نبرد و مبارزه، همراه همیشگی مردان سرزمین ایران بود، آن‌سان که همه‌ی قدرت ایشان در میدان رزم آشکار می شد؛ و فقط پهلوانانی که خصایص عالی انسانی را می توانند حفظ کنند که از آمادگی روحی و جسمی لازم برخوردار بودند. چنانکه به نقل از کتاب مذهبی دینکرد می خوانیم: ضعف قوای روحانی، ضعف در قوای جسمانی را عارض می سازد بالعکس ضعف در قوای جسمانی، قوای روحی را متأثر ساخته و بیمار می‌کند.

این ارتباط تنگاتنگ خود باعث بوده تا ایرانیان همواره دو جریان پهلوانی و ورزش ویژه آن یعنی کشتی را در کنار هم و حتی گاه مترادف هم بدانند که بیراه نیز نیست. چرا که پهلوانان کشتی گیران توانمندی بودند که فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی را در خود به ظهور می رساندند و کشتی‌گیران، مردان ورزیده ای که در طی طریق کمال به مقام پهلوانی می رسیدند و علاوه بر تنومندی جسم فضائل خود را نیز آشکار می ساختند و در این مقام بیش و پیش از آنکه، زورمندی و تنومندی جسمانی جلوه کند، صفات عالی و متعالی اخلاقی خود را می‌نمایاند، چنانکه بسیاری که صاحب فضائل اخلاقی بودند، علیرغم فقدان توان بالای جسمانی، به عنوان پهلوان یا پهلوان منش می شناختند زیرا فضایل اخلاقی را در رو به کمال مشاهده می نمودند.

همراهی بین توانمندی جسم و روح از مهم ترین اهداف تعلیم و تربیت در ایران باستان بود چرا که نگاه ایشان به ورزش و تربیت بدنی، به بروز و ظهور رساندن فضایل عالی انسانی جوانان و رساندن آن‌ها به مقام پهلوانی بود. گذشته‌ی ورزش ایران نشان می دهد که اهداف در آن بسیار مقدس و والا بود و تنها به کسی عنوان پهلوان را اطلاق می کردند که قبل از پیروزی در میدان بر حریف خود می‌بایست بر نفس و تمایلات نفسانی خود چیره شده باشد.

استرابون می‌گوید: به پهلوانان کوچک در ایران باستان، گردک می‌گفتند که پس از کسب مهارت به مقام گردی نائل می شدند و این پهلوانان کوچک، جوانانی بودند که تا 24 سالگی با کسب و یادگیری انواع و اقسام مهارت ها و دانستنی ها از دیگران متفاوت بودند. از همین رو، جوانمردان، عیاران و سرداران جنگی همگی در زمره پهلوانان نامی بوده اند. جوانانی که در زمان خود پشت تمامی کشتی‌گیران صاحب‌نام را با خاک آشنا کرده و به سان نمونه‌ای والا انگیزه ارتقا و کمال جسمانی و روحانی را در دل و خاطر جوانان پویا و زنده می داشتند.

همین امر میان عمل فردی و جمعی آنان و نوع نظر و دیدگاه شان درباره هستی نوعی پیوند و اتحاد ایجاد می کرد. پیوندی که با ایجاد تعادل میان همه قوای درونی و بیرونی رشد رو به کمال جوانان را برای کسب مدارج عالی و رسیدن به مقامات والا فراهم می نمود؛ اما به تدریج میان هویت فرهنگی و دینی ایرانیان و تاریخ و تمدنشان فاصله افتاد. بست ابتذال که نتیجه طبیعی دور افتادن از هویت فرهنگی و دینی بود در ادوار بعد آنان را مهیای فروپاشی و سقوط کرد؛ اما به هر حال نتیجه رواج نوع ویژه ای از تربیت بدنی در این اعصار ایجاد روحیه قهرمانی در میان ایرانیان بود. همان که در بستر مناسب خود تولد جریان پهلوانی را سبب می شد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***