سلام نو – سرویس سیاسی: افغانستان مدتی است که دست خوش رخدادهایی خونین است. از کشتار وحشیانه دانش آموزان یک مدرسه دختران تا ترورهای هر روزه ناشناس که عمدتا قوم هزاره را هدف میگیرد و متهم مهم آن طالبان است، گروهی که گرایشات مذهبی و قومی مشخصی دارد و با هزارهها که اتفاقا شیعه هم هستند مشکلاتی کهنه دارد.
سلام نو مدتی پیش و پس از انفجار مدرسه دخترانه در کابل که منجر به کشته شدن دهها کودک شد گفتوگویی با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبه قاره داشت و به بررسی مسائل افغانستان، به خصوص نقش طالبان در این کشور پرداخت.
ملازهی در تبیین ریشههای طالبان در افغانستان گفت: واقعیت این است که طالبان گروهی ایدوئولوژیک است که ترکیبی از برخی مکاتب هندی و وهابیت است. این ترکیب ایدئولوژی طالبان را آهنین کرده است و باعث شده هیچ چیز به جز آن چه خودشان از اسلام برداشت میکنند را به رسمیت نشناسند.
این کارشناس مسائل شبه قاره ادامه داد: از نظر طالبان مذهب مرز نمیشناسد در نتیجه نگاهشان به غیر هممذهبان و غیرپشتونها به طور جدی منفی است. در نتیجه وقتی طالبان در افغانستان دنبال قدرت باشد همیشه خطر برخورد سخت آنها با دیگر گروهها وجود دارد.
وی با تبیین جایگاه طالبان در افغانستان گفت: نباید درباره قدرت طالبان بزرگنمایی کرد چون قدرت این گروه وابسته به دستگاه اطلاعاتی پاکستان یعنی آیاسآی است و این سازمان میتواند طالبان را کنترل کند.
این کارشناس مسائل شبه قاره ادامه داد: مشکل افغانستان تنوع قومی و مذهبی آن است. تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت افغانستان شیعه است و در این کشور ۵۴ قومیت وجود دارد که ما فقط چهار قومیت مطرح یعنی تاجیک، ازبک، هزاره و پشتون را میشناسیم. ولی ۵۰ قومیت دیگر از مغول تا قرقیز در افغانستان وجود دارد که همین باعث ایجاد ظرفیتهای اختلافات قومی است.
ملازهی با اشاره به جایگاه طالبان در چنین کشوری گفت: در این فضا طالبان بخشی از واقعیت است که اتفاقا بخشی از قومیت پشتون را نیز نمایندگی میکند. قومیت پشتون هم قومی است که بخشی از آن در پاکستان و بخشی در افغانستان است.
این کارشناس مسائل شبه قاره با اشاره به انفجار جلوی یک مدرسه دخترانه در کابل گفت: در رابطه با انفجاری که در جلوی یک مدرسه دخترانه که در یک منطقه شیعه نشین و هزاره نشین رخ داد انگشت اتهام تنها به سمت طالبان نیست و داعش یا شبکه حقانی هم متهمان مهمی هستند. شبکه حقانی به عنوان متهم اول این ماجرا هر چند بخشی از طالبان تلقی میشود ولی هماهنگی آن با طالبان و شورای کویته تاکتیکی است و این گروه بیشتر با آیاسآی نزدیک است.
ملازهی با اشاره به مذاکرات ایران و طالبان ادامه داد: شورای کویته همان گروهی است که در حال مذاکرات سیاسی است و با ایران هم مذاکره داشت، مذاکرهای که به باور من زیاد فکر شده نیست و بیشتر محصول نگاه روسیه به ماجرای افغانستان است. ذهنیت ایران شاید این باشد که طالبان میتواند جلوی داعش را بگیرد ولی به نظر من این طور نیست و این دو گروه از نظر ایدئولوژیک بسیار شبیه هستند، هرچند از نظر بافت قومیتی متفاوت هستند.
وی طالبان و داعش را بسیار شبیه هم دانست و ادامه داد: تفاوت نگاه داعش و طالبان بر سر قدرت و حوزه قدرت است. جایی که طالبان و داعش درگیر میشوند جایی است که بر سر قلمرو دعوا میکنند. امروز نشانههایی از اتحاد دوباره داعش، القاعده و طالبان دیده میشود و اگر این سناریو عملیاتی شود خطی که ایران در حال پیگیری آن است با مشکل مواجه میشود.
ملازهی در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان با کمک پاکستان طالبان را کنترل کرد یا خیر گفت: پاکستان چند هدف استراتژیک را در افغانستان دنبال میکند و تا به آن اهداف نرسد سیاست خود را تغییر نمیدهد. این سیاست دوگانه است؛ یک سیاست رسمی که توسط دولت اعلام میشود و دیگر سیاستی غیررسمی که ارتش اعمال میکند. این سیاست دنبال حذف نفوذ هند در افغانستان، حفظ این کشور به عنوان راه ارزان دستیابی پاکستان به آسیای مرکزی و تامین عمق استراتژیک پاکستان در برابر هند است. در نتیجه پاکستان دنبال یک دولت دست نشانده یا حداقل هماهنگ با خود در کابل است.
وی با تاکید بر اینکه پاکستان از این اهداف دست نمیکشد مگر وقتی که امنیتش به خطر بیافتد ادامه داد: مصداق این حرف نیز زمانی بود که جورج بوش قصد حمله به افغانستان را داشت و صراحتا به پاکستان هشدار داد که یا از حمایت از طالبان دست میکشد یا مورد حمله قرار میگیرد.
این کارشناس مسائل شبه قاره ادامه داد: اگر پاکستان آن روز با آمریکا همکاری نمیکرد به سرنوشت افغانستان دچار میشد. امروز هم اگر پاکستان کوتاه آمده محصول رفتار خشن دوره دونالد ترامپ و قطع کمکهای مالی آمریکا است.
وی با تاکید بر عدم تغییر پاکستان ادامه داد: امروز هم ماجرا همین است و تا وقتی فشار قابل تحمل باشد پاکستان کوتاه نخواهد آمد. شما در همان ماجرای انفجار مدرسه هم نگاه کنید وقتی فشار زیاد شد مقامات ارشد ارتش پاکستان برای دلجویی به افغانستان آمدند.
ملازهی در پاسخ به این پرسش که در این میان ایران چه میتواند بکند گفت: حدس من این است که پاکستان به نوعی در حال فریب ایران است و میخواهد با کنار کشیدن خود مشکلات افغانستان را به گردن ایران و البته هند بیاندازد. این که ایران با طالبان مذاکره کند قابل فهم است، ولی ادامه این راه باعث از دست رفتن دولت و جامعه افغانستان، به خصوص متحدان سنتی ایران در افغانستان میشود. به نظر من امروز زمان تجدید نظر است و باید سیاست جدیدی در افغانستان اتخاذ کرد و به جای طالبان با دولت مرکزی افغانستان گفتوگو کرد.
وی با اشاره به نگاههای خطایی که در ایران نسبت به افغانستان وجود دارد گفت: یک مشکل اساسی در ذهنیت ایران این است که واقعیتهای میدان را درست تحلیل نمیکند و شناخت درستی از پشتونها ندارند و هنوز که هنوز است پشتونها را همان پشتونهای دوران صفوی میبینند و با آنها کنار نمیآیند، در حالی که باید این جمعیت را شناخت، جمعیتی که سختترین ساختار قبیلهای دنیا را دارد.
نظر شما