تور :نام پسر شاه فریدون
همتا :مانند، شریک
تورج :دلیر و پهلوان
همگون :همرنگ، همانند
توس :نام پسر نوذر یکی از پهلوانان نامی ایران
هنگام :زمان، گاه
تیرداد :بخشنده تیر. نام دومین پادشاه اشکانیان
هوبَر :دربردارنده نیکی
تیس :نام درختی است
هوتَخش :سازنده خو. پیشه ور
تیگران :نام یکی از سرداران خشایار شاه
هوتن :فرماندار ساحلی در روزگار داریوش
اسم پسر ایرانی با حرف ج :
هوداد :نیک آفرید
جان پرور :نشاط انگیز
هودین :نام سومین نیای آدرباد مهر اسپنتمان
جانان :دلیرو زیبا
هور :خورشید
جاوید :نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان
هورا :می صاف و مقدس
جم :مخفف جمشید
هوشنگ :پسر سیامک پسر کیومرس، دومین پادشاه پیشدادی
جمشید :از پادشاهان پیشدادی
هوشیدر :از نام های برگزیده
جهانگیر :نام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران
هوکَرپ :واژه ای پهلوی خوش اندام
اسم پسر ایرانی با حرف چ :
هوم :گیاه مقدس
چالش :با ناز و غرور
هومان :از نام های برگزیده
چالیک :از بازی های کودکان
هومَت :اندیشه نیک
چلیپا :گردونه مهر
هومن :خوب منش
چوگان :ابزار بازی قدیمی
هیمه :نام داماد داریوش و از سرداران بزرگ پارسی
چینوَد :چگونه زیستن
اسم پسر ایرانی با حرف ی :
اسم پسر ایرانی با حرف خ :
یادگار :اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد
خدابخش :از نام های برگزیده
یزدان داد :موبدی در سده نهم که در کرمان می زیسته
خداداد :از نام های برگزیده
یزدان مهر :از نام های برگزیده
خدایار :از نام های برگزیده
یزدان یار :از نام های برگزیده
خدیو :بلند جایگاه، سرور
یزدانشاه :نام پسر انوشیروان دادگر
خردمند :نام یکی از پیروان دستور آذرکیوان
یزدگرد :نام پادشاه ساسانی
خرم :شادمان، خوش
یَسنا :از بخش های اوستا
خسرو :نیک آواز. نام پادشاه ساسانی
خشاشه :از سرداران ایرانی در دوره پادشاهی شاه گشتاسب
خشایار :شاه دلیر و مردمنش
خشنود :شاد، شادمان، خوشحال
خورسند :راضی
خوش منش :نیک نهاد
خوشنام :درستکار، نیکنام
خُونیرِث :نام یکی از هفت کشور زمین
اسم پسر ایرانی با حرف د :
داتَه :دادگری، قانون
دادار :دادگر، عادل
دادبان :نگهبان قانون
دادبه :قانون خوب
دادبه :قانون خوب.پسر دادگشنسب که نامه تنسر را به تازی برگردانده
دادپویه :از شاگردان موبد کیخسرو پور آذرکیوان
دادجو :جوینده عدل و داد
دادخواه :خواستار عدل و داد
دادرس :دادرسنده
دادفر :از نام های برگزیده
دادمهر :از نام های برگزیده
دادنام :از نام های برگزیده
دادوَر :دادگر، عادل
دارا :دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی
داراب :نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی
داریوش :نام سومین شاهنشاه هخامنشی
داژو :سوخته، داغ
دانا :هوشیار، آگاه
داور :نام موبدی است
دَریز :نام داماد داریوش بزرگ
دَسَم :فرمانده ده تن سرباز
دلاور :دلیر، قهرمان
بعضی از والدین هنگامی که نامی را انتخاب میکنند متوجه نیستند که آن نام چقدر میتواند فرزند را تحت تاثیر قرار دهد. بیایید قبل از هرچیز خودتان را جای فرزندتان بگذارید، او را نه در حالت یک کودک بامزه و گوگولی! بلکه در قامت که انسان بزرگسال تصور کنید. در این میان نامهایی که به راحتی در زبان میچرخند طرفداران بیشتری دارند. یا جدیدن اسامی که بین المللی باشند نیز مورد توجه است. همچنین می توانید نام و فامیل را در کنار هم بنویسید و سپس هماهنگی ظاهری و آوا کلام را بررسی نمایید. برای مثال به نحوه نگارش نام “پرویز پرستویی” توجه کنید.
دماوند :نام سرداری درزمان ساسانیان
در ادامه به لیستی بر طبق حروف الفبا اشاره می کنیم تا بهترین انتخاب را برای پسر خود داشته باشید:
دهناد :از نام های برگزیده
اسم پسر ایرانی با حرف الف :
دینشاه :یاور و سرور دین
آبادان :خرم و باصفا
دینیار :یاری دهنده دین
آبتین :نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
دیهیم :کلاه پادشاهی
آبدوس :نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانی
اسم پسر ایرانی با حرف ز را در این مطلب از وب سایت سلام نو بخوانید :
آبستا :اوستا
زادان :نام پدر شهریار از زرتشتیان کازرون
آتروپات :نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)
زال :نام پدر رستم
آترین :نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ
زامیاد :نگهبان زمین
آتش :فروغ و روشنایی
زروان :نام خوانسالار انوشیروان ساسانی
آخشیج :نماد، عنصر
زَریر :دارنده جوشن زرین
آدُر :آذر، آتش
زَم :نام یکی از پسران غباد ساسانی
آدُرباد :نام موبد موبدان دوران شاپور
زنگه :از پهلوانان ایرانی در دوره کاووس شاه کیانی
آذر بُرزین :نام موبدی بوده
زَهیر :نام یکی از سرداران شاه کیخسرو کیانی
آذرآیین :نام پسر آذرساسان
زَواره :پهلوانی ایرانی. نام پسر زال و برادر رستم
آذرافروز :نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار
زوپیر :یکی از همدستان داریوش بزرگ در جنگ بابل
آذرباد :نام موبد موبدان روزگار شاپور دوم
زیار :نام پدر مردآویچ
آذربُد :نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساند
زیگ :راه ستاره شناسی
آذربود :موبدی در زمان یزدگرد
اسم پسر ایرانی با حرف ژ :
آذرپَژوه :پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش
ژاماسب :نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشوزرتشت
آذرپناه :نام یکی از ساتراپ آذرآبادگان
ژوپین :نام پسر کیکاووس
آذرخش :صاعقه، برق
ژیان :از نام های برگزیده
آذرفر :در اوستا به دارنده فرآذر
اسم پسر ایرانی با حرف س :
آذرکیوان :از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ
ساسان :نام پدر بزرگ اردشیر بابکان
آذرمهر :نام موبدی است در زمان کواد
سالار :پدر زال، پسر نریمان
آذرنوش :در اوستا به دوست دار فرهنگ
سام :بهدینی از خاندان گرشاسب
آذین :زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدین
سامان :نام بزرگ زاده بلخ
آراستی :نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماه
سَپْرَنگ :نام پسر سام
آرتمیس :نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه
سِپنتا :مقدس، ورجاوند
آرتین :نام هفتمین پادشاه ماد
سپند :ورجاوند و مقدس. اسفند
آرش :پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی
سِپِهر :آسمان
آرمان :آرزو، خواسته
سپهرداد :داده یا آفریده آسمان
آرمین :آرامش، آسودگی
سپیدار :درخت بلند و راست
آریا :اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش
ستایش :خوب گفتن
آریامن :نام فرمانده ناوگان خشایار شاه
ستُرگ :قوی هیکل، نیرومند
آریامنش :نام پسر داریوش
سرافراز :سربلند، با افتخار
آریامهر :دارنده مهر ایران
سُرایش :سرودن
آرتاباز:از نامهای برگزیده
سُرخاب :نام پنجمین پادشاه باوندی
آریوبَرزَن :دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم
سُروش :گوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار
آزاد :نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده
سزاوار :شایسته
آزاد منش :راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگی
سَلم :نام یکی از سه پسران شاه فریدون پیشدادی
آزادمهر :از نام های برگزیده
سهراب :تابش سرخ. نام پسر زال
آژمان :بی زمان
سورن :دلیر و پهلوان ، توانا
آسا :نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده
سوشیانت :برگزیده دینی
آستیاک :نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد
سیامک :نام پسر کیومرس در شاهنامه
آونگ :آویخته، نگهدارنده
سیاوخش :سیاوش، پسر کیکاووس
آویز :آویختن، نگهداری
سیاوش :نام پسر کیکاووس
آیریک :نام نیای یازدهم اشوزرتشت
سیروس :نام کورش به پیکره دیگر
اَبدَه :بی آغاز
سینا :یکی از نخستین پیروان اشوزرتشت
اَبیش :بی رنج
اسم پسر ایرانی با حرف ف :
اپرنگ :نام پسر سام
فاتک :نام پدر مانی نقاش دوران ساسانی
اَپروَند :دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند
فراز :بالا، بلندی
اَپروَیژ :پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
فرازمان :از نام های برگزیده
اَپیوه :نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی
فرازمند :از نام های برگزیده
اَترس :دلیر، بی ترس
فرامرز :نام پسر رستم زال
اَرتان :راستگو. نام پسر ویشتاسب
فربُد :نگهبان و نگهدار فر
ارج :ارزنده. نام یکی از نیاکان اشوزرتشت
فربود :راست و درست
ارجاسب :اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزش
فرخ :بزرگی و شوکت. از مفسران اوستا در زمان ساسانی
ارجمند :با ارزش
فرداد :از نام های برگزیده
ارد :نام سیزدهمین پادشاه اشکانی
فردین :پیشرو در دین
اردشیر :نام پادشاه هخامنشی و ساسانی
فرزاد :از نام های برگزیده
اردلان :از واژه ارد ایرانی است
فرزام :از نام های برگزیده
اردوان :در اوستا ، پشتیبان راستی و درستی است
فرزین :از نام های برگزیده
ارژنگ :نام سالار مازندران
فرشاد :شادبخت و شادمان
ارشا :راست و درست
فرشوشتر :یکی از وزیران کی گشتاسب
ارشاسب :دارنده اسبهای نر
فرشید :نورانی تر
اَرشام :پسر عموی داریوش بزرگ
فرمنش :از نام های برگزیده
اَرشان :نام نیای داریوش بزرگ
فرنام :نام یکی از سرداران شاپور
ارشک :نام نخستین پادشاه اشکانی
فرنوش :از نام های برگزیده
اَرشَن :نام برادر کاووس
فرهاد :پیشرو قانون .نام پهلوانی در شاهنامه . نام چند پادشاه اشکانی
اروتَدنر :نام پسر میانی اشوزرتشت. فرمان گذار
فَرََهمند :از نام های برگزیده
اروَند :شریف- نجیب. نام پدر لهراسب
فَرهود :از نام های برگزیده
اُزیرن :گاه پسین
فرهومند :باشکوه و بزرگ
اسپاد :دارنده سپاه نیرومند
فُرود :نام پسر سیاوش
اسپنتمان :نام خانوادگی و یکی از نیاکان اشوزرتشت
فْرَََوَرِتیش :نام دومین پادشاه ماد
اسپهبُد :نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان
فَرَوَشی :فَرَوَهَر، نیروی اهورایی
اسفندیار :نام پسر کی گشتاسب کیانی و برادر پشوتن
فَرَوَهَر :نیروی اهورایی درون انسان
اشا :راستی ، درستی ، راه خوشبختی
فریان :خاندانی از دوستان اشو زرتشت
اشاداد :داده پاکی و پارسایی
فریبرز :نام پسر کیکاووس
اشتاد :راستی
فریدون :از پادشاهان پیشدادی، نجات دهنده قوم آریا
اشکان :نام سومین نیای پاکر
فوکا :نوعی درخت بید
اُشهن :گاه سپیده دم، آغاز روشنایی
فوگان :نوشیدنی از دانه جو
اَشوداد :نام برادر هوشنگ پیشدادی
فولاد :از نام های برگزیده
اشوفْرَوَهَر :پاکروان
فیروز :نام هجدهمین پادشاه ساسانی
اشومنش :پاک منش
اسم پسر ایرانی با حرف گ :
افروغ :روشنایی و فروغ. از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
گالوس :نام پسر فارناک پادشاه کپاد و کیه و هوتیس
افشین :نام سردار ایرانی
گرامی :ارجمند، مقدم
اقاقیا :درختی با گل های سپید
گرانمایه :پرارزش، پر ارج
اَگومان :بی گمان
گرایش :گرویدن، پیروی
البرز :کوه بلند. نام پهلوانی است
گَرشاسب :در اوستا به چم پهلوان نامی ، همانند رستم شاهنامه
الوند :توانا و تیزپا
گرگین :نام پهلوان نامی ایران
امید :نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرد
گژدهم :از جنگجویان و سرداران کیانی و پدر گردآفرید
امیدوار :نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار
گژگین :از نام های برگزیده
اندریمان :کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است
گشتاسب :نام پنجمین پادشاه کیانی
اَنوش :بی مرگ. جاویدان
گشواد :نام پهلوانی در شاهنامه
انوشیروان :پاکروان، پادشاه ساسانی
گوارا :خوش آیند، با مزه
اَهنَوَد :رهبری و فرمانداری . نخستین بخش از سروده گات ها
گودرز :نام پسر گیو، از پهلوانان نامی لشکر کیکاووس
اهورا :هستی بخش، خداوند
گیل :گرد و پهلوان
اوتانا :نام یکی از یاران داریوش
گیو :پهلوان ایرانی
اَوَخشیا :بخشاینده
اسم پسر ایرانی با حرف ل :
اَوَرداد :از سرداران کورش بزرگ
لهراسب :دارنده اسب تیزرو . پدر گشتاسب
اَوَرکام :نام پسر داریوش هخامنشی
اسم پسر ایرانی با حرف م :
اورمزدیار :خدایار، یاور اهورا
مازار :یکی از سرداران مادی کورش
اُورنگ :تخت پادشاهی . نام فرستاده پادشاه کشمیر به یمن
مازنه :مازندران در اوستا
اُوژن :زننده و شکست دهنده دشمن
مازیار :نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان
اوس :در اوستا به چم دارنده چشمه ها
ماکان :نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی
اوستا :دانش، کتاب دینی
ماندگار :پایدار، ماندنی
اوستانَه :نام سردار سغد در زمان هخامنشی
مانوش :نام پسر کی پشین و پدربزرگ لهراسب
اوشَه :بامداد و سپیده در اوشهین گاه
مانی :نام پیکر نگار نامی در دوران شاپور
اوشیدر :پروراننده قانون مقدس
ماهان :نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غباد
ایدون :اینچنین، اینگونه
ماهر :زبر دست
ایران پناه :از نام های برگزیده
ماهوار :از گوشه های موسیقی
ایرانپور :از نام های برگزیده
ماونداد :نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
ایرانشاه :نام یکی از بزرگان ایران
مزدا :دانای بزرگ، پروردگار
ایرانمهر :روشنایی ایران
مزدک :نام پسر بامداد در دوران ساسانی
ایرج :یاری دهنده آریایی ها
مشیا :نام نخستین مرد در اوستا
ایزد :ستایش و ستودن
منوچهر :پهلوان نژاد. نام نیای سیزدهم اشوزرتشت. نام ششمین پادشاه پیشدادی
ایزدیار :یاور ستودنی
منوشفر :نام پدر منوچهر شاه پیشدادی
ایسَدواستَر :خواستار کشتزار و آبادکننده. بزرگترین پسر اشوزرتشت
مه زاد :از نام های برگزیده
اسم پسر ایرانی با حرف ب :
مِهراب :نام پادشاه کابل و پدر رودابه
بابک :نام پسر ساسان در زمان اشکانیان
مهران :یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی
باتیس :نام دژبان غزه در هنگام داریوش سوم
مهربان :نگهبان روشنایی و مهر
بادرام :کشاورز
مهربُرزین :دارنده برترین مهر. نام پسر فرهاد در دوره بهرام پنجم
باربُد :نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز
مهرپرور :از نام های برگزیده
بامداد :نام پدر مزدک
مهرپوی :از نام های برگزیده
بامشاد :نام نوازنده. نامی در روزگار ساسانیان
مهرپیکر :از نام های برگزیده
بامگاه :هنگام بامداد
مهرجو :از نام های برگزیده
بایگان :نگهدارنده
مهرداد :نام چوپانی که کوروش را پرورش داد
بخت آفرین :نام پدر هیربد شهریار
مهرزاد :زاده مهر
بَختیار :از فرزندان رستم در روزگار خسرو پرویز
مهرگان :جشن ملی ایران
بَخشا :از نام های روزگار هخامنشیان
مهرمَس :مهر بزرگ یا بزرگ مهر. نام نیای ششم اردشیر بابکان
بَدخشان :لعل
مهرنوش :نام یکی از چهار پسران اسفندیار
بدره :بهره. نام یکی از سرداران خشایار شاه
مهریار :از نام های برگزیده
بَرازمان :بلند اندیشه
مِهرین :از نام های برگزیده
بَردیا :نام پسر کوچک کورش
مهیار :از نام های برگزیده
بُرزو :بلندبالا. نام پسر سهراب
مویز :دانه خشک انگور
بُرزویه :نام رییس پزشکان شاهی در روزگار خسرو
اسم پسر ایرانی با حرف ن :
بَرسام :نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی
نارون :نام درختی تنومند
بَرَسم :شاخه های گیاهی
ناشا :دادگر
بَرِشنوم :پاک و تمیز
نامجو :جوینده نام
بَرمک :نام وزیر شیروی ساسانی
نامدار :دارنده نام
بُزرگمهر :نام مهین دستور انوشیروان دادگر
نامور :از نام های برگزیده
بَگاداد :نام یکی از سرداران ایرانی روزگار هخامنشی
ناوَرز :سرباز دریایی. از نام های دوران هخامنشی
بَگاش :نام یکی از سرداران هخامنشی
نریمان :دلیر و پهلوان. دارای اندیشه بلند و مردانه
بلاش :نام نوزدهمین پادشاه ساسانی
نَستور :نام پسر زریر، برادر شاه گشتاسب
بُندار :دارنده اصل و بنیاد
نکیسا :نام نوازنده نامی دوران خسرو پرویز
بُنشاد :شاد بنیاد
نمایان :آشکار، هویدا
بَهاوند :در اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی
نوبخت :از نام های برگزیده دوران ساسانی
بِهراد :نیکی بخش
نوبهار :نام نویسنده دساتیر
بهرام :فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامه
نوتریکا :نام سومین برادر اشوزرتشت
بَهرامشاه :نام یکی از دانشمندان و عارفان زرتشتی
نوذر :یکی از سه پسران منوچهر
بِهروز :روزگار نیک و خوش
نوش :شهد، عسل ، انگبین
بِهزاد :نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور
نوش آذر :نام پسر آذرافروز
بِهمرد :از نام های برگزیده
نوشی :نوشیروان
بهمن :نیک منش. نام پسر اسفندیار
نوشیروان :انوشیروان. از نام های برگزیده
بهنام :نیک نام
نوید :مژده شادمانی
بوبار :دارنده زمین. نام کشاورزی در زمان خشایار
نیسان :نی زار، محل روییدن نی
بوجه :رهایی یافته. نام یکی از بزرگان هخامنشی
نیک پی :خجسته ، خوش قدم
بوخشا :رستگار
نیکدل :از نام های برگزیده
بیژن :نام پسر گیو
نیکروز :سعادتمند، خوشبخت
اسم پسر ایرانی با حرف پ :
نیکزاد :از نام های برگزیده
پارسا :پرهیزکار
نیکنام :نیکونام، خوشنام
پاساک :نام برادر زاده داریوش بزرگ
نیکو :خوب، زیبا، نیکو کار
پاکدین :دین درست، دین پاک
نیما :نام یکی از شاعران ایرانی
پاکروان :پاک باطن، نیک نفس
نیو :پهلوان و دلیر
پاکزاد :پاک نژاد، نجیب
نیوتیش :نام کوچکترین برادر اشوزرتشت
پاکمهر :از نام های برگزیده
اسم پسر ایرانی با حرف و :
پالیز :کشتزار
واته :ایزد آب در اوستا
پَتَه مانی :دادگستر
وخش :روشنایی یا رویش. نام چهاردهمین نیای آدرباد مهر اسپند
پدرام :نام نبیره سام. درود، شادباش
وخش داد :آفریده روشنایی، نام یکی از سرداران هخامنشی
پرچم :درفش
وخشور :پیام آور
پَرنگ :نام پسر سام
ورجاوند :مقدس و نورانی . از نیاکان شاه بهرام
پرهام :از نام های برگزیده
ورزم :شعله آتش، گرمی آتش
پرویز :شکست ناپذیر و پیروزمند. کنیه خسرو دوم ساسانی
ورساز :جوان آراسته و زیبا
پَریبُرز :بلند بالا، نام پسر کیکاووس
وَرَهرام :نماد پیروزی
پژدو :نام نیای اشوزرتشت، بهرام پژدو از چکامه سرایان نامی زرتشتی
وَسپار :بخشنده
پژمان :از نام های برگزیده
وَسنه :نام کوهی در اوستا
پَشَنگ :نام برادر زاده فریدون پیشدادی
وفادار :از نام های برگزیده
پشوتَن :پیشکش کننده تن یا فداکار
وَلخش :بلاش، پادشاه اشکانی
پوروشسب :دارنده اسبان زیاد پدر اشوزرتشت
وهامان :نام پدر سلمان فارسی
پوریا :نام یکی از پهلوانان ایران
وَهمنش :خوش منش، نیک منش
پولاد :نام پسر آزادمرد پسر رستم
وُهومن :ریشه اصلی بهمن امروزی
پویا :جوینده
ویسپرد :از بخش های اوستا
پویان :پوییدن
ویشتاسب :نخستین پادشاه همزمان با اشوزرتشت
پیروز :پادشاه ساسانی
اسم پسر ایرانی با حرف ه :
پیروزگر :پیروز، کامیاب
هارپارک :نام وزیر استیاک آخرین پادشاه ماد
پیشداد :نخستین قانون گذار، بنیانگذار عدل و دادگری
هامان :یکی از درباریان خشایار شاه
پیلتَن :پهلوانی بوده از فرزندان رستم زال
هامرز :نام سپهسالار خسروپرویز ساسانی
پیمان :مهر، عهد
هامون :از نام های ایرانی
اسم پسر ایرانی با حرف ت :
هامین :تابستان در اوستا
تاژ :برادر هوشنگ پیشدادی
هاون :گاه بامدادی
تخشا :کوشنده
هاونی :ایزد نگهبان بامداد
تَسو :واحد زمان
هَخامنش :دوست منش. نام سردودمان هخامنشیان
تکاپو :جستجو
هَردار :نام هشتمین نیای اشوزرتشت
تَنسِر :نام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکان
هُرمز :نام سومین پادشاه ساسانی
تَهماسب :از بزرگان ملک داراپادشاه ایران
هرمزدیار :یار خدا
تَهمتَن :بزرگ پیکر
هُزوارش :شرح و تفسیر
تهمورس :دلیر و پهلوان. نام دومین پادشاه پیشدادی
هُژبر :دلیر و نامجو
توانا :نیرومند، زورمند
هَژیر :خوو پسندیده، از پهلوانان دوره کیانی پسر گودرز