در این نوع دریافت صورت و سیرت عمل یکی است و اخلاق پهلوانی نه به عنوان امری عارض شده بر اعمال که خود اعمال است. امروز خلاف این تلقی صورت می گیرد به دلیل اشتباه ماست که با فاصلهای دراز به ورزش گذشته مینگریم؛ که اگر چنین نبود نیک در میآید اینکه میان این نوع دریافتی از بودن و آمدن آدمی به آنچه که انجام می دهد فاصله وجود دارد. جدایی دهشتناک میان عمل و نظر ابتلا امروز این همه اقوام مسلمان است و این دریافت غلط از امور موجب شده است تا آنان سعی در آن داشته باشند که عمل و صورت را از اقوام دیگر اخذ کنند و به غلط توقع داشته باشند که صورت پیشین و محتوای مطلوب گذشته خود از میان آن برخیزد. در واقع باید گفت پهلوانی قبل از آنکه صورتی بیرونی داشته باشد مفهومی است درونی و ویژه که آدمی نخست آن را حاصل میکند و بعد مصداق بیرونی اش را در خود بر میگزیند.
پهلوانی در سنت ایران:
مطالعه در احوال مردم این سرزمین در گذشته نشان میدهد که این مصداق و مفهوم همراه و عجین با هم در آیین پهلوانی مجتمع بوده است؛ اما انسان امروز با ضرب و زور سعی در همراه کردن طیف کمرنگی از صورت اخلاق با اعمال و کردارش دارد، اعمالی که خود در حقیقت باعث و عامل بی اخلاقی است.
این موضوع در ورزش امروز خود را به صورت بازی مینمایاند و خلاص شدن از روح پوشیده و پنهان این ورزش ممکن نیست! چرا که این روح پنهان و حاکم بر صورت و کالبد است که کارسازی میکند. تربیت پهلوانی، تربیت مردان جنگی، سلحشور و جوانمردی را در پی داشت و هر یک از این فنون شیوه ها و مراحل گام به گام جوانان مبتدی را به هدف غایی که همان پرورش روح پهلوانی بود نزدیک میساخت. تصویر واضح این نظام تربیتی در آثاری چون شاهنامه فردوسی و دیگر آثار فرهنگی به چشم میخورد. قصه پهلوانان و از جمله جهان پهلوانی زال و پس از او رستم را همگان شنیدهاند.
پهلوان بودن در کنه خود معنای قهرمان بودن را نیز همراه داشت و کسی حائز این عنوان می شد که حتماً در مسابقات ورزشی و زور آزمایی و کشتی، بر رقیبان پیروز شده و به مقام قهرمانی می رسید؛ و عنوان جهان پهلوانی به پهلوان پهلوانان می رسید. علاوه بر این ها، یک پهلوان از مبانی معرفتی، فکری و عقیدتی محکم و مشخصی نیز برخوردار بود، چراکه پهلوان یعنی انسان نیرومند اهل معرفت. اهل معرفت کسی است که درباره کلیه مسائل تفکر و تأمل کند و در امور صحیح و سقیم تعقل نماید و قدرت تمیز و تشخیص داشته باشد و تقوا و راستی و خداشناسی پیشه سازد و نیکی و کمال را هدف زندگی شناسد.