سلام نو – سرویس اجتماعی: در زمانه ای به سر میبریم که انتشار اخبار به سریعترین حالت خود رسیده و به هیچ وجه با دهههای پیشین قابل قیاس نیست. با این حال این سوال مطرح است که این تغییر شگرف در حوزه خبررسانی الزاما مزیت دارد یا خیر؟
به گزارش سلام نو، از اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود با فراگیر شدن تدریجی گوشی های هوشمند به ایده هر شهروند یک رسانه تا حدی جامه عمل پوشیده شد. گسترش روزافزون شبکه های اجتماعی نیز در این امر تاثیر به سزایی داشت. با این همه سال 93 و ظهور تلگرام را باید یک نقطه عطف در کار رسانهای در ایران دانست.
واقعیت این است که به هیچ عنوان امکان بازگشت به شرایط سال 93 وجود ندارد. فراگیری غیرقابل انتظار تلگرام و انحصار رسانه ای که ایجاد کرد اگرچه بعد از فیلترینگ کمرنگ شد اما هنوز که هنوز است بسیاری از مردم اخبار خود را از تلگرام دریافت میکنند.
اگرچه منابع اصلی اخبار تلگرام و دیگر شبکه های اجتماعی نظیر توییتر و اینستاگرام خبرگزاری ها هستند اما بستر این شبکه های اجتماعی به افراد بی نام و نشان اجازه می دهد هر خبر نادرستی را پخش کنند. این در حالی است که نباید از بیشتر مردم انتظار سواد رسانه ای در خوری داشت.
مدرن شدن شیوه های خبررسانی هر مزیتی داشته باشد گسترش فیک نیوزها را در داشته است. فیک نیوزهایی که امروز در جهان از آن تحت عنوان یک قدرت مهم یاد می شود و سیاستمداران آن را به مثابه یک ابزار نیرومند در استراتژی های خود به کار می برند.
فیک نیوزها درواقع اخبار نادرستی هستند که به منظورهای مختلف از جمله پدید آوردن شایعه، آسیب رساندن به منافع برخی افراد، فریب دادن و ... منتشر می شوند. خیلی از ما هر چه در فضای مجازی به دستمان می رسد را منتشر می کنیم. طبیعی است در چنین شرایطی قربانیان فیک نیوز زیاد می شود.
نتیجه پژوهش ۱۱ ساله موسسه تکنولوژی "ماساچوست" بر روی ۱۲۶ هزار فیکنیوز (Fake News) منتشر شده در توییتر نشان داده که اشتیاق مردم برای باز نشر اخبار غیرموثق، 70 درصد بیشتر از اخبار واقعی است و بهطور نسبی اخبار واقعی به ندرت توسط ۱۰۰۰ نفر به اشتراک گذاشته میشود، در حالی که اشتراکگذاری محبوبترین اخبار غیرواقعی و کذب بیش از ۱۰۰ هزار بار است.
دهه هفتاد در روزهایی که هنوز اینترنت در سطح فراگیر امروز کاربرد نداشت خبررسانی در کشور ما به روزنامه های آن دوره و صداوسیما محدود بود. در این مدت صداوسیما با توجه به افزایش رسانه های رقیب تفاوت خاصی در نحوه خبررسانی اش اتفاق نیفتاده و همین باعث شده تا اعتماد مردم نسبت به این رسانه کم شود.اما از روزنامه های پرتیراژ دهه هفتاد هم دیگر خبری نیست. باید قبول کنیم که هنوز که هنوز است هرگاه از روزنامه های آن دوره صحبت می شود به مردم حس اعتماد بیشتری دست می دهد. در واقع این روزها مرجعیت خبر کم شده است. این در حالی است که اخباری که مردم در دهه هفتاد در روزنامه ها می خواندند برایشان به معنای واقعی کلمه معتبر بود.
امروز روزنامه ها به خاطر اینکه گوی رقابت را به رسانه های مجازی باخته اند دیگر کمتر محل رجوع هستند. این امر البته منحصر به ایران نیست و در تمام جهان اینچنین است اما بحران کاغذ در کشور ما این مساله را تشدید کرده است.
در یک جمع بندی کلی نمی توان تردید کرد که برآیند این تغییر و تحول در فضای رسانهای مثبت بوده و اتفاقات امیدوارکننده ای در زمینه شفافیت رقم زده است اما به هر شکل این مدرنیزاسیون در حوزه رسانه همان طور که گفته شد معایب قابل تاملی هم داشته است. برای جلوگیری از این معایب به نظر می رسد تنها ارتقای سواد رسانه ای چاره کار باشد.