سلام نو – سرویس اقتصادی: این روزها دولت و به ویژه بانک مرکزی از آرامش نسبی بازار به خصوص بازار ارز سخن میگویند و وعده کاهش قیمتها را میدهند، اما مردم نگران افزایش دوباره قیمتها هستند و نگرانند دوباره شاهد جهش قیمت دلار در بازار باشند.
محمدقلی یوسفی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با سلام نو آرامش فعلی بازار را حاصل عدم تحرک میداند و معتقد است وضعیت اقتصاد ایران نه تنها بهتر نشده بلکه بدتر هم شده و دخالت دولت نه تنها هیچ سودی ندارد، بلکه به فعالین اقتصادی نیز آسیب میزند.
در ادامه گفتوگوی سلام نو با محمدقلی یوسفی را میخوانید.
این روزها سخن از آرامش و ثبات نسبی در اقتصاد ایران به خصوص بازار ارز گفته میشود. شما با این گزاره موافق هستید؟
در جایی که آرامش باشد این سکون بازار علامت خوبی برای اقتصاد نیست، گرچه اکنون هم آرامشی حاکم نیست. به نظر شما یک فرد زندانی میتواند تحرکی داشته باشد یا میتوان از یک مرده انتظار حرکت داشت؟
وضعیت اقتصاد ایران در حال حاضر نیاز به تخصص ندارد و مردم هم به اطلاعات دسترسی دارند و این طور نیست که فکر کنیم مردم از چیزی اطلاع ندارند. وقتی کشور در تحریم است و با مشکلاتی چون فقر، کاهش در آمد، بی ثباتی در سیاستهای اقتصادی و ناامید گسترده است مردم هم از آن مطلع هستند و به نوعی ذکر مصیبت است.
با این تفاسیر نه تنها شرایط اقتصادی بهتر نشده بلکه به مراتب بدتر هم شده، به این معنا که نه درآمدهای ما برگشته، نه صادرات افزایش یافته، نه گشایش اعتباری صورت پذیرفته و نه جمعیت مردم کاهش پیدا کرده که به واسطه آن قیمتها ثبات پیدا کند یا کاهش پیدا کند.
در همین حال که هیچ دلیلی برای کاهش قیمتها وجود ندارد هزار دلیل برای افزایش قیمتها وجود دارد از جمله تنشهای بینالملل، فشارهای اقتصادی داخلی، بیثباتی سیاستگذاری و مشکلات کسری بودجه دولت که از جمله نشانهای افزایش نقدینگی هم است.
در این شرایط قیمت ارز چگونه کاهش یافته؟
به نظر من رویکرد فعلی دولت نتیجهای در پی ندارد. این که میبینید دولت با دخالت در بازار ارز و تزریق پول تا حدودی جلوی هجوم مردم برای خرید را بگیرد مواضعی موقت و سیاسی است که در بلند مدت به فعالان اقتصادی ضربه میزند.
تجربه نشان داده که مداخله دولت همیشه به سود یک عده و به ضرر عدهای دیگر تمام میشود. همین حالا هم که دولت ارز را به 11 هزار تومان رسانده برای عدهای رانت ایجاد شده، اما مسئله اساسیتر اینجا است ارزی که در بازار تزریق میشود متعلق به مردم و نسلهای آینده است، آیا ما این اختیار را داریم هر طوری که دوست داریم آن را هزینه کنیم؟
مهمترین دردسر افزایش نرخ این است که قیمتها افزایش پیدا میکند و دولت تنها زمانی میتواند اعلام کند ورودش برای کاهش قیمت ارز به نفع جامعه است که قیمت کالاها کاهش پیدا کند ولی تا کنون چنین اتفاقی نیافتده و ما دریافتیم که این کارها دستوری نیست.
با این توضیحات چرا دولت مجددا در بازار ارز دخالت کرده؟
متاسفانه سیاسیون، دولتمردان و اقتصاددانانی که وارد دستگاه دولتی میشوند فکر میکنند با همان اهرمی که سنگی را درون چاه انداختند میتوانند آن را در بیاورند ولی شدنی نیست، آنچنان که دیدیم با افزایش سود بانکی بحران ایجاد شد ولی با کاهش آن مشکل حل نشد.
نرخ ارز را بردند بالا و به 17 تا 18 هزار تومان رساندند ولی حالا نمیتوانند آن را پایین بیاورند چون وقتی دلار با قیمت بالا وارد بنگاههای اقتصادی میشود به سادگی خارج نمیشود. در کنار این مردم همه میدانند نه تنها اوضاع اقتصادی بهتر نشده بلکه در حال بدتر شدن است است پس دلیلی به کاهش قیمتها نمیبینند.
در نتیجه احتمالا باید شاهد افزایش مجدد قمیت ارز باشیم.
اگر دولت بخواهد به سرکوب قیمت به همین شکل ادامه دهد روند صعودی قیمتها دیر یا زود ادامه پیدا میکند و با نتیجهای مثل نتیجه ارز 4200 تومانی مواجه خواهد شد که بعد از مدتی قیمت را آزاد کرد و بعد با پرش قیمت رو به رو شد. در مجموع اگر دولت در بازار ارز مداخله نمیکرد آثار مخرب شوکها بسیار کمتر بود.
راه برون رفت از این وضعیت اقتصادی چیست؟
یک وقت ما تصویری از یک اقتصاد سالم داریم که دنبال پیشرفتش هستیم که برای رسیدن به آن اصلاح قانونی اساسی نیاز داریم چون در حال حاضر قانونی اساسی جلوی تحرک بخش خصوصی را میگیرد و مداخلات دولت در اقتصاد را مجاز میشمارد.
یک وقت هم میگوییم این کار زمان بر است و اکنون تحریم هستیم و فرصت برخی کارها را نداریم ولی باز هم برخی کارها ربطی به تحریم ندارد از جمله کنترل فساد، بهبود فضای کسب و کار و شایسته سالاری و باز کردن فضای سیاسی ربطی به تحریم ندارد.
در کنار اینها در شرایط فعلی بهترین کار این است که دولت در بازار مداخله نکند چون قیمتها را مکانیکی تعیین میکند و نمیشود گفت که این قیمتها را مردم تعیین کردهاند.