سلام نو – سرویس سیاسی: هر چقدر که تکرار کند نمیآید و هر قدر که بگوید ریاست جمهوری را نه برای فرار از مسئولیت بلکه به خاطر بلد نبودن حوزه کلان سیاستگذاری نمیخواهد باز هم بسیاری مایل نیستند صدای او را بشنوند.
محمد جواد ظریف یکی از گزینههای مطلوب اصلاح طلبان و اعتدالیون و یکی از گزینههای نامطلوب اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری است. هر چقدر که از شکست برجام، دروغ ظریف و ضعف دولت بگویند، همه به خوبی میدانند جواد ظریف هنوز محبوب است و در این بازار بیرونق سیاست میتواند حداقل تنور انتخابات را خوب گرم کند.
نه در یک یا دو گفتوگو بلکه در چند گفتوگو جواد ظریف به صراحت تاکید کرده که نه علاقه و نه علم ریاست جمهوری را دارد و بهترین کاری که بلد است را اکنون دارد انجام میدهد.
او در تازهترین گفتوگوی خود با روزنامه کار و کارگر هم گفته است که اگر اجازه دهند که همین مسیر را بدون سنگاندازیهای پیاپی در همین کسوت وزیر امور خارجه طی کند، او راضی خواهد بود.
او اما تاکید کرده که باید در راستای زدودن ناامیدی و یاس فعلی از جامعه اجماعی ایجاد شود و او در این راه حاضر به نقش آفرینی است" تا فردی که مورد وثوق تمام ملت و گروههای تاثیرگذار سیاسی است وارد میدان شود تا از شرایط خطیر فعلی عبور کنیم."
همین حرف موج جدیدی از حملات را متوجه جواد ظریف کرد چون او هرچند گفت در انتخابات حاضر نمیشود، اما نقش آفرینی در انتخابات را انکار نکرد، نقش آفرینیای که میتواند انتخابات بیسروصدای مطلوبِ گروهی خاص را از همین حالا تعطیل کند و بازی از پیش برده را به هم بزند.
حرف ظریف دو مشکل اساسی برای آنها دارد. نخست این که به هر شکل او برای خود وزنهای است و اگر خبری از حمایتش از نامزدی خاص مخابره شود میتواند سبد رای او را سنگین کند. مسئله دیگر و احتمالا مهمتر این است که اگر آن نامزد اجماعی رخ بنماید و به پیروزی برسد احتمال دارد جواد ظریف دوباره سکان دار وزارت خارجه شود. این رخداد کابوسی تمام عیار برای رادیکالهای اصولگرا است.
اصولگرایان به خوبی میدانند که در انتخابات ۹۲ جواد ظریف از گزینههای نخست وزارت خارجه از حسن روحانی و علی اکبر ولایتی و حتی گزینه قابل توجه محمدباقر قالیباف بود. اتفاقی که در انتخابات ۱۴۰۰ با علی لاریجانی، سورنا ستاری، حسین دهقان و اسحاق جهانگیری هم قابل تکرار است.
مخالفان جواد ظریف به خوبی میدانند ظریف با تمام نقدها و ضعفها بهترین عملکرد یک وزیر خارجه در جمهوری اسلامی را داشته و با وجود تمام دردسرهای پیش آمده برای برجام، هنوز از چهرههایی است که به شکل جدی مورد اعتماد مقامات ارشد نظام است و جایگاهش نزد آنان متزلزل نشده.
موثر بودن است که ظریف را به سبیل هدف گیری بخشی از اصولگرایان تبدیل میکند. در شرایطی فعلی که حضور کم مردم مانند انتخابات مجلس قابل پیش بینی است حتی چهرهای مثل سعید جلیلی هم شانس جدی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دارد، اما اگر مشارکت اندکی افزایش یابد در پله اول امثال جلیلی حذف میشوند و در پله بعد امثال قالیباف باید تلاش جدی کنند.
اما جواد ظریف برای اجماع ملی دنبال چه چهرهای خواهد رفت؟ ظریف تکنوکراتی است که سیاست را واقعی و مبتنی بر نتیجه میبیند. او به خوبی میداند یک چهره سوپر اصلاحطلب از فیلتر شورای نگهبان رد نمیشود و یک چهره سوپر اصولگرا حمایت عموم جامعه را بر نمیانگیزد.
به همین دلیل اجماع ملیِ ظریف را باید در بازه چهرههایی چون علی لاریجانی، ناطق نوری، محسن هاشمی، اسحاق جهانگیری یا محمدرضا عارف جستوجو کرد، چهرههایی که دوآتشه نیستند، از فیلتر شورای نگهبان عبور میکنند و البته توانایی اداره دولت به شکل کامل را دارند.
مشکل اساسی اینجا است که عموم این چهرههای میانه رو در نزد مردم چندان شور برانگیز نیستند و بعید است حمایت ظریف و حتی حمایت شخصی مثل محمد خاتمی نیز بتواند شور را زنده کند. در این شرایط باید دید ظریف به دنبال چگونه اجماعی است که به جز اهالی سیاست اهالی کوچه و بازار را هم راضی کند.
نظر شما