به گزارش سلام نو، ادامه تنش ها و بحران میان ایران می تواند اثرات قابل توجهی بر روابط میان قدرت های جهانی و روندهای امنیتی و سیاسی میان آن ها در خاورمیانه داشته باشد.
در همین رابطه، روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» در گزارشی به این پرسش پرداخته است که منازعه ایران و آمریکا چگونه به منافع چین و روسیه کمک می کند؟ در این گزارش آمده است:
«البریج کلبی»، یکی از نویسندگان اصلی استراتژی دفاع ملی و «وس میچل» در مقاله اخیر در «فارن پالیسی» استدلال می کند که ادامه جنگ و تنش با ایران، حفظ حضور گسترده نظامی در افغانستان، یا مداخله در ونزوئلا می تواند آمریکا را از رقابت در سطح قدرت های بزرگ با مشکل مواجه کند.
نویسنده این مطلب عنوان کرد: قدرتهای بزرگ موجود و بالقوه رو به زوال، مانند ایالات متحده، مجبورند افق زمانی کوتاه داشته باشند. در حالی که قدرتهای رو به رشد تمایل به افق زمانی طولانی تر دارند.
به همین دلیل است که قدرتهای موجود که با تهدیدهای فوری روبرو هستند، باید با توجه به تهدیدهای طولانی مدت به آنها بپردازند. قدرتهای در حال ظهور و گسترش تشخیص می دهند که درخشانترین روزهایشان پیش رو است و آنها از فرصتها در کوتاه مدت برای تقویت چشم اندازهای بلند مدت خود استقبال می کنند.
منافع چین از درگیری آمریکا و ایران
یک درگیری بالقوه بین ایالات متحده و ایران ممکن است برخی از چالش ها را برای روسیه و چین به وجود آورد ، اما این بحران فرصت هایی را نیز به همراه دارد.
با افزایش تمرکز آمریکا بر خاورمیانه، چین می تواند در دریای چین جنوبی با جاه طلبی بیشتری عمل کند.
در واقع، ادامه تنش های آمریکا در خاورمیانه برای چینی ها مطلوبیت برخوردار است. به ویژه اینکه چینی ها از سیاست مهار چین در شرق آسیا واهمه دارند و می تواند چالش های جدی برای پکن جهت تثبیت قدرت خود در این منطقه به همراه داشته باشد.
آنکیت پاندا، از دبیران ارشد نشریه «دیپلمات» مستقر در واشنگتن در ستونی به نقش احتمالی چین در تنش ایران و آمریکا میپردازد.
به باور پاندا، دور جدید تنشها با ایران برای منافع ایالات متحده غیرسازنده است و حتی با اولویتهای سیاست خارجه خود دولت ترامپ متفاوت. او در همین زمینه به دلالتهای این بحران برای چین و رقابتاش با آمریکا میپردازد:
«دورنمای یک معرکه جدید آمریکایی در خاورمیانه به واسطه جنگی بالقوه در ایران برای چین هم دورنمایی مشکلآفرین است و هم فرصتی وسوسهکننده».
منافع آشکار پکن، به باور نویسنده، ثبات در قیمت نفت و گاز و عرضه آن از خلیج فارس است و با بروز جنگ به خطر خواهد افتاد، «اما در درازمدت، نزاع ایران و آمریکا برای حفظ توانایی ایالات متحده جهت فرافکنی قدرت در تیاتر آسیاـاقیانوسیه مخرب خواهد بود». به علاوه، اولویت وزارت دفاع ایالات متحده که سال گذشته شرق و جنوب شرق آسیا بود، تغییر خواهد کرد.
پاندا همچنین معتقد است که تنشهای کنونی واشنگتن و تهران به پکن فرصت میدهد که در رهبری جهانی نقشآفرینی کند:
«چین به لحاظ سنتی در دوران بحرانهای عمده بینالمللی چندان خودی نشان نمیدهد و ساکت باقی میماند اما اکنون هر چه بیشتر و بیشتر و اغلب در شراکت با روسیه بر سر منافع مشترک در حال بلندکردن صدای خویش است».
نویسنده دیپلمات در نهایت چنین تحلیلش را خلاصه میکند:
«بسته به اینکه بحران چه طور ادامه مییابد، پکن شاید وادار به پذیرفتن مسئولیت بزرگتری شود. رابطه چین با ایران پیچیده است اما اینکه تهران بتواند بر اساس ارجحیت خودش در خاورمیانه دست به اقدام بزند، برای پکن ربطی به منافع ملیاش ندارد. اما اجازه دادن به ایالات متحده برای اینکه خود را در یک ماجراجویی بد دیگر در خاورمیانه درگیر کند، وسوسهکننده است
منافع روسیه از تنش ها
در مورد روسیه شاید ماجرا کمی متفاوت تر باشد. در این مورد دو دیدگاه وجود دارد:
براساس دیدگاه نخست، روسیه از درگیری میان ایران و آمریکا در خاورمیانه استقبال نخواهد کرد. بدین جهت که افزایش تنش ها به تقویت حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه منجر خواهد شد و این مسئله چالشی برای افزایش نفوذ امنیتی- سیاسی مسکو در منطقه ایجاد خواهد کرد.
دیدگاه دوم می گوید که درگیری ایران با امریکا برای روس ها از مطلوبیت برخوردار است. بدین معنا که مشغولیت ایران به درگیری با آمریکا، تمرکز تهران بر سوریه، لبنان و عراق را کم خواهد کرد و زمینه را برای افزایش نفوذ مسکو بر این کشورها فراهم خواهد کرد.
در همین راستا، دنیس راس، دستیار ویژه باراک اوباما، رئیسجمهوری پیشین و مشاور و محقق ممتاز انستیتو واشنگتن در یادداشتی در واشنگتنپست ترور سلیمانی و تنش ها میان تهران و واشنگتن را به نفع روسیه ارزیابی میکند: ترور قاسم سلیمانی به طور بالقوه تغییر دهنده بازی در خاورمیانه است. ولادیمیر پوتین به طور قطع به این داستان چنین مینگرد.
ظرف چند روز، پوتین به دمشق سوریه رفت اما نه برای حمایت از اسد و یا برای تحکیم موضع مسکو، بلکه برای نشان دادن اینکه روسیه همچنان بازیگر اصلی در منطقه است و نمی توان آن را به حاشیه راند.
سفر پوتین به سوریه شاخصی بر این مدعا بود. و متعاقب آن سفر به ترکیه هدفی دیگر را دنبال میکرد. در استانبول، او و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه ــ که هر دو به طور فعال گروههای متفاوت مخالفی را در لیبی حمایت میکنند ــ در یک بیاینه مشترک خواهان برقراری آتش بس از روز یکشنبه شدند. در حقیقت در اینجا رئیسجمهوری روسیه، کمی پس از کشته شدن سلیمانی، نقشش به عنوان یک میانجی در منطقه را به نمایش میگذاشت.
بخش عمده مشروعیت پوتین در داخل روسیه به واسطه موفقیتهایش در بازگرداندن روسیه به عنوان قدرت در صحنه جهانی است.
آمریکاییها و اروپائیان قادر به درک تاثیر روانی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و از دست رفتن مقام و هویت روسیه نزد افکارعمومی روسیه و حتی خود پوتین نبودهاند.
مطلوب ترین وضعیت
آنچه عنوان شد به منافع روسیه و چین در وضعیت مناقشه ایران و آمریکا مربوط می شود. اما به نظر می رسد مطلوب ترین وضعیت برای مسکو و پکن، حفظ توافق هسته ای است.
به نظر می رسد، حفظ برجام منافع بلندمدت تری برای روسیه و چین به ویژه در زمینه اقتصادی به همراه خواهد داشت. در واقع، قطع ارتباط با آمریکا، رابطه نیم بند اقتصادی ایران و اروپا، بهترین وضعیت ممکن برای روسیه و چین است تا بازار ایران را اختیار بگیرند. کما اینکه در دوران پسا برجام، روابط تجاری ایران با این دو بازیگر به صورت فزاینده ای گسترش یافت./ تابناک