سلام نو - سرویس سیاسی: ماجرای کشمکش کارلوس کیروش با برانکو ایوانکویچ و فدارسیون فوتبال ایران ماجرای تازهای نیست و قدمتی نزدیک به دو سال دارد، ولی این روزها این ماجرا بیش از هر وقت دیگری بحرانی شده آن هم درست در روزهایی که مسیر برای قهرمانی تیم ملی ایران در آسیا بیش از همیشه هموار است.
به گزارش سلام نو، کیروش در تمام سالهای حضور در ایران منتقد و دشمن کم نداشته است. او از همان روز نخست با انتقاد طیفی از مربیان مواجه شد که سالها حسرت نیمکت تیم ملی را داشتند ولی کارنامهای تاسف بار در زمینه مربیگری در سطح باشگاهی داشتند. چهره شاخص این گروه را میتوان کسی مثل حمید درخشان دانست که همیشه علاقهمند به حضور روی نیمکت پرسپولیس و تیم ملی بوده.
گروه دیگر اما سرمربیهای سابق تیم ملی بودند، سرمربیهایی که گاهی دوران خوبی نیز در تیم ملی داشتند ولی به علت به روز نبودند و دور بودن از فضای فوتبال مدرن امروز چیزی برای اضافه کردن به فوتبال ایران ندارند، چهره شاخص این گروه نیز محمد مایلی کهن بود که در دوران انتقاد به کیروش عادل فردوسی پور را "کیروشیپور" خواند.
نبرد آغاز میشود
عموم این منتقدان و گاه دشمنان به مرور زمان مقهور عملکرد کیروش شدند، اما در خرداد ماه 1395 جرقه آتشی از اختلاف زده شد که تا همین امروز نیز روشن مانده و دامن تیم ملی را گرفته.
در آن زمان تیم ملی ایران با تمام توان در تدارک آمادهسازی برای مرحله انتخابی جام جهانی 2018 روسیه بود و کیروش نیز تاکید داشت که اولویت بازیکنان ملی پوش باید تیم ملی باشد.
بر مبنای همین ایده کیروش حکمی از سوی فدراسیون به دست باشگاه میرسد با این مبنا که از تاریخ 16 تا 30 خرداد 95 بازیکنان ملیپوش باید به استراحت بپردازند. این حکم با انتقاد برانکو ایوانکوویچ همراه میشود. برانکو میگوید بازیکنانی که در تمرین نبودهاند جریمه خواهد شد.
همین یک جمله سرمنشا تحول رابطه دو مربی و بحرانی شدن شرایط در ماههای پیش رو میشود. بعد از این چهرههایی چون قلعهنویی، مایلیکهن و منصور ابراهیمزاده به حمایت از برانکو برخواستند تا شیب بحران تندتر شود.
کار به مرور به جایی رسید که بازیکنان پرسپولیس کمتر به اردوی تیم ملی دعوت میشدند و برانکو هم صراحتا سرمربی کرواسی را به عنوان گزینه مطلوب برای نیمکت تیم ملی ایران معرفی کرد.
سهو ترجمه یا بازی پیچیده برای حذف کیروش؟
بحرانی که با مصاحبه جنجالی محمدحسین میثاقی در جام جهانی اوج گرفته بود در چند روز گذشته وارد فاز جدیدی شد، فازی که کیروش را در مقام حمله به مردم جلوه داد.
در مصاحبهای که در حاشیه تمرین تیم ملی از کیروش گرفته شد، متنی این چنین منتشر شد:
"وقتی ما حتی مشکلات پایه ای در راه آماده سازی تیم ملی ایران داریم، وقتی مردم کشور ایران، مردانی که در راه تامین غذای سر سفره خانواده های خود در مضیقه هستند آن هم به خاطر مشکلات اقتصادی می بینیم که به این فرد و باشگاهش اجازه داده می شود پرواز فرست کلاس به ژاپن داشته باشند! با این وجود من و شاگردانم در تیم ملی همه کاستی ها را به جان خریدیم و یک مطلب را باید خطاب به مردم ایران با صراحت بیان کنم آن هم این که ما تا پایان جام ملت ها با قدرت تنها برای شادی طرفداران واقعی مان میجنگیم."
همین جمله که مردم ایران نان سر سفره ندارند باعث شد تا جواد خیابانی در یک مونولوگ پر سوز و گداز به کیروش حمله کند. پس از او محمد رضا احمدی هم به کیروش تاخت و محمدحسین میثاقی هم مصاحبه کیروش را سانسور کرد.
اما بعد از مرور حرفهای کیروش و ترجمه دقیق حرفهایش متوجه میشویم که این حرفها چیزی نبود که کیروش گفته و مترجم تیم ملی اشتباهات فاحشی را عمدا یا سهوا در ترجمه مرتکب شده.
کی روش در آن مصاحبه می گوید که اینجا افرادی هستند که پول ندارند حتی غذا بخورند اما آرین قاسمی از مردم ایران نام می برد. این ترجمه اشتباه این شک و شبهه را به وجود می آورد که نکند در جنجال های قبلی نیز اشتباه در ترجمه باعث سوتفاهم های بیشتر شده باشد.
حال در این وضعیت جواد خیابانی در حالی مونولوگ وطن پرستی میخواند که پیش از این به دلالی لباس بی کیفیت برای تیم ملی افتخار کرده بود. از سوی دیگر چهرهای مثل محمدحسین میثاقی نیز در حالی به خود اجازه سانسور تیم ملی را میدهد که پیش از این آتش بحران کنونی را تهیه کرده بود.
چهرههایی چون جواد خیابانی امروز در حالی ژست مردمی بودن میگیرند که پیش از این در مواردی چون توهین ساشا سبحانی به مردم ایران سکوت پیشه کرده بودند ولی حالا دم از وطن دوستی میزنند.
بازی پیچیده رسانهای برای زمین زدن کیروش؟
آنچه که این روزها در حال وقوع است بیش از آنچه که نشان دهنده دغدغه ملی چهرههایی چون تاج، ساکت یا سلطانیفر باشد آنچنان که محمد تقوی گفت نشان دهنده نبرد بی امان هیولای چند سر فساد فوتبال ایران با کارلوس کیروش است.
کیروش مربی بدعنق، پرحاشیه و بداخلاقی است و به کلکلهای بی ربط او با برانکو انتقادات زیادی وارد است ولی این مسئله قابل انکار نیست که کیروش در این سالها تیم ملی ایران را به سطح جدیدی رسانده، سطحی که در یک مورد آن بازیکنان به جای شب نشینی وقت و بی وقت ساعت 10 شب میخوابند.
آنچه که امروز شاهدش هستیم موج سواری روی اخبار جعلی علیه کیروش و تلاش برای تخریب جایگاه او میان مردم است، انگاری مسئولان فدارسیون فوتبال و وزارت ورزش میخواهند حتی در صورت قهرمانی کیروش فشاری را از جانب افکاری عمومی برای تمدید قرار داد او حس نکنند، فشاری که در تمام سالهای گذشته وجود داشت.
در این میان با تمام بدخلقیها، بدقلقیها و چارچوبگریزیهای کیروش به نظر میرسد کیروشیپور بودن با وجدان آدم بیشتر سازگار است تا تاجی بودن.