سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر | رمضان کوه مسکن: فیلم ها و تئاترهای فراوانی در طی سالیان اخیر در حوزه دفاع مقدس ساخته شده و به روی صحنه رفته اند که هرکدام به نحوی روایتگر روزهای جنگ در کشورمان بوده اند.
«پچ پچه های پشت خط نبرد» از آن دسته نمایش هایی است که به واسطه متن قوی ای که دارد، می تواند بارها و بارها اجرا شده و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد، درست مثل نمایشی که اشکان خیل نژاد دو بار در طی سال های ۹۱ و ۹۶ تصمیم به اجرای آن گرفت و هربار نیز با استقبال بالای مخاطبان مواجه شد.
علیرضا نادری از نویسندگان قدیمی و برجسته تئاتر و سینما کشورمان است که آثار برجسته ای چون «کوکوی کبوتران حرم»، «سعادت لرزان مردمان تیره روز» و «چهار حکایت از چندین حکایت رحمان» را نوشته است، همگی این آثار مبتنی بر شخصیت هایی هستند که نادری بر اساس آنچه در واقعیت دیده است و سپس در ذهن خود به آن ها پر و بال داده است نوشته شده است، در «پچ پچه های پشت خط نبرد» نیز همین اتفاق رخ داده است و نادری شخصیت های داستان را بر اساس آنچه دیده و در ذهنش پرورش داده است، تعریف کرده است.
داستان «پچ پچه های پشت خط نبرد» روایتگر یک شب از زندگی چند سرباز است که پشت خط نبرد دشمن در زمان جنگ تحمیلی مشغول پاسبانی و دفاع از مرز و بوم کشور هستند که هرکدامشان شخصیت های متفاوتی دارند و تماشاگر در حدود صد و بیست دقیقه نمایش با تک تک آن ها آشنا می شود.
شاید در ابتدا و نگاه اول تماشاگر از مدت زمان بالای نمایش و محتوای آن ابراز بی میلی و دلسردی کند، اما همزمان با آغاز نمایش و اتفاقات جالبی که حین اجرا رخ می دهد و همچنین بازی حرفه ای و دلنشین بازیگران به ویژه نوید محمد زاده از تماشای نمایش به شدت لذت می برد.
مشخص است که نویسنده و کارگردان نمایش تلاش کرده اند تا به پرداخت و روایت اتفاقاتی از جنگ بپردازند که کمتر کسی آن را دیده و شنیده است، چراکه معمولاً افراد ذهنیتی که از جنگ دارند، صدای بمب و تیر اندازی و کشتار و تخریب و اسارت است، اما «پچ پچه های پشت خط نبرد» نگاهی متفاوت به مقوله جنگ دارد و با بیانی طنز و آرام سعی می کند آن سوی دیگر جنگ را معرفی کند و همین امر باعث موفقیت نمایش شده است و جنب و جوش بازیگران روی صحنه و دیالوگ های شیرین و طنز آن ها به شدت مورد استقبال تماشاگر واقع می شود و داستان به سمت و سویی می رود که تماشاگر دوست ندارد نمایش پایان یابد.
محمد اشکانفر، سینا بالاهنگ، حمید رحیمی، کیوان ساکتاف، محمدهادی عطایی، مهدی فریضه، امیراحمد قزوینی و نوید محمدزاده بازیگرانی هستند که در این نمایش به ایفای نقش پرداخته اند و نمایشی موفق را در تاریخ معاصر هنر این کشور به ثبت رسانیده اند.
شخصیت هایی متفاوت با ذهنیت و نگرش های گوناگون که به ناچار در پشت جبهه نبرد باید در کنار هم باشند و همین باعث رخ دادن اتفاقات جالب حین نمایش می شود، بازیگران از نوید محمد زاده گرفته تا هادی عطایی و دیگران بهتنهایی روان و پرانرژی ظاهر شده اند و بده بستان هایشان بهموقع و بهجا بوده است.
ارتباط بین بازیگران به لحاظ حسی و رفتاری درست تعریف شده است و از بدنشان نیز بهخوبی استفاده نموده اند و کاملاً مشخص است که بازیگران سعی می کنند ریتمهای درونی و بیرونی را بهدرستی پیاده کنند، کارگردان نیز تلاش کرده است حرکات و میزان را با نوع طراحی کاربردی صحنه هماهنگ کند و با تعریف درست صحنه نمایش در این امر موفق بوده است.
البته در این میان نیز می توان ایراداتی از نمایش گرفت که جدا از خلق لحظات زیبا و دراماتیک از چشم مخاطبان واقعی تئاتر و منتقدین به دور نمانده است، اگر فرض کنیم سربازان حاضر در نمایش ارتشی باشند، با شناختی که از ارتش و سختگیری اش داریم، لذا کارگردان کمی در نشان دادن این امر ضعیف عمل کرده است.
برای مثال سرگروهبان که با زیرپوش در رفت و آمد است، همیشه خوابآلود است و فرمانده هم اصلاً انگارنهانگار که سروان ارتش است، نه صلابتی دارد و نه اعتراضی به اینهمه بینظمی و سروصدا می کند.
آنهم در ارتش که نظم حرف اول را میزند و در شرایط کاملاً جنگی و آمادهباش کامل است، آتشبس یعنی آمادهباش کامل و آمادگی برای جنگیدن در هرلحظه و ما این مساله را در نمایش نمی بینیم و فضای طنز کار باعث دور شدن از فضای جنگی نمایش می شود.
از سویی اگر فرض کنیم شخصیت های حاضر در صحنه نمایش که معرف سربازان جان بر کف و آماده نبرد در پشت خط آتش دشمن هستند، بنابراین سرخوشی آن ها و شوخی های بیش از حدشان باعث می شود کمی از واقعیت جنگ دور شویم.
گرچه این سربازان هرکدامشان دنیایی از حرف هستند و نمی توان آن ها را قضاوت کرد، آن هم در فضای حساسی مثل جنگ که البته دیالوگ هایی که در حین نمایش گفته می شود، به نوعی بیانگر دلایل دور شدن شخصیت ها از این فضا می باشد و تماشاگر متوجه می شود که چرا سربازانی در این شرایط خاص ذهنشان را درگیر مسائل دیگری کرده اند.
در پایان می توان گفت «پچ پچه های پشت خط نبرد» نمایشی است که هیچ گاه کهنه و قدیمی نمی شود و هر گاه توسط هر گروه نمایشی به روی صحنه رود، می تواند مورد استقبال قرار گیرد و هم اکنون هم در قالب وی او دی در دسترس مخاطبان است و تماشای آن به مخاطبان تئاتر به شدت پیشنهاد می شود.
نظر شما