سلام نو – سرویس بینالملل: «سرنوشت مردم و کشور را به برجام و هیچ کشوری بهطور مطلق گره نمیزنیم.» این حرفی است که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، در تازهترین گفتوگوی خود با روزنامه رسمی دولت یعنی ایران زده است. حرف امیرعبداللهیان را باید شعار و رویکرد اصلی تیم رئیسی درباره برجام دانست.
امیر عبداللهیان در ۱۰ مهر ماه نیز در سخنانی در برنامه نگاه با بیان اینکه سیاست خارجی و اقتصاد کشور را به مذاکرات و برجام محض گره نخواهیم زد گفت: همانقدر که کشور را به غرب و آمریکا گره نمیزنیم به چین و روسیه نیز گره نمیزنیم.
پیش از امیرعبداللهیان نیز رییس جمهور بارها بر این رویکرد خود تاکید کرده بود. ابراهیم رئیسی در یک گفتوگوی تلویزیونی در شامگاه ۲۶ مهرماه ۱۴۰۰، گفت: «با جدیت کارِ اقتصاد مقاومتی را دنبال خواهیم کرد و سفره و بازار و نان مردم را به این مذاکرات [احیای برجام] گره نمیزنیم.»
ریشه این رویکرد تیم رئیسی را باید در رویکرد دیپلماتیک دولت حسن روحانی، تاکیدش بر برجام و اثرش بر اقتصاد جستوجو کرد. حسن روحانی با برجام اقتصاد را به پیش برد، فرهنگ را جانی تازه بخشید و حتی انتخابات ۹۶ را با رای بیشتری بُرد. حالا تیم رئیسی دنبال نفی چنین رویکردی است و میخواهد نشان دهد برجام آن قدر هم که دولت روحانی میگفت مهم نیست.
واردات سینوفارم، تلاش گسترده دولت برای آغاز خانه سازی، ارتباط گسترده با چین و روسیه و تعلل تیم دیپلماسی دولت سیزدهم در بازگشت به برجام را میتوان تا حدی در این چهارچوب تفسیر کرد. دولت رئیسی میخواهد نشان دهد برجام یک مسئله مثل دیگر مسائل دیپلماتیک کشور است و سرنوشت کشور و به خصوص اقتصاد ایران به آن گره نخورده است. اما آیا واقعا چنین است؟
برجام و سرنوشت مردم ایران؛ گره خوردن یا نخوردن
به طور قطع وضعیت مطلوب آن چیزی است که امیرعبداللهیان در پی ترسیم آن است، این که سرنوشت ایران به هیچ کشور یا معاهده خاصی گره نخورده باشد و ما با تمام دنیا روابط متوازن، معقول، همراه با احترام و توسعه یافته داشته باشیم. اما آیا وضعیت مطلوب که امیرعبداللهیان ترسیم میکند امروز در دسترس ما است؟
بگذارید از آخرین داده موجود مهم اقتصاد ایران آغاز کنیم. محسن خجستهمهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران گفت: سناریوهای جبرانی برای تولید گاز طراحی شده است که اگر اجرایی نشود تا چند سال آینده به واردکننده گاز تبدیل خواهیم شد.
پیشتر محسن طرزطلب، مدیرعامل شرکت تولید برق نیروگاههای حرارتی ایران ضمن ابراز نگرانی از کمبود منابع سوخت مایع، از احتمال خاموشی در زمستان بهدلیل کمبود سوخت خبر داده بود.
دادههای گزارشهای ماهانه اوپک نشان میدهد در دور نخست تحریمهای گسترده علیه ایران تولید نفت خام از حدود ۳/۸ میلیون بشکه در روز تا ۲/۶ میلیون بشکه کاهش یافته است. این عدد در دور دوم تحریمها کاهش محسوسی داشته و سطح تولید نفت تا پایان سال میلادی گذشته در محدوده کمتر از دو میلیون بشکه در روز در نوسان بود. به گفته بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت روحانی، ایران پس از خروج یک طرفه آمریکا از برجام از صادرات حدود ۲ میلیارد بشکه نفت خام محروم شد که این مقدار معادل حدود ۱۲۰ میلیارد دلار است.
این رخداد یک اثر آنی و یک اثر بلند مدت دارد. اثر آنی این اتفاق کاهش فزآینده درآمد دولت، متوقف شدن پروژههای عمرانی و مشکلات اقتصادی ریز و درشت برای دولت و مردم است. اثر بلند مدت آن اما عدم وابستگی بازار نفت و گاز به ایران و بعد حذف کامل ایران از بازار است. اتفاقی که در همان دور نخست تحریمهای اوباما و کلینتون هم رخ داد. نکته تلختر این است که در تمام این زمان دو اتفاق دیگر نیز در حال رخ دادن است. دنیا در حال کاهش وابستگی به نفت است و تجهیزات نفتی و گازی ایران نیز به دلیل به روز نشدن در حال فرسوده شدن است.
از طرف دیگر به علت تحریمها ارزش مجموع اموال بلوکه شده ایران در کشورهای مختلف جهان تا ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. بنابر گزارش تفریغ بودجه ۱۳۹۹ که بیستم مهرماه ۱۴۰۰ در صحن علنی مجلس قرائت شد، فقط ۳۷.۵ درصد از درآمدهای مربوط به «واگذاری داراییهای سرمایهای» در بودجه سال ۹۹، محقق شده است. این یعنی تنها کمی بیش از یک سوم چیزی که پیشبینی میشد. نتیجه این اتفاق کسری بودجه، استقراض از بانک مرکزی، چاپ پول و در نهایت تورم است؛ هیولایی که سایهای بلند بر اقتصاد ایران انداخته است.
عباس آخوندی، وزیر اسبق مسکن و شهرسازی در دولت روحانی که در نهایت نیز به خاطر اختلاف نظر با رئیس جمهور از دولت جدا شد، در اردیبهشتماه ۱۴۰۰ در اظهاراتی گفت تحریمها هزینه تجارت را برای ایران ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش دادهاست. او هزینه دور زدن تحریمها در یک دوره ۱۶ ساله را ۴۰۰ میلیارد دلار اعلام کرده بود. محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت حسن روحانی نیز در فروردینماه ۱۴۰۰ همین افزایش ۲۰ درصدی را تایید کرده بود.
افزایش قیمت دلار، افزایش هر روزه قیمت کالاهای اساسی، کالاهای روزمره، کالاهای مصرفی و هر جنس ریز و درشتی نیز چنان ملموس است که بعید است نیاز به ارائه آمار خاصی داشته باشد.
در شرایط جنگی، سرنوشت مردم به صلح گره خورده است
در چنین شرایطی اساسا سرنوشت مردم و کشور به برجام گره خورده است و گره نخوردن آن دست ابراهیم رئیسی یا حسن روحانی نیست که اقدامی در این زمینه بکنند. وقتی تحریمهای آمریکا و دیگران اقتصاد ایران را تخریب کرده، فساد را گسترش داده و زندگی مردم را سخت کرده آیا میتوان از گره نخوردن سرنوشت مردم به تحریم سخن گفت؟
چنین ادعایی مثل این است که کسی در زمان جنگ بگوید سرنوشت مردم و کشور به پایان جنگ، آتش بس و در نهایت صلح گره نخورده است. با حاکمیت چنین نگاهی ایران امروز نیز درگیر جنگ با صدام بود و اعضای دولت میگفتند که سرنوشت کشور به جنگ گره نخورده است. بعد از پایان جنگ بود که رشد ایران شروع شد، اقتصاد جان گرفت، نفوذ سیاسی و نظامی ایران توسعه یافت و درها به روی ایران باز شدند. اگر ایران بر ادامه جنگ تا شکست مطلق صدام پای فشاری میکرد چه بسا قدرتهای آن وقت هرکاری برای نابودی ایران میکردند و در نهایت کشور ویرانه میشد. اما خردورزی در پایان دادن به جنگ نه تنها آرامش را به مردم و قدرت را به کشور داد بلکه مقدمه سقوط صدام و بعد نفوذ ایران در عراق بود.
حالا هم آن چنان که مسئولان ارشد کشور گفتهاند شرایط کشور جنگی است و ایران به یک تصمیم شجاعانه نیاز دارد که در ابتدا آرامش و آسایش را به مردم و قدرت و توسعه را به ارکان مختلف کشور باز گرداند و در نهایت مقدمه سقوط برخی از رقبا و دشمنان ایران در منطقه شود. دشمن هم قطعا دشمن بدعهدی است، درست مثل صدام بدعهد که خسارت ایران را جبران نکرد و ما هنوز هم خسارتی از عراق نگرفتهایم، اما با همه اینها صلح مواهب خود را برای ایران داشت.
نظر شما