سلام نو – سرویس اجتماعی: باز هم یک پیک دیگر کرونا و باز هم فشاری مضاعف به کادر درمانی که چهار پیک سنگین کرونایی را پشت سر گذاشتهاند و به خودی خود با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم میکنند.
خط اول مبارزه با کرونا در اختیار پرستاران است، بخشی از کادر درمان که با بیشترین فشار، کمترین حمایتها و بیشترین قربانیان مواجه بوده و در موج جدید کرونا نیز ظاهرا با همین وضع به فعالیت ادامه خواهد داد.
برای بررسی وضعیت پرستاران سلام نو گفتوگویی با محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار داشت که در ادامه آن را میخوانید.
آقای شریفی مقدم ما امروز به پیک پنجم کرونا رسیدهایم. امروز و در حالی که در پیک پنجم قرار داریم حال و روز پرستاران چطور است؟
اجازه بدهید حرف آخر را اول بزنم؛ حال و روز پرستاران خراب است! همانطور که همه میدانند کرونا درمان ندارد و راهی به جز پیشگیری پیشِ روی مردم و کادر درمان نیست. این پیشگیری هم دو مسیر دارد که یک بخش رعایت پروتکلها توسط مردم و محدودیتها است که نیاز به حمایت دولت از مردم دارد و بخش دیگر هم واکسیناسیون ۷۰ تا ۸۰ درصد جامعه است.
متاسفانه هر دو بخش مسیر با مشکلات جدی مواجه است. از یک طرف محدودیتها نمیتواند آن طور که باید ادامه داشته باشد چون مردم به دلیل عدم حمایت از نظر معیشتی به مشکل میخورند و از طرف دیگر دولت واکسیناسیون را بسیار کند، ضعیف و نامناسب پیش میبرد.
نتیجه این مسیر چیست؟ مردم به کرونا مبتلا میشوند و به بیمارستان مراجعه میکنند. آن چنان هم که میدانیم کرونا درمان ندارد و صرفا به مراقبت نیاز دارد و ۹۰ درصد بار آن مراقبتی است، که این بار بر دوش کادر پرستاری است. در این زمینه به جز تجهیزات مناسب، مهمترین موضوع تعداد کافی کادر پرستاری است که ما از این نظر به شدت دچار مشکل هستیم.
مگر بر اساس وعده وزارت بهداشت جذب پرستار اتفاق نیفتاد؟
متاسفانه وزارت بهداشت در هر پیک از استخدام پرستار جدید و تقویت کادر پرستاری سخن میگوید و بعد از پایان پیک همه چیز را فراموش میکند.
در سال ۹۵، ۹۶ و ۹۷ استخدام پرستار ما صفر بوده است. در دوران کرونا هم که مدام حرف از استخدام بوده چندان اتفاق خاصی نیفتاده است. آخرین آزمون استخدامی به نام پرستاران در بهمن گذشته برگزار شد. امروز بعد از تقریبا ۵ ماه از ۳۹ هزار نفری که قرار بوده در آن آزمون جذب شود ۱۳ هزار نفرش به پرستاران تخصیص یافت که از همین تعداد هم هنوز ۱ نفر هم وارد چرخه کار نشده است.
در نتیجه مهمترین مشکل پرستاران کمبود کادر پرستاری است، مسئلهای که مطالبه مهم مردم است چون کمبود پرستار مستقیما با جان مردم در ارتباط است.
این کمبود پرستار محصول فشار دوران کرونا است یا سابقه دارد؟
واقعیت این است که پیش از کرونا هم نسبت پرستار به جمعیت ما در حد کشورهای عقب افتاده بود. در کشورهای اروپایی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۱۰ نفر کادر پرستاری دارند. بر اساس استاندارد سازمان بهداشت جهانی در شرایط معمولی و قبل از کرونا اگر مردم بخواهند متوسط خدمات درمان را دریافت کنند باید به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۵ تا ۶ نفر کادر پرستاری موجود باشد که در اطراف ما وضعیت ارمنستان و گرجستان این چنین است.
در بدترین شرایط اگر مردم بخواهند کف مراقبتهای مورد نیاز را دریافت کنند به ازای هر ۱۰۰۰ نفر حداقل به ۳ نفر کادر پرستاری نیاز است. پیش از کرونا آمار ما ۱.۵ پرستار به ازای هر ۱۰۰۰ نفر بود که نصفِ حداقل لازم بود. معنای آن این است مردم ما ۵۰ درصد مراقبتهایی که باید را دوران بیماری دریافت نمیکردند. سازمان بهداشت جهانی میگوید هر چقدر نسبت پرستار نسبت به کف کمتر باشد مردم بیشتر آسیب میبینند و مرگ و میر افزایش مییابد.
با این توصیفات بعد از کرونا اوضاع ما چطور شد؟
در دوران کرونا چند عامل باعث کاهش نسبت پرستار به جمعیت در کشور ما شد. عامل اول این بود که کرونا نسبت به بیماریهای دیگر به مراقبت بیشتری در هر ۲۴ ساعت نیاز دارد. عامل دوم این بود که ۱۰۰ هزار نفر از پرستاران ما حداقل یک بار به کرونا مبتلا شدند، این مسئله حداقل هر پرستار را دو هفته از چرخه کار خارج کرد. عامل سوم هم خروجیهای جامعه پرستاری بود که شامل بازنشست شدن سالانه دو سه هزار نفر و بعد از کار خارج شدن به دلیل سختی کار یا مهاجرت بود.
واقعیت این است که خیلی از پرستاران ما یا رفتهاند یا در حال رفتن هستند. پرداختی پرستاران در خارج از کشور پیش از کرونا ۴ تا ۵ هزار دلار بود که در دوران کرونا بیشتر هم شده و مشوقهایی داشته است. از طرف دیگر سطح نمره آیلس را کاهش دادند و روند اداری جذب را هم به شدت کوتاه کردند. تمام اینها مسئله مهاجرت پرستاران را جذاب کرده است.
در این شرایط تا رسیدن به کف استاندارد سازمان بهداشت جهانی چقدر فاصله داریم؟
ما برای رسیدن به کف ۳ پرستار به ازای هر ۱۰۰۰ نفر به ۲ برابر شدن تعداد کادر پرستاری نیاز داریم. زمانی هست که برای مدیریت یک بحران میتوان جامعه پرستاری را برای یک ماه در حالت پر فشار به صف کرد، ولی تعدد بحران در کشور ما که محصول بیکفایتی مسئولین است باعث شد که فشار روی کادر پرستاری طاقت فرسا باشد. بر همین اساس همین حالا هم نرخ ۱.۵ پرستار به ازای هر ۱۰۰۰ کاهش داشته و احتمالا به ۱.۴ و حتی کمتر رسیده است.
بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی نتیجه مستقیم کمبود پرستار مرگ مردم است، آن هم مرگ مردمی که در صورت وجود پرستار کافی میتوانستند زنده بمانند.
با توجه به این که جامعه پرستاری ایران از تعداد متوسط جمعیت کمتری دارد باید وضعیت مالی مناسبی داشته باشد، اما ما میبنیم که ظاهرا اینطور نیست و این کمبود منجر به بهبود شرایط مالی نشده است.
اصلا چنین چیزی نیست. پرستاری که چنین شرایط سختی را تحمل میکند باید از نظر مالی، امنیت شغلی و برخوردهای مناسب حمایت شود، اما اصلا خبری از این حمایت نیست. متاسفانه در یپکهای کرونا یک سری پرستار را به صورت ۸۹ روزه و در نهایت استثمار و بهره کشی جذب میکنند تا حداقلهای حقوق و مرخصی را هم به این پرستار اختصاص ندهند.
پرستاران شرکتی هم دست کمی از این پرستاران ۸۹ روزه ندارند و بندهایی در قراردادشان است که کارفرما با توسل به آن هر وقت بخواهد میتواند عذر پرستار را بخواهد. پرستار در این وضعیت با چه انگیزهای کار کند؟ آن هم وقتی پرستار با انواع تبعیض مواجه است. حتی مدیران بیمارستان مدیرانی را برای پرستاری انتخاب میکنند که اولویتش تامین منافع آنها باشد؛ نه مردم و جامعه پرستاری.
پرستاران یک بحث تعرفه گذاری داشتند که قانونش در تیر ۸۶ پس از بیش از هزاران ساعت کار کارشناسی تصویب شد و حتی دولت در برنامه ششم توسعه مکلف به انجامش شد و رهبری هم اخیرا در روز پرستار بر آن تاکید کردند، اما تازه به شورایعالی بیمه رفته است. حالا هم که این اتفاق افتاده یک سری اندیشکده که هیچ آشنایی خاصی به کار بهداشت و درمان ندارند میگویند این بحث کارشناسی نیست.
متاسفانه این گروهی که این مواضع مقرضانه و غیرکارشناسی را علیه جامعه پرستاری گرفته بیشتر به دولت جدید منتصب هستند و با موضع خود باعث التهاب جامعه پرستاری شدند.
شما از وضعیت سیستان و بلوچستان، به خصوص کادر پرستاری آن خبری دارید؟
دیروز با مجمع خیرین سلامت استان تماس داشتم و آنها در حال تامین اقلام بهداشتی و درمانی برای مردم و کادر درمان هستند. تختهای بیمارستان پر است و با کمبود کادر پرستاری و تجهیزات مواجه هستند.
پرستارانی که با من در تماس بودند گفتند که مردم آن جا غذای گرم برای خوردن ندارند، چه برسد به ماسک.پرستاران هم نسبت به جاهای دیگه بیشتر تحت فشار هستند و در یکی دو هفته گذشته حتی به خانه هم نرفتند. مشکل اصلی اینجا است که ما از جای دیگر هم نمیتوانیم پرستار اعزام کنیم چون استانهای دیگر هم درگیر هستند.
از نظر نرخ مرگ و میر پرستاران در دوران کرونا وضعیت ما چطور است؟
ایران در بین بیش از ۹۰ کشوری که آمار آنها منتشر شده یکی از بیشترین نرخهای مرگومیر پرستاران نسبت به جمعیت را داشته و در بین کشورهای اول قرار گرفته است. این مرگومیر نشان فشار و افزایش حجم کار است چون پرستار در وقت افزایش فشار کار به طور طبیعی نمیتواند پروتکلها را رعایت کند.
این آسیب جامعه پرستاری و مردم نشانه این است که سیستم و ساختار وزارت بهداشت ما کفایت مدیریت کرونا را ندارد و این که وزیر و معاونانش میگویند چهها که برای پرستاران نکردند چندان درست نیست. حداقل انتظار جامعه پرستاری و مردم این است که پرستار استخدام کنید. دههزار پول وارد نظام سلامت ما میشود که ما میبینیم خرج تجهیزات و ساختمان میشود.
در یک شهر کوچک هزینه میکنند دستگاههای تخصصی میخرند، اما پرستار برای خدمت در آن شهر و منطقه وجود ندارد. این در حالی است که در دنیا اولویت با پیشگیری و جذب کادر درمان و پرستاری است.
دلیل اولویت نبودن استخدام پرستار را چه میدانید؟
چون پول در تجهیزات، دارو و واکسن است. مافیایی حضور دارد که برای وزارتخانه تصمیم میگیرد. ایشان منافع خود را در نظر دارند و پول جایی میرود که آنها میروند. در نتیجه پول به سمت دارو، تجهیزات و ساختمانی میرود که برای مافیا منفعت دارد نه جذب پرستاری که هیچ سود مالی ندارد و تنها به نفع مردم است.
نظرات