به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، استخاره برای بازشناسی خیر به روشهای مشروعی از طرف دین نیاز دارد، از اینرو در روایات به روشهایی برای آن اشاره شده است.
۱ - استخاره با نماز
فقیهان امامیه و اهلسنت نماز استخاره را از نمازهای مستحب برشمردهاند. علامه حلّی میگوید: نماز استخاره به اتفاق امامیه و بیشتر اهل سنت مستحب است.
این نماز به روشهای گوناگون در روایات وارد شده است ولی همه روایات، نماز استخاره را دو رکعت همراه با دعاهای مخصوص قبل یا بعد از آن، بیان کرده است.
در برخی از این روایات خواندن سورههای مخصوص نیز توصیه شده است.
۲ - استخاره با دعا
در این روش باید استخاره کننده یکی از دعاهای وارد شده را بخواند. سپس ذکر «اَستَخیرُ الله» را در امور عادی ۷ بار و در امور مهم ۱۰۰ بار بگوید و آنگاه به قلب خود رجوع کند و به هریک از راههایی که قلبش به آن میل کرد عمل کند. گفتنی است که دعاهایی که در روایات وارد شده مضامینی متنوّع دارد.
یکی از آن دعاها چنین است: «یا أبصر الناظرین و یا أسمع السامعین و یا أسرع الحاسبین و یا أرحم الراحمین و یا أحکم الحاکمین صلّ علی محمّد و علی أهل بیته و خرلی فی کذا و کذا».
این نوع استخاره که بیشتر روایات درباره آداب آن دستور دادهاند فقط دعا و طلب خیر است و در مشروعیت آن تردیدی نیست.
۳ - استخاره ذات الرقاع
کیفیت آن چنین است که بر روی سه برگه نوشته میشود: «بسمالله الرحمن الرحیم. خیرة منالله العزیز الحکیم، لفلانبنفلان. اِفْعَل» و بر سه برگه دیگر همان ذکر نوشته شده به جای افعل «لاتفعل» نوشته میشود آنگاه استخاره کننده هر ۶ برگه را زیر سجاده گذارده، دو رکعت نماز میگزارد و بعد از نماز، در سجده ۱۰۰ بار میگوید: «أستخیر الله برحمته خیرةً فی عافیة». سپس آن برگهها را به هم زده، آنها را یکی یکی تا سه برگه بیرون میآورد. چنانچه هر سه «اِفْعَل» داشت آن را انجام میدهد و چنانچه هرسه «لاتفعل» داشت آن را انجام نمیدهد؛ ولی اگر یکی «اِفْعَل» بود و دیگری «لاتفعل»، تا ۵ برگه بیرون میآورد و بر طبق اکثریت عمل میکند.
استخاره ذاتالرقاع مورد توجه بسیاری از بزرگان بوده و روایات پرشماری از امامان معصوم (علیهمالسلام)، درباره آن وارد شده است. بیشتر فقیهان امامیه مشروعیت آن را پذیرفتهاند.
۴ - استخاره با قرآن
امروزه این نوع استخاره رایجتر است و شرط اساسی آن داشتن طهارت جسمی و روحی و آشنا بودن به معنا و تفسیر قرآن و درک مناسبت آیات با موضوع مورد استخاره است.
در استخاره با قرآن روشهایی گوناگون روایت شده است؛ از جمله اینکه امام صادق (علیهالسلام)به کسی که گفت: گاه تصمیم به انجام دادن کاری میگیرم و درباره آن از خدا طلب خیر میکنم؛ اما فکرم به جایی نمیرسد، فرمود: قرآن را بگشای و به اولین آیهای که نگاهت به آن افتاد، به خواست خدا عمل کن.
علامه مجلسی در شرح این روایت گفته است: مراد از اولین آیه، اولین آیه صفحه سمت راست است.
سیره علما و تجربه عملی آنان نشان میدهد که استمداد از قرآن با استخاره ثمرات عملی فراوانی برای راهگشایی کارها داشته است، بهگونهای که برخی شگفتانگیز بودن نتایج آن را از معجزات قرآن دانستهاند.
برخی استخاره با قرآن را با روایتی از امام صادق (علیهالسلام) که میگوید: «با قرآن تفأل نزنید» منافی دانستهاند. به این اشکال پاسخ داده شده که اولا این روایت ضعیف است. ثانیاً استخاره با تفأل فرق دارد؛ زیرا استخاره چنانکه گذشت، این است که انسان در کاری مردد باشد و از خداوند بخواهد او را در گزینش یکی از دو کار راهنمایی کند و خیر او را در آن قرار دهد؛ اما تفأل زدن به معنای پیشبینی کردن فرجام کارها و پیشامدهای آینده و غیب گویی است.
البته تفأل به معنای استخاره و فال نیک زدن نیز در روایات و عبارات عالمان بهکار رفته که به معنای اول، حکم استخاره را دارد و به معنای دوم اگر به قرآن نباشد نه تنها از آن نهی نشده
بلکه بر پایه برخینقلها پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فال نیک زدن را دوستمیداشت.
۵ - استخاره با تسبیح
این روش نیز اقسامی دارد که به دو مورد آنکه منسوب به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) است اشاره میشود:
۵.۱ - روش اول
استخاره کننده تسبیح را گرفته پس از سه بار صلوات بر پیامبر و آلاو مقداری از تسبیح را جدا میکند و دو تا دو تا میشمارد، چنانچه یک دانه ماند نشان امر به آن عمل و اگر دو تا باقی ماند نشان نهی از آن است.
۵.۲ - روش دوم
پس از قرائت دعا قبضهای از تسبیح را بگیرد و هشت هشت جدا کند، پس اگر یکی بماند بهطور کلی خوب است و اگر دو تا بماند یک نهی دارد و اگر سه تا بماند فعل و ترکش یکسان است و اگر ۴ تا بماند دو نهی دارد و اگر ۵ تا بماند بعضی گفتهاند که تعب و رنج دارد و بعضی گفتهاند: در آن ملامت است و اگر ۶ تا بماند نهایت خوبی را دارد و باید شتاب کرد و اگر ۷ تا بماند حکمش مانند ۵ تاست و اگر ۸ تا ماند ۴ نهی دارد.
شایان ذکر است که روایات برخی انواع استخاره نظیر استخاره با تسبیح ضعیف است.
ولی بر پایه روایات تسامح در ادلّه سنن عمل به آن جایز دانسته شده و حتّی برخی ادعای اجماع برآن کرده و آن را از شعائر امامیه دانستهاند.
نظر شما