سلام نو – سرویس سیاسی: دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی تازه آغاز به کار کرده اما در همین مدت کوتاه چالشها و شاهکارهایی خلق کرده که روی مجلس دهم را نیز سفید کرده.
اعضای مجلس یازدهم که بعد از انتخاب شدن، مجلس دهم را به سیاسی کاری متهم میکردند و پیگیری اصلاح قانون انتخابات را در زمانی که مردم دچار مشکل اقتصادی هستند را درست ندانستند، حالا خود به اموری مشغولند که نه تنها ربطی به اقتصاد ندارد بلکه اساسا در چهارچوب وظایف یک نماینده نیست.
یک نماینده برای رئیس مجلس شعر میخواند، یکی پیشنهاد میدهد مجلس را مجلس شهید سلیمانی بنامیم، یکی از انتخاب مجدد ترامپ حمایت میکند و دیگری طرح دو فوریتی میدهد که فرودگاه مهرآباد به نام شهید قاسم سلیمانی تغییر نام یابد، طرحهایی که در حوزه وظیفه شورای شهر یا وزارت راه است و اصولگرایان به خاطر آن شورای شهر تهران را به سخره میگرفتند.
طرح اقتصادی هم که داده میشود بیش از سود ضرر دارد و شوکی را روانه بازار بورس میکند که باید با کلی توضیح و تکذیب اثر شوک را بر طرف کرد.
اما چرا مجلس تازه به این وضعیت دچار شده؟ مجلسی که قرار بود مصداق مجلس قوی، جهادی و کارآمد باشد حالا شده است مجلس حرف و شعارهای رنگارنگ که نه تنها هیچ اثری در زندگی مردم ندارند بلکه در حوزه وظایف و اختیارات مجلس هم نیست.
اصلیترین دلیل این اتفاق را میتوان در رویکرد شورای نگهبان در فیلتر نمایندگان در چند دوره گذشته جستوجو کرد. این شورا به دلیل حفظ و صیانت از نظام هر کس را که ذرهای حرف و نظری برخلاف حرفهای رایج و نظرات رسمی نظام داشت رد صلاحیت کرد تا نه تنها کیفیت نمایندگان پایین بیاید بلکه از انباشت تجربه در مجلس نیز جلوگیری شود.
این اتفاق باعث شده تا در هر دوره مجلس بین 60 تا 80 درصد نمایندگان مجلس دستخوش تغییر شوند و هر دوره نو نمایندگانی وارد گود رقابت شوند که نه تنها از کنار مجلس عبور نکردهاند بلکه اساسا تجربه کار سیاسی و حقوقی نداشتهاند و دو سال طول میکشد تا قد و قواره کار سیاسی، مجلس و چهارچوبهای حقوقیهای آن را بشناسند.
مسئله دیگر آن است که با سختگیریهای شورای نگهبان، چند دورهای است که نمایندگان برای انقلابیگر از هم سبقت میگیرند و تلاش میکنند برای اثبات انقلابی بودن خود دست به هر کاری بزنند.
البته نکته قابل توجه این است که این طیف از نمایندگان، امروز انقلابی و دیروز اعتدالی و فردا چیز دیگری خواهند بود و جز مشتی موج سوار چیزی نیستند. آنها یک روز برای حسن روحانی شعر میگویند و روز دیگر طرح دو فوریتی برای گرامیداشت قاسم سلیمانی ارائه میکنند.
این رویکرد حتی با انتقاد فعالین رسانهای و سیاسی اصولگرا هم مواجه شد. از جمله عبدالله گنجی، سردبیر روزنامه جوان در توییتی با اعتراض به این رویکرد نوشت: واقعا برای تغییر نام یک فرودگاه طرح دوفوریتی لازم است؟مجلس باید ورود کنند؟اولویتی دارد؟ توقع سردار شهید از مجلس این است؟خیلی نگران کننده است.ان شاالله نماینده خبر دهند ایده شخصی خود را گفته و ربطی به 289 نفر دیگر ندارد.
فرشاد مهدیپور، دیگر فعال رسانهای اصولگرا نیز با اشاره به این رخدادها نوشت: تغییر نام یک فرودگاه به نام فرمانده شهید کار درستی است اما به مجلس ربطی دارد؟ نه چندان؛ برایش طرح دوفوریتی لازم است؟ خیر؛ در اولویت نظارت یا تقنین است؟ خیر؛ مشکلی آنی یا آتی را حل میکند؟ خیر؛ عزیزان! شما برای ختم قرآن در صحن و تغییر نام فرودگاه انتخاب نشدهاید.
با این همه احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیئت رئیسه مجلس این دست از اخبار را طرحی برای تخریب مجلس میدانند و مینویسد: این روزها برخی ها طرح هایی را منتشر می کنند که هدف تخریب مجلسی است که مردم به آن امیدوارند. مسئول طرح ها در هیئت رئیسه بنده هستم. طرحهایی مثل ازدواج اجباری یا تغییر نام فرودگاه مهرآباد تحویل نگردیده. ضمن این که مسئول نام گذاری فرودگاه ها وزارت راه است.
شاید بشود بخشی از رخدادهای این چنینی را با حرفهایی چون بازی رسانهای رقیب و بدخواهی دشمنان پشت سرگذاشت ولی واقعیت این است که بازی رسانهای تنها وقتی ممکن است که اشتباهی رخ دهد و بهانهای وجود داشته باشد. اگر صحنه گردانان اصولگرا فکری برای این شرایط نکنند حاشیههای مجلس انقلابی به کارآمدی آن خواهد چربید و گریزی هم از آن نخواهد بود.