به گزارش سلام نو، شوک وارده به سینما به دلیل همهگیری بیماری کرونا، اوضاع را تاحدود زیادی برای سینماگران به هم ریخت. تعطیلی سینماها، خوابیدن پروژهها و بیکاری درصد زیادی از عوامل پشت صحنه، همه چیز را به سمت یک فاجعه صنفی پیش میبرد. اما در همین حال با خانهنشینی بیشتر مردم، برخلاف آنچه که در سینماها رخ داد، پلتفرمهای اینترنتی و VOD ها سود کردند. همین مسئله هم باعث شد که بسیاری از سینماگران به سمت سریالسازی بیایند و بازیگرانی که قبلا عادت داشتیم آنها را بیشتر روی پرده سینماها ببینیم، در سریالهای شبکه نمایش خانگی نقش ایفا کنند.
در این میان اما بودند بازیگرانی که در سینما و شبکه نمایش خانگی آثاری نداشتند و تمام وقتشان با بازی در سریالهای مختلف تلویزیونی پر شده بود. سریالهایی که هرازچندگاهی خبر از درگیر شدن عوامل آنها به بیماری کرونا منتشر میشد. یکی از بازیگران پرکار در دوران کرونا، محمود پاکنیت است، پیشکسوت خوشنام سینما و تلویزیون که در کارنامه هنریاش بازی در بیش از ۷۰ فیلم و سریال را به ثبت رسانده است و نامی آشنا برای مخاطبان سینما و تلویزیون به حساب میآید. در این روزهای سخت کرونایی و یک روز پس از روز ملی سینما، آنا با این بازیگر با سابقه گفتگو کرد.
آنا: حال و احوال این روزهای سینما و به طور کلی هنرهای نمایشی ما چگونه است؟
پاکنیت: این روزها اوضاع سینما اصلا خوب نیست. این بیماری که وارد دنیا شد همه چیز را فلج کرد و حالا کشور ما، هنر ما و سینمای ما در این وضعیت میسوزد. نزدیک به دو سال است که ما سینما (به معنای واقعی آن) نداریم و این جای تاسف دارد. امیدوارم که این مسئله هرچه زودتر تمام شود و سینما یکبار دیگر رونق بگیرد و دوباره روی پای خودش بایستد.
آنا: با وجود تعطیلی سینما، اما خیلی از پروژههای تلویزیونی به کارشان ادامه دادند. در این مدت شما هم در چند سریال حضور داشتید، کار کردن در این شرایط چگونه بود؟
پاکنیت: واقعا بسیار سخت بود و در این مدت عزیزانمان را از دست دادیدم. مثل کریم اکبری مبارکه که در سریال «جشن سربرون» با ما همبازی بود که خبر آمد ایشان به دلیل ابتلا به بیماری کرونا فوت کردند.
آنا: لحظهای که خبر درگذشت مرحوم اکبری مبارکه را شنیدید، چه حس و حالی داشتید؟
پاکنیت: خدا شاهد است وقتی این خبر را شنیدم یک هفته خواب نداشتم و هر وقت چشمانم میبستم ایشان جلوی نظرم بود و همیشه به این فکر میکردم که چرا این بزرگوار باوجود اینکه سن زیادی هم نداشت، باید اینطور ما را ترک میکرد.
آنا: باتوجه به اینکه مرحوم مبارکه در همان پروژه بودند، پس احتمالا روزهای پراسترسی را از سر گذراندید، درست است؟
پاکنیت: بله استرس زیادی در آن کار و اکثر پروژهها وجود دارد. ما مجبور بودیم کار کنیم، ولی ترس از اینکه خودمان کرونا نگیریم و به خانواده یا دیگران منتقل نکنیم واقعا زیاد بود. در سریال «جشن سربرون» حسن نجاریان تهیهکننده پروژه هماهنگ کرده بود که هرروز یک نفر سر صحنه حضور داشت و از بچهها تست میگرفت و تا ساعت ۳ بعدازظهر هم در لوکیشن حضور داشت تا مطمئن شود که همه بچهها مشکلی نداشته باشند. این خیلی دلگرمی خوبی بود و از نظر روانی روی بچهها تاثیر خوبی داشت.
آنا: بعد از فوت مرحوم اکبری مبارکه این ایده به ذهن تهیهکننده رسید؟
پاکنیت: نه از همان ابتدای فیلمبرداری این ایده عملی شد. راستش را بخواهید نمیدانم که مرحوم مبارکه سر این پروژه به بیماری مبتلا شدند یا جای دیگر.
آنا: باتوجه به اینکه سریالها معمولا عوامل زیادی دارند، بحث رعایت پروتکلهای بهداشتی و... در پشت صحنه چگونه است؟
پاکنیت: اکثر عزیزانی که در پشت صحنه کار میکنند، خیلی رعایت میکنند که بچههای جلوی دوربین محفوظ بمانند. بازیگران وقتی از ۵-۶ صبح به سرکار میروند، به دلیل گریم شدن نمیتوانند از ماسک استفاده کنند و مجبور هستند تا شب بدون ماسک رفت و آمد کنند.
آنا: شما در این مدت به جز «جشن سربرون» دیگر در چه پروژههایی حضور داشتید؟
پاکنیت: من سر سریالهای «گیلدخت» و «سنجرخان» هم بودم خدارا شکر در آنها نیز همه شرایط را رعایت میکردند. من در سریالهای «گیلدخت» و «جشن سربرون» گریم سنگینی داشتم و نمیتوانستم از ماسک استفاده کنم ولی در «سنجرخان» چون گریم خاصی نداشتم، تا زمانی که جلوی دوربین نمیرفتم ماسک میزدم.
آنا: این روزها سریالهای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای آنلاین، از محبوبیت بالایی برخوردار است و به نوعی جور سینما و تلویزیون را میکشد، تصور میکردید که روزی این رسانهها تا این محبوب شوند؟
پاکنیت: هدف اصلی آثار نمایشی این است که کار ساخته شود و مردم ببینند، فرقی هم نمیکند که پخش کننده کار تلویزیون باشد، یا شبکه نمایش خانگی یا سینما. اگرچه سینما مقولهای کاملا جداست و دوست داریم هرچه زودتر سالنها مثل قبل کارشان را انجام دهند. اما رونق گرفتن شبکه نمایش خانگی در این روزها به معنای این نیست که روی دست سینما آمده است. شما هرچهقدر هم که در سریالهای مختلف کار کنید، باز سینما یک اتفاق دیگر است که تضعیف نمیشود. من برای همه عزیزانی که در این راه قدم برمیدارند و با ساخت سریالها نگذاشتند چراغ این هنر خاموش بماند، آرزوی موفقیت میکنم.
آنا: شما سریال «شهرزاد» را در شبکه نمایش خانگی داشتید، چرا دیگر در سریالهای تولید شده در آنجا بازی نکردید؟ پیشنهادات کم بود یا خودتان نخواستید؟
پاکنیت: پیشنهاد که اتفاقا زیاد بود، ولی من زمانی که در یک پروژه هستم، نمیتوانم سر یک کار دیگر هم باشم. در این مدت نزدیک به دو سال با فیلمبرداری «جشن سربرون» مشغول بودم که هنوز هم یک سکانس آن مانده و باید لوکیشنش آماده شود. بیش از یک سال هم با پروژه «گیلدخت» درگیر بودم. بازی در این آثار زمانگیر است و زمانی که در پروژهای حضور دارید، نمیتوانید همزمان جای دیگر هم باشید، چون ممکن است یک پروژه در تهران باشد و یکی دیگر در شهرستان. من هم آدمی هستم که وقتی یک کار دارم، پروژه دیگری را قبول نمیکنم، مگر اینکه بدانم از عهده آن برمیآیم و به کار اول لطمهای وارد نمیشود.
آنا: شما از سریالهای این چند وقت اخیر در شبکه نمایش خانگی چه کارهایی را دیدید؟
پاکنیت: من «زخم کاری» و «میخواهم زنده بمانم» را دنبال میکردم و هر دو را دوست داشتم. در حال حاضر هم سریال «خاتون» را میبینم.
آنا: در همین سریالهایی که نام بردید، تعدادی از بازیگران و کارگردانهای مطرح سینما حضور داشتند. فکر میکنید دلیل کوچ سینماگران به سمت سریالها چیست؟
پاکنیت: چارهای جز این ندارند. وقتی سینما تعطیل شده و فقط سریالها در حال تولید هستند، هنرمندان که نمیتوانند در خانه بنشینند، مجبورند کار کنند. البته تفاوت در این حوزهها چشمگیر است، در پروژههای سینمایی ممکن است نهایتا یک یا دو ماه درگیر پروژه باشید، ولی در سریالها این زیاد پیش میآید که یک سال یا بیشتر در پروژه حضور داشته باشید. به همین دلیل فکر میکنم برای بچههایی که این روزها برای شبکه نمایش خانگی سریال کار میکنند، سینما خیلی بهتر است. اگرچه بازخورد سریالها بیشتر است، ممکن است عدهای علاقهمند به سینما و فیلمهای سینمایی نباشند ولی در هر خانهای تلویزیون هست و خانوادهها در کنار هم سریالهای مختلف را میبینند.
آنا: البته شاید دلیل اقبال بیشتر مردم به سمت سریالها این باشد که سینما رفتن برای خانوادهها هزینهبر شده است. یک خانواده چهار نفره، باید برای بلیط سی هزار تومانی سینما، ۱۲۰ هزارتومان بپردازند و اگر بخواهند بیرون از خانه چیزی هم بخورند باید همین مقدار یا بیشتر هزینه کنند.
پاکنیت: متاسفانه حق با شماست، هزینهها بالا رفته، ولی باید به این مسئله هم دقت کنیم که ۳۰ هزار تومان یعنی یک کیلو هویج! یعنی یک نفر برای نوشتن فیلمی سینمایی پنج ماه زمان میگذارد و فیلمنامه را مینویسند، پنج ماه هم پیش تولید آن کار زمان میبرد، دو تا سه ماه هم فیلمبرداری و چند ماه هم برای کارهای موسیقی و مونتاژ و... طول میکشد. با وجود این زمان و هزینه به نظرم ۳۰هزار تومان واقعا زیاد نیست. اگرچه منکر نمیشوم که شرایط اقتصادی جامعه خوب نیست.
نظر شما