سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : در روزهای اخیر زمزمه هایی مبنی بر خبر ساخت فیلم تازهای با محوریت عبدالمالک ریگی شنیده می شود، این فیلم سومین اثری است که به ماجرای عبدالمالک ریگی میپردازد و قرار است اعترافات او را به تصویر بکشد.
حضور ریگی بر پرده سینما از دو سال پیش رقم خورد، اولین بار در فجر سیوهفتم و با فیلم «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار و بعد در فجر سیوهشتم با «روز صفر» اولین تجربه کارگردانی سعید ملکان در مقام کارگردانی.
عبدالمالک ریگی از رهبران گروه تروریستی جندالله بود که جریان دستگیری او از اتفاقات مهم و قابل توجهی است که همان زمان بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی داشت.
حال با در نظر گرفتن اهمیت سوژه، دلیل این توجه ویژه به داستان عبدالمالک ریگی چیست؟ تولید یک سه گانه آن هم بدون وقفه و سه سال پیاپی تنها برای تاکید بر اهمیت موضوع است؟
اگر دو اثر قبلی یعنی «شبی که ماه کامل شد» و «روز صفر» را مرور کنیم به نظر میرسد آنچه مدنظر متولیان این امر بوده محقق نشده است، تاییدش هم بازخوردهایی است که بعد از نمایش این دو فیلم دیده شد.
«شبی که ماه کامل شد» بهترین فیلم جشنواره سیهفتم شد و جایزه بهترین کارگردانی را به نام نرگس آبیار ثبت کرد، فیلم در زمان جشنواره و اکران عمومی مورد توجه قرار گرفت و اما آنچه بیش از هر چیز ساخته آبیار را ویژه میکرد به نمایش گذاشتن توانایی او به عنوان یک زن در کارگردانی بود، اتفاقی که به دلیل محدودیت زنان در سینما کمتر فرصت بروز آن پیدا میشود.
ساخته آبیار بیش از آنکه متمرکز بر جریان تفکر ریگی باشد داستانی عاشقانه داشت و حتی در تبلیغات و گفتگوها درباره فیلم، بیشتر بر وجه عاشقانه داستان تاکید میشد، اما «روز صفر»؛ در مورد این فیلم قضاوت کمی سخت است، چون هنوز به اکران عمومی نرسیده و تنها براساس آنچه در جشنواره فجر گذشت میتوان نظر داد.
ساخته سعید ملکان ضمن دریافت جوایزی از جشنواره فجر، نشانههای یک فیلم اکشن و جاندار از نظر فنی را داشت، مخاطبش را همراه میکرد و داستان با قهرمان پیش میرفت، اما بیشتر نقدها بر آن درباره جای خالی اِلمانهای ملی در فیلم بود، مامور دستگیری ریگی نشانه باورپذیری با واقعیت ایرانی نداشت؛ بنابراین در اینجا هم اهمیت عملیات دستگیری ریگی در ذهن مخاطب ثبت نشد.
در یک نگاه کلی به نظر میرسد آنچه از دو فیلم ساخته شده با محوریت عبدالمالک ریگی در ذهن مخاطب بجا مانده، از نظر محتوایی ارتباط اثرگذار و مفید قابل توجهی با این سوژه نداشته است، به این معنا که مخاطب شناخت مناسبی از عبدالمالک ریگی و اتفاقات پیرامونش کسب نمیکند و چه بسا درصورت تکرار نامناسب، این موضوع مهم را پس بزند.
اگر هدف متولیان این امر صرفا تکرار داستان عبدالمالک ریگی باشد و از طرفی امکانی برای تولیدات سینمایی اکشن، بحث دیگری است اما اگر این آثار به عنوان تولیدات استراتژیک و ملی قرار است اهمیت موضوع را گوشزد کنند، تا اینجا با دو فیلم خوش ساخت، چندان موفق نبودند.
شاید هدف از ساخت فیلم سوم، جبران کاستیهای دو اثر دیگر یعنی «شبی که ماه کامل شد» و «روز صفر» باشد!