روایت غلامعلی رجایی از واکنش هاشمی رفسنجانی به رد صلاحیت، شایعات و توهین‌ها

سلام نو – سرویس سیاسی: ۳ شهریور سالروز تولد اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام است. خوب یا بد، خوشمان بیاد یا نیاید، هاشمی را دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم، او یکی از مهم‌ترین سیاستمداران معاصر ایران است. هاشمی رفسنجانی در کنار محمد بهشتی و مرتضی مطهری مهم‌ترین یاران امام خمینی برای به پیروزی رساندن انقلاب بودند.

با شهادت بهشتی و مطهری هاشمی در نهایت به مهم‌ترین چهره سیاسی تبدیل شد که وظیفه سامان دادن حکومت برآمده از انقلاب نوپا را برعهده داشت. رییس مجلس شورای اسلامی، موثرترین عضو مجلس خبرگان بعد از شهادت محمد بهشتی، سامان دهنده حزب جمهوری، فرمانده جنگ و در نهایت اولین رییس جمهور پس از جنگ تنها بخشی از عناوین مهم هاشمی است.

همین نقش آفرینی‌ها بازخوانی تاریخ انقلاب و جمهوری اسلامی بدون اکبر هاشمی رفسنجانی را غیرممکن کرده است، چهره‌ای که استادش امام خمینی در وصف او گفته بود «هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.»

غلامعلی رجایی، مشاور و همراه نزدیک سالیان آخر هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگو با سلام نو تاکید می‌کند که رییس اسبق مجمع تشخیص مصلحت نظام حتی در محافل خصوصی هم نسبت جوک‌ها، شایعات و حرف‌های ناخوشایندی که نسبت به او بیان می‌شد ابراز ناراحتی نمی‌کرد و آرامش خود را از دست نمی‌داد.

وی با اشاره به روزهایی که هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ رد صلاحیت شد گفت: من خاطرم هست فردای روزی که ایشان توسط شورای نگهبان رد صلاحیت – یا به تعبیر شورای نگهبان عدم احراز صلاحیت – شد، آقای هاشمی را ملاقات کردم. ایشان قرار بود خطبه عقد کسی را بخوانند و من در مسیر رفتن به این مراسم با ایشان هم کلام شدم. من گفتم خیلی بد شد که شما رد صلاحیت شدید ایشان خندید و با حاضر جوابی گفت اتفاقا خیلی هم خوب شد. این حادثه، حادثه تلخی بود چون یک فرصت مهم از کشور گرفته شد، اما آقای هاشمی با آسودگی از مسئله عبور کردند و به آن اهمیت ندادند.

این فعال سیاسی با اشاره به دورانی که شعار دادن علیه هاشمی در محافل مختلف رواج داشت، گفت: یک بار که با آقای هاشمی به کرمانشاه رفتیم یک جمعیت مشخص ۱۲ – ۱۳ نفره برای شعار دادن در وسط جمعی که آقای هاشمی بین آن‌ها سخنرانی داشت مستقر شدند. این گروه برای بهم زدن سخنرانی ایشان بی‌دلیل شروع کردند مرگ بر آمریکا گفتن. آقای هاشمی صبر کرد تا شعار این‌ها تمام شود ولی این گروه دوباره ادامه داد. آقای هاشمی با تسلط و البته شوخی گفتند " خیلی خب شعارها رو دادید... چرا تکرار می‌کنید بشینید". بعد از تشر آقای هاشمی جمعیت هم علیه این‌ها شعار داد و این گروه به تعبیری آب رفتند.

وی ادامه داد: نکته رفتار ایشان این است که آقای هاشمی در مدیریت صحنه موفق بودند و به تعبیر چهره ارزشمند کشور آقای دکتر ظریف، هاشمی آدمی بود که شکست را به پیروزی تبدیل و میدان باخت را به برد تبدیل می‌کرد.

رجایی در پاسخ به این سوال که آیت‌الله هاشمی از اخبار بد یا تهدیدهایی که علیه‌اش مطرح می‌شد بر نمی‌آشفت، گفت: نه اصلا. بدون مبالغه می‌گویم آقای هاشمی دریایی بود که با یک کاسه آب برداشتن و حتی انشعاب چند رودخانه از آن باز هم همان دریا بود و با باد و نسیم متلاطم نمی‌شد.

وی ادامه داد: من شخصا بسیاری از جک‌ها و شایعاتی که درباره ایشان در جامعه مطرح بود را به ایشان منتقل می‌کردم و بارها می‌دیدم که ایشان خودشان از مسئله مطلع هستند و این مسائل برای ایشان عادی بود. خاطرم هست یک بار یک روحانی که ادعای تاریخ نویسی داشت به ایشان اهانت کرد و من گفتم که از این فرد شکایت کنید. ایشان در واکنش به درخواست من گفت: این آدم دیوانه است به او اعتنا نکنید. اصلا این مسائل برای ایشان اهمیت نداشت.

رجایی با اشاره به واکنش هاشمی نسبت به یکی از این حرف و حدیث‌ها گفت: یک بار یک ویدئو از آقای خزعلی پخش شده بود که می‌گفت من امیدوارم زنده نباشم و حاکمیت آقای هاشمی را نبینم. رفتم ویدئو را نشانشان بدهم ایشان با شوخی گفت آقای خزعلی به آرزویشان رسیدند.