سلام نو – سرویس اقتصادی: این روزها بار دیگر بحث دلار ۴۲۰۰ تومانی و حذف یا حفظ آن داغ شده است، آن هم در حالی که فشار اقتصادی، به خصوص روی اقشار ضعیف، افزایش یافته است. در چنین شرایطی باید چه کرد؟ چطور باید از اقشار ضعیف حمایت کرد؟
بهنام ملکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با سلام نو به بررسی چگونگی حمایت اقشار ضعیف پرداخت و به رانتهای پیدا و پنهان اقتصاد ایران اشاره کرد. او تاکید کرد ابتدا باید مشخص شود که در جنگ اقتصادی هستیم یا خیر و بعد متناسب با پاسخ به این سوال تصمیم بگیریم. این استاد دانشگاه در سخنان خود به طور مصداقی وضعیت صنعت خودرو را نیز بررسی کرد و به این مسئله پرداخت که چرا صنعت خودروی ایران امروز زمینگیر شده است.
ملکی با تاکید بر اینکه برای بهبود شرایط اقتصادی ابتدا باید وضعیت امروز کشور مشخص شود گفت:
در ابتدا باید مشخص کنیم که ما سالها است درگیر جنگ اقتصادی و تحریم هستیم یا نیستیم. اگر ما درگیر جنگ اقتصادی و تحریم هستیم باید بدانیم در شرایط جنگی به طور طبیعی کالاهای را جیره بندی میکنند و کالاهای اساسی را به نوعی کوپنی میکنند. این اتفاق برای این رخ میدهد که یک کارگر و کشاورز بداند در ماه میتواند چه قدر کالاهای اساسی بگیرد. آن چنان که امروز صاحبان خودرو سهمیه مشخص بنزین دارند و بیش از آن را باید با قیمت آزاد بزنند. این کار باید برای کالای اساسی هم رخ دهد تا حق و حقوق مردم مشخص شود. این حداقل انتظاری است که از دولت در چنین شرایطی میتوان داشت. ایران این تجربه را از زمان جنگ دارد و امروز هم امکان صدور کارت هوشمند برای این کار هست.
از طرف دیگر باید بنیانهای تورم در کشور خشکانده شود. امروز بودجههای ناکارآمد و ضد توسعه یکی از مشکلات اساسی کشور است. اگر این بودجه اصلاح، پرداختها درست، بخش ناکارآمد و بزرگ دولتی کوچک و تحریمها به نفع ملت برداشته نشود طبیعی است که شاهد کانونهای تورمی خواهیم بود که دولت اصلیترین عامل در دامن زدن به آن خواهد بود.
حالا امروز برخی میگویند که تحریم و جنگ اقتصادی نداریم و ایران راحت نفتش را میفروشد. اگر واقعا این چنین است باید مستقیم سرچشمههای تورم در ایران را کور کرد که اصلیترین آن بودجه و سیاستگذاریهای اقتصادی است.
این استاد دانشگاه در ادامه به مسئله ارز ۴۲۰۰ تومانی ایران اشاره کرد و گفت:
اگر اتفاقاتی که اشاره کردم رخ بدهد ارز ۴۲۰۰ تومانی که رانت بسیار بزرگی است نیز حذف خواهد شد و فضای کسب و کار اصلاح میشود و دیگر اینگونه نخواهد بود که آن کسی که میتواند ارز ۴۲۰۰ تومانی بگیرد قهرمان باشد و آن کس که نمیتواند ارز بگیرد به خاطر افزایش هزینه از رقابت حذف شود.
برای حمایت از اقشار ضعیف هم به جای ارز ۴۲۰۰ تومانی میتوان از کوپن الکترونیکی و روشهای دیگر استفاده کرد. مثلا اگر قرار است استخدامی صورت بگیرد بگوییم که اولویت با خانوادهای است که هیچ فرزند شاغلی ندارد. در ادامه نیز استانها را توسعه داده، تصمیمگیری را به استانها انتقال دهیم و به آمایش سرزمین توجه کنیم. این که همه چیز در تهران باشد باعث میشود همه برای رسیدن به مواهب قدرت و ثروت از شهرهای دیگر به سمت پایتخت کوچ کنند.
در چنین شرایطی هر دولتی که سرکار بیاید دنبال این است که «آسه بیاد، آسه بره تا گربه شاخش نزنه» و مافیاهای مختلف نیز به کار خود مشغولند و عملا امکان اصلاح در نظام تصمیمگیری به وجود نمیآید.
من تحلیل میخواندم که ایران در حال صادرات نفت است. اگر ما جنگ اقتصادی داشتیم چطور حقوق و مزایای یک عده خاص افزایش داشت و از جیب ۸۰ میلیون نفر برداشته شد تا جیب ۵ میلیون نفر ترمیم شود؟ من نمیخواهم بگویم وضع کارمندان دولت خوب است، اما آیا توده مردم باید هزینه کارمندان دولت را بدهند؟ آیا از کسانی که به نان شب محتاج هستند اجازه گرفته شد که از حقوق آنها برداشته شود و حقوق عدهای دیگر افزوده شود؟
ملکی وضعیت فعلی صنعت خودرو را مصداقی از اشتباهات اساسی نظام تصمیمگیری دانست و گفت:
نمونه این ماجرا صنعت خودروی ایران است. متاسفانه سیاستهایی اعمال شده که صنعت خودروی ما نابود شود. امروز میبینیم که فحاشی به خودروی داخلی ژست روشنفکری است، این در حالی است که خودرو تنها جایی است که امکان واقعی حمایت از تولید داخلی در آن وجود داشت و به دلیل شماره گذاری امکان مبارزه با قاچاق هم کاملا مهیا بود. متاسفانه امروز هر کسی میخواهد رای بیاورد به صنعت خودرو حمله میکند و از واردات دفاع میکند و نمیگوید پول چند هزار نفر در حساب همین وارد کنندگان خودرو مانده است و هیچ خودرویی به آنها نرسیده است.
ما به جای این کار با قیمتگذاری مصنوعی از جیب سهامداران واقعی هزینه کردیم. چرا از ۵ عضو هیئت مدیره یک خودروساز بزرگ ۴ عضو آن را دولت یا جاهایی منصوب کنند که سیاستگذاری رانتی تصویب میکنند؟ فکر میکنید رانتهایی که امروز در صنعت خودرو وجود دارد نصیب آدمهای عادی شده؟ این چهرههایی که منصوب میشوند دنبال حفظ میز خود هستند، نه تامین منافع مردم. این قیمتگذاری مصنوعی ظلمی در حق سهامداران واقعی و مردم بود.
این استاد اقتصاد با اشاره به بخشی از سیاستهای غلط اعمال شده در صنعت خودرو گفت:
باید پذیرفت دستهایی در کار هستند که صنعت خودرو به این جا برسد. وقتی ما تکنولوژی موشک نقطهزن داریم چرا در خودرو این چنین عقب مانده هستیم؟ به دلیل اعمال سیاستهای بسیار غلط. من یک زمان پیشنهاد تولید خودرو با کشورهای اسلامی را مطرح کردم و زمان دیگر پیشنهاد تولید خودروی مشترک با روسیه را مطرح کردم تا با افزایش تیراژ تولید سود داشته باشد.
واقعا کدام منطق سرکوب قیمت را میپسندد؟ کدام منطق میپذیرد تولید کننده محصولش را زیر قیمت عرضه کند؟ آیا اسلام میپسندد؟ من بعید میدانم هیچ مکتبی چنین چیزی را بپسندد. در چنین وضعیتی اختیار تولید خودرو در دست کسانی است که نه تنها مادر نیستند، بلکه حتی دایه صنعت خودرو هم نیستند.
گفته میشود در این سالها چند هزار نفر در صنعت خودرو استخدام شدند. در شرایطی که اقتصادی ما تحلیل رفته، از جیب چه کسی هزینه استخدام این نیروها پرداخت شده است و تعداد تولید خودرو کاهش یافته است؟ آیا نباید کسی پاسخگو باشد؟ مشکل دیگر بحث انحصار است که باعث دردسرهای بسیار شده است. امروز قطعهساز اسیر انحصار است.
ملکی در انتها شعارهای دولت رئیسی را مثبت ارزیابی کرد و گفت:
من تصورم این است دولت شعارهای خوبی داده است. مثلا دیدم آقای خاندوزی گفته میخواهد اسامی بدهکاران بانکی را ۳ ماه یک بار منتشر کند. این حرفها و کارها خوب است و نباید آن را زیر سوال برد. دولت وعدههای خوبی داده، اما این وعدهها باید مدتدار باشد و اجرایی باشد.
نظر شما