به گزارش سلام نو به نقل از خبرآنلاین، روزگار اصلاحطلبان در دولت رئیسی چگونه خواهد بود؟ آیا به اصلاحطلبان فرصتی داده میشود؟ اصلاحطلبان صرفا منتظر رفتار جریان مقابل و دولت رئیسی خواهند بود یا منتقد و یا در هاله ای از سکوت قرار می گیرند؟و.... اینها سوالاتی است که اصلاحطلبان قرار است به آن پاسخ بدهند.
محمود صادقی از چهره های سیاسی اصلاح طلب بر این باور است که اصلاح طلبان در این دوره، منتظر بی عمل نخواهند بود. او می گوید در واقع همواره انتظار پیروزی داشتن و بعد، خلاف آن نتیجه را هم دیدن، ممکن است انسان را با یأس و ناامیدی روبرو کند.
این چهره سیاسی اصلاح طلب عنوان می کند که دو دیدگاه در درون جریان اصلاحات وجود دارد و در عین حال تاکید دارد که اصلاح طلبان باید چندصدایی را به رسمیت بشناسند نه اینکه تک صدایی حاکم شود.
او اشاره میکند که نباید انتظار داشت همواره شرایط برای اصلاحطلبان مهیا باشد و مردم به اصلاح طلبان اقبال داشته باشند بلکه باید صبر و تحمل داشت چراکه از لوازم اصلاحطلبی، تدریجی بودن آن است و اگر انتظار داشته باشیم در کوتاه مدت، تحولات اساسی رخ دهد ما را دچار یأس و سرخوردگی میکند.
*آقای صادقی! بحث های آسیب شناسی جریان اصلاحات به کجا رسیده باتوجه به ماموریتی که آقای خاتمی به عده ای اصلاح طلبان در این ارتباط داده است؟
در حال حاضر بعد از چندین جلسه که در مجموعه جبهه اصلاحات بحث و گفت و گو شده، همچنان بحث ها ادامه دارد و گروهی هم برای ارائه تحلیل تعیین شدند. دبیرخانه هم در حال تهیه گزارش از آنچه که اتفاق افتاده، است. گروهی که آقای خاتمی تعیین کردند به نوعی در حال تبادل نظر هستند. بنابراین گزارش ها، هنوز جمع بندی و ارائه نشده است و همچنان در حال بحث و گفت و گو هستند.
*این چند نفری که آقای خاتمی تعیین کردند چه کسانی هستند؟
هم از چهره ها و هم از احزاب در این گروه حضور دارند. بنده در این باره نمی توانم اظهارنظر دقیقی داشته باشم و باید سخنگوی جبهه اصلاحات بیان کند.
دو دیدگاه درون جریان اصلاحات شکل گرفته است
*نظرتان درباره آسیب شناسی جریان اصلاحات چیست؟
ما به عنوان انجمن اسلامی دانشگاه ها در حال بحث و تبادل نظر هستیم و در شورای مرکزی هم به این کار می پردازیم. با بعضی از احزاب دیگر هم در حال رایزنی هستیم. در حال حاضر طیفی از مجموعه هم در جبهه اصلاحات و هم درون احزاب شکل گرفته است که تفاوت دیدگاه دارند. یک دیدگاه این است که باید از ظرفیت حداقلی موجود در نظام باید استفاده کرد و از این روزنه ها، بهره حداکثری برد.
در واقع به خاطر موانعی که وجود دارد این فرصت ها از دست می رود چون مهمترین مانعی که وجود دارد مانع نظارت استصوابی است در این راستا برخی بر این باورند تا زمانی که این گونه با اصلاح طلبان در عرصه انتخابات برخورد می شود نباید ما هم برای معرفی کاندیداها و حضور در انتخابات اصرار کنیم. چون نظام، این فرصت را نمی دهد پس اصلاح طلبان هم نباید اصرار داشته باشند و از روش های دیگری چون جامعه محوری و مطالبه تحول ساختاری و ... استفاده کنند.
مشکلات اصلاح طلبان را نباید محدود و منحصر به مشکلات ساختاری نظام دید
عده ای دیگر بر این باورند که مشکلات اصلاح طلبان را نباید محدود و منحصر به مشکلات ساختاری نظام دید و بخشی از مشکلات، هم به عملکرد اصلاح طلبان و هم به واقعیات موجود باز می گردد مثلا در انتخابات اخیر، اگرچه همه کاندیداهای جبهه اصلاحات ردصلاحیت شدند برخی می گویند مشخص هم نبود اگر همه آنها هم تایید می شدند مردم به آنها اقبال می کردند.
همواره انتظار پیروزی داشتن اصلاحطلبان موجب یأس و ناامیدیشان میشود
بنابراین لازم است همه جوانب موضوع را سنجید؛ در واقع همواره انتظار پیروزی داشتن و بعد خلاف آن نتیجه را هم دیدن، ممکن است انسان را با یأس و ناامیدی روبرو کند. مثلا در انتخابات اخیر، آقای روحانی حضور داشت، به طور طبیعی هر چقدر هم کاندیدای قوی داشته باشیم مردم به طور معمول به سمت نیروهای مقابل روی می آورند یا اقبالشان نسبت به گروهی که قدرت را در دست دارند کاهش پیدا می کند به ویژه در ارتباط با مشکلاتی که به صورت خواسته یا ناخواسته به وجود آمده است.
اصلاحطلبان باید صبر و تحمل داشته باشند
حال بخشی از مشکلات به ضعف عملکرد آقای روحانی در برخی قسمت ها مربوط بود و برخی از مشکلات دیگر هم ناشی از خروج آمریکا از برجام، بیماری کرونا و سایر مسائل مربوط بود. طبق این نظر نباید انتظار داشت که همواره شرایط مهیا باشد و مردم به اصلاح طلبان اقبال داشته باشند بلکه باید صبر و تحمل داشت چراکه از لوازم اصلاحطلبی، قائل به تدریجی بودن است و اگر انتظار داشته باشیم در کوتاه مدت، تحولات اساسی رخ دهد ما را دچار یأس و سرخوردگی میکند. در حال حاضر این دو دیدگاه در حال چالش فکری با یکدیگر هستند و هنوز جمع بندیها انجام نشده است.
تعدد احزاب باعث فرسایش نیروها میشود
*این فرایند بازسازی جریان اصلاحات و آسیب شناسی در چه ابعادی باید صورت بگیرد؟
نخست در بحث های ساختاری است چراکه بسیاری معتقدند، تعدد احزاب باعث فرسایش نیروها میشود در واقع در تحولات ساختاری باید برای تجمیع احزاب تلاش کرد مثلا در حد دو، سه حزب. در نتیجه وحدت نظری ایجاد شود. اگر به هر حال تنوع رویکردی وجود دارد این تنوع باید درون جریان اصلاحات و چهرههای اصلاحطلب، به رسمیت شناخته شود مثل احزاب سیاسی در کشور که درون یک حزب، جناح های مختلف وجود دارد مثل حزب دموکرات که جناح چپ و راست دارد در عین حال با یکدیگر همکاری و هم افزایی می کنند و رقابت درون جناحی هم دارند.
چندصدایی را درون جبهه اصلاحات به رسمیت بشناسیم
تصورم بر این است که با توجه به واقعیت موجود، به جای اینکه همه به طور کامل منطق بر یکدیگر شوند و یکصدایی حاکم شود به گونه ای چندصدایی را درون جبهه اصلاحات به رسمیت بشناسیم به هر حال برخی دارای نگرش های محافظه کارانه تر، برخی هم دارای نگرش های رادیکال تری هستند. فکر می کنم راه حل این نیست که صداهای دیگر حذف شود و یک صدا حاکم شود. این چند صدایی باید به رسمیت شناخته شود و اصلاحطلبان حول یک محورهای اساسی با یکدیگر وحدت داشته باشند اما در عین حال در درون خودشان، طیف ها ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشند یعنی آن اصطلاح فلسفیِ وحدت در عین کثرت را ما باید بپذیریم کمااینکه در بین اصولگراها هم این تکثر و تنوع وجود دارد و در بین اصلاح طلبان هم وجود دارد. از این رو می توان در قالب دو، سه حزب، این دیدگاههای متکثر، به رسمیت شناخته شوند و فعالیت کنند اگرچه در دوره فعلی باید دید که این دولت آقای رئیسی و وزارت کشورش و همچنین نهادهای امنیتی، تا چه حد فرصت فعالیت به احزاب می دهند. این هم یک عامل مهم است.
اصلاحطلبان منتظرِ بدون عمل نیستند
*یعنی به نوعی اصلاح طلبان منتظر جریان مقابل و دولت رئیسی هستند که چگونه رفتار می کنند؟
اصلاح طلبان، منتظر به این معنا که بیعمل باشند و ببینند آنها چه اقدامی می کنند، نیستند اما مولفه فوق در نوع کنش اصلاح طلبان تاثیر دارد. اگر نظام با توجه به شرایط گذشته، خودش به این جمع بندی رسیده باشد که یکی از دلایل کاهش مشارکت، محدودیت هایی است که برای احزاب و حضور کاندیداها ایجاد کرده، باید فضا را بازتر کند از این رو اصلاح طلبان رغبت بیشتری برای تعامل برایشان به وجود می آید اما اگر احساس کنند فضا، بسته تر می شود ممکن است فاز کنش ها هم تغییر پیدا کرده و گرایش به سمت آن طیف رادیکالی، افزایش پیدا کند.
نهادهای خارج از دولت بر فعالیت احزاب و گروههای سیاسی اثرگذار خواهند بود
*با توجه به اینکه وزارت کشور در بحث فعالیت احزاب و گروه های سیاسی، نقش بسیار مهمی دارد، وزیر کشور دولت آقای رئیسی را چطور می بینید؟
وزارت کشور به عنوان یک نهاد رسمی در مورد فعالیت های سیاسی مسوولیت رسمی دارد؛ کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، معاونت سیاسی وزیر کشور، شخص وزیر کشور و تشکیلات مربوط به شورای امنیت که در وزارت کشور فعالیت می کنند همچنین استاندارها و مجموعه این تشکیلات وزارت کشور ارتباط مستقیمی با فعالیت های احزاب دارد البته وزارت ارشاد هم در فعالیت مطبوعاتی و فرهنگی احزاب موثر است؛ وزارت اطلاعات در حوزه های اطلاعاتی و امنیت نیز موثر است. در واقع مهم است که چه رویکردهایی داشته باشند. اگر رویکردهای اعلامی آقای رئیسی در بخش های دولتی اعمال شود میتوان انتظار تعامل هم داشت البته خارج از دولت نیز یک سری نهادها اثرگذار هستند مانند نهادهای امنیتی و رویکردهای که آنها از بیرون دارند موثر است و شاید تعیین کننده تر هم باشد.
چون انتظار می رود این دولت با نهادهای خارج از دولت، یک نوع نزدیکی بیشتری داشته باشد این نهادها ممکن است موثرتر واقع شوند و نسبت به دولت های اعتدالی و اصلاح طلب که به نوعی دوگانگی نسبت به آنها حاکم بود نقش پررنگ تری در این دوره خواهند داشت. در حال حاضر باید یک سیاست صبر و انتظار را پیشه کرد تا ببینیم وزرا، زمانی که مستقر میشوند چه رویکردهای عملی خواهند داشت بنابراین نمی توان قضاوت قبلی و یا پیش از موعد داشت.
نظر شما