در بحبوحه نبودن کاغذ ناشران آموزشی معروف بدون هیچ دغدغه ای به کار خود ادامه می دهند. در صورتی که اگر قرار بر برخورداری از کاغذ دولتی و استفاده از سوبسید باشد در اولویت بودن ناشران غیرآموزشی منطقی تر از سود رساندن به مافیای کنکور است.