سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر | افروز محرابی: چهارم شهریورماه ۱۳۹۹ مصادف با سی امین سالروز درگذشت «مهدی اخوان ثالث» شاعر فرهیخته فقید و سرشناس ایرانی است و به همین مناسبت و پس از گذشت سی سال از درگذشت وی، به بررسی زندگی این هنرمند فقید،پرداخته ایم که در ادامه خواهید خواند.
طلوع :
مهدی اخوان ثالث شاعر فقید ایرانی متخلص به م.امید در ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ در شهر مشهد چشم به جهان گشود، وی در ابتدای تولد از یک چشم قادر به دیدن بود و چشم دیگرش قدرت دید نداشت، اما پس از گذشت مدتی با درمان های پدر و دعاهای مادرش مداوا و شفا می گیرد و هر دو چشم وی قدرت بینایی پیدا می کنند.
پدرش علی عطار به کار طبابت داروهای گیاهی مشغول بود و مادرش مریم خانه دار و مذهبی بود. پدرش، یکی از سه برادری بود که از فهرج در استان یزد به مشهد کوچ کرده بودند و به همین علت نام خانوادگی آنها اخوان ثالث به معنی برادران سهگانه انتخاب شد.
وی دوران مدرسه ابتدایی و متوسطه را در شهر مشهد به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیل به هنرستان صنعتی رفت و در رشته آهنگری فارغالتحصیل هنرستان صنعتی شد، اما در عنفوان جوانی همزمان با تحصیل و با مخالفت های پدر بدون اطلاع آنها به یادگیری موسیقی پرداخت و در ادامه به شعر نیز گرایش پیدا کرد و به حدی در شعر موفق بود که در جوانی سر از انجمن ادبی خراسان درآورد و با بزرگان شعر آن روزگار نشست و برخواست داشت.
این شاعر سرشناس پس از چند وقت در سال ۱۳۲۷ درست زمانی که تنها بیست سال داشت، برای تحقق آرزوهایش شهر مشهد را برای خود کوچک دید و رهسپار تهران شد و در تهران به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در حومه تهران به شغل معلمی پرداخت.
وی دو سال پس از اشتغال و استخدام در آموزش و پرورش در سال ۱۳۲۹ با دختر عموی خود خدیجه اخوان ثالث یا همان ایران اخوان اثالث ازدواج کرد و از وی صاحب شش فرزند به نامهای لاله، لولی، تنسگل، توس، زردشت، مزدکعلی است، سه فرزند وی پسر و سه فرزند دیگرش دختر بودند و از حوادث دلخراش دوره زندگی اخوان ثالث میتوان به مرگ دو فرزند دخترش اشاره کرد، تنسگل دختر سوم او در سال ۱۳۴۲ و در هنگامی که هنوز چهار روز از تولدش نگذشته بود، فوت کرد و در سال ۱۳۵۳ دختر اولش لاله در بیست سالگی در رودخانه کرج غرق شد و پدر را داغدار کرد.
ثالث در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان «ارغنون» که شامل آثار وی بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۰ است را توسط انتشارات «زمان» روانه بازار کرد و نام خود را به عنوان یک شاعر صاحب سبک بر سر زبان ها انداخت، لازم به ذکر است که این مجموعه شعر در قالبهای غزل، قصیده، قطعه، مثنوی، ترکیب بند، مستزاد و رباعی سروده شده است.
مهدی اخوان ثالث پس از کودتای ۱۳۳۲ مانند بسیاری از اهل قلم دستگیر و روانه زندان شد و پس از مدتی آزاد شد و در ادامه به همکاری با مطبوعات، شرکت در کارهای سینمایی و نویسندگی و کار برای برنامههای رادیویی و بنیاد فرهنگ ایران پرداخت، مدتی وظیفهاش نظارت بر برنامههای ادبی بود و همچنین به کار دوبله فیلمهای مستند در استودیو گلستان نیز پرداخت و پس از مدتی ایرج گرگین از وی دعوت کرد تا مسئولیت مستقیم برنامههای ادبی را برعهده گیرد، با اینکه اخوان تجربه لازم را برای این کار نداشت، اما با موفقیت برنامهها را اداره کرد.
این شاعر پر آوازه در سال ۱۳۳۵ دومین مجموعه شعر خود را با عنوان «زمستان» که از شاخصترین کتابهای شعر نو نیمائی در آن دهه بهشمار میرود را توسط همان انتشارات قبلی خود یعنی انتشارات زمان روانه بازار کرد، این کتاب نام وی را بیش از پیش بر سر زبان ها انداخت و نشان داد که چهره شاعری او به هیچیک از شاعران دیگر شبیه نیست.
وی سه سال بعد در سال ۱۳۳۸ کتاب مجموعه شعر «آخر شاهنامه» را نیز توسط انتشارات زمان به چاپ رساند، این کتاب هم از نظر ترتیب تاریخی، هم از لحاظ محتوی و تشخص زبان و هم به اعتبار محتوا، در حد آثار قبلی شاخص وی یعنی «زمستان» و «از این اوستا» است، ثالث در ادامه مجموعه شعرهای دیگری همچون «منظومه (شکار)»، «پاییز در زندان»، «عاشقانه و کبود»، «بهترین امید»، «زندگی میگوید: اما باز باید زیست...»، «دوزخ اما سرد» و ... را سرود و به چاپ رساند.
ثالث در سال ۱۳۵۵ و در بحبوحه انقلاب مجموعه شعر «در حیاط کوچک پاییز در زندان» را توسط انتشارات توس به چاپ رساند، این کتاب ششمین مجموعه شعر چاپ شده از سوی وی است، اشعار دربرگیرنده این مجموعه شامل حبسیات او میباشد و تفاوت اشعار این کتاب با کتاب «زندگی میگوید: اما باز باید زیست...» در این است که شاعر در این کتاب برخلاف مجموعه قبلی که به وضع و خاطره زندگی زندانیان، پرداخته بود، در اینجا موضوع در مورد احوال شخصی شاعر در همان حال و هوا است.
وی در سال ۱۳۶۰ بازنشسته شد، زندگی اخوان در سالهای پس از انقلاب بیشتر در خلوت و انزوا گذشت. نه حادثه مهمی در زندگی او اتفاق افتاد نه شعر خارقالعادهای سروده شد و مهمترین رویداد، سفر او به خارج از ایران بود. اخوان که در تمام طول زندگیاش حتی برای یکبار نیز به خارج سفر نکرده بود، در سال پایانی عمر خود از طرف خانه فرهنگ معاصر آلمان دعوت شد، در این سفر وی به فرانسه، انگلیس، آلمان، دانمارک، سوئد و نروژ رفت. شعر خواند و از سوی فرهنگ دوستان ایرانی مورد استقبال قرار گرفت، سفر اخوان در سال ۱۳۶۹ به اروپا زمینه را برای تجدید دیدار با دوستان قدیمی فراهم کرد.
این شاعر فقید و پر آوازه در سال ۱۳۶۸ هشتمین و آخرین مجموعه شعر خود را با عنوان «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم» را توسط انتشارات مروارید به چاپ رساند، البته لازم به ذکر است که وی آثار دیگری همچون «آوردهاند که فردوسی»، «درخت پیر و جنگل»، «پیر و پسرش »، «نقیضه و نقیضه سازان»، «بدعتها و بدایع نیما یوشیج»، «عطا و لقای نیما یوشیج»، «شاملو مردی دوست داشتنی»، «مرد جن زده» و ... را نیز تالیف و به چاپ رساند که به مشهوریت آثاری که در بالا نامبرده شده است نیست.
غروب:
مهدی اخوان ثالث یکی از برترین شاعران معاصران ایرانی چهل روز پس از بازگشت از خانه فرهنگ آلمان در روز چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۹ چشم از جهان فروبست و طبق وصیتش، پیکر او در شهر توس در کنار آرامگاه فردوسی رهسپار خانه ابدی شد.
نظر شما