به گزارش سلام نو، آرمان ملی نوشت: دولت سیزدهم با وجود وعدههای بسیار در حوزههای مختلف بهویژه بهبود وضع معیشتی مردم و حل مشکلات اقتصادی هنوز آطور که باید نتوانسته رضایت مردم را جلب کند. هنوز شاهد گلایههای مردم از افزایش قیمتها و وضعیت زندگیشان هستیم. این در حالی است که دولت هنوز برنامه مدون و درستی برای حل و فصل مشکلات جامعه ارائه نداده است. از طرفی مجلس نیز بهجای اینکه به دنبال تحقق وعدههای خود باشد یا طرح صیانت از فضای مجازی را دنبال میکند یا به دنبال قانونی برای محدودیت حیوانات خانگی است. از همینرو است که دیده میشود با وجود گذشت قریب به ۱۰۰ روز از روی کارآمدن دولت و یک سال و اندی از روی کارآمدن مجلس این قوه هنوز موفقیتی حاصل نکردهاند. در این راستا برای بررسی تحقق وعدههای دولت و مجلس، عملکردهای این دو قوه و تاثیر آن بر به وجود آمدن نارضایتیهای جامعه «آرمان ملی» با محمدرضا خباز استاندار سابق سمنان و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
عملکرد مجلــس را بر پایههای وعده داده شده اقتصادی و بهبود وضعیــت معیشتی چگونه ارزیابی میکنید؟
اگرچه مجلس با حداقل رای در طول تاریخ انقلاب تشکلیل شده است ولی همان حداقلی که به اینها رای دادند به امید شعارهای آنها بود. اولین شعار و مهمترین شعار این بود که ما وضعیت معیشتی مردم را بهبود می بخشیم، جلوی تورم را میگیریم، رشد اقتصادی را به مردم تقدیم خواهیم کرد، بیکاری را کاهش خواهیم داد و... آنچه که مبتلا به مردم است و بیش از ۳۰ میلیون نفر از مردم این کشور زیر خط فقر مطلق هستند اینها به امید اینکه امیدی باشد رای دادند. ولی از روز اولی که بر صندلی های سبز بهارستان نشستند تغییر موضع دادند به جای اینکه به معیشت بپردازند به محدود کردن اختیارات مردم و محدود کردن حقوق شهروندی پرداختند. طرحهای فراوان غیر کارشناسی و مطالعه نشده را مرتب ارائه دادند از جمله طرح صیانت از فضای مجازی در صورتی که این اسمش، اسم قشنگی است ولی محتوای آن نارساست. به جای صیانت، تخریب است. بنابراین پیش بینی میکنم به جز یکی دو تا کار مثبت که مجلس انجام داد که یکی همان عدم رای اعتماد به وزراء پیشنهادی آموزش و پرورش بود، کار مثبتی که بشود از آن استفاده کرد و به عنوان افتخار به آن پرداخت انجام ندادند.
برعکس هم چوب لای چرخ دولت گذشته گذاشتند و این دولت هم که انتخاب شد تا مدت سه ماه سکوت کردند ولی یکی پس از دیگری دارند لب به سخن میگشایند. بنابراین این مجلس هم با آن شعارهایی که داده بود رفتارش متناسب نیست و در نظرسنجیها ۷۸ درصد مردم از رفتارها و تصمیمات اقتصادی دولت جدید ناراحت و ناراضی هستند از مجلس به طریق اولی، امیدوارم اینها به تعهدی که دارند. گمان میکنم کسی اگر قولی بدهد و به استناد آن قول از مردم رایی بگیرد و بعد به قولش عمل نکند ممکن است آن وکالت اشکال شرعی داشته باشد. چون شما قولی دادهاید و مردم به استناد آن قول به شما رای دادهاند حالا نه تنها به آن قول عمل نمیکنی و برعکس آن عمل میکنی و درصدد فرافکنی و فرار به جلو هستید ممکن است وکالت آقایان شبههناک باشد. یک راه به نظر من میرسد و آن هم این است که نمایندگان رسما یک اطلاعیه بدهند و یا هر کدام در حوزه انتخابیه خودشان از مردم خودشان در جلسههای عمومی عذرخواهی کنند و بگویند که یا تصور ما تصور غلطی بود و یا اینکه عدهای به ما اطلاعات غلط دادند و فکر میکردیم میتوانیم به شما مردم خدمت کنیم الان که آمدهایم میبینیم که موانع خیلی سنگینتر از این حرفهاست و ما توان برداشتن این بار سنگین را نداریم و از مردم پوزش میخواهیم شاید عذرخواهی آنها از مردم باعث شود، مقداری از عقوبت دنیا و آخرت آنها کم بشود.
سفرهای استانی رئیس جمهور را تا چه حد موثر میدانید؟
رفتارهای آقای رئیس جمهور مشابه رفتارهای احمدینژاد است و من این دولت را دولت سوم احمدی نژاد نامگذاری کردهام. در آن زمان آقای احمدی نژاد دستش باز بود و خلاف قانون هم میکرد و بودجهها را ابلاغ نمیکرد و وقتی به سفر استانی میرفت و قولهایی به مردم میداد دستش باز بود و وضع مملکت خوب بود و درآمد نفتی هم در اختیار داشت. رفتن احمدی نژاد یکسری آثاری برای کشور داشت ولی متاسفانه الان رفتن آقای رئیسی دردی از روی دل مردم بر نمیدارد بلکه همان هزینه رفت و آمد روی دوش بیت المال سنگینی میکند. معتقد هستم زمانی باید جایی رفت که بشود مشکلی را حل کرد. آقای رئیس جمهور به نظرم نتوانستند قولهایی را که در این سفرها دادند عمل بکنند. بهترین نمونه آن؛ با گذشت سه ماه از سفر به استان سیستان و بلوچستان هیچ کدام از تصمیمهای گرفته شده، عملی نشده است.
ارزیابی شما از عملکرد صد روزه دولت آقای رئیسی چگونه است؟
الان از زمان انتخاب آقای رئیسی که قرار شد به نفع مردم تغییراتی به وجود بیاورند تورم بالای ۵۰ در صد شد، یعنی رکورد تورم طول انقلاب در این دولت شکسته شد الان تورم بالای ۵۴ درصد است. بورس سقوط آزاد کرد در حالی که ایشان میگفتند یک هفتهای بورس را حل می کنند. الان نزدیک صد روز از آغاز کار دولت گذشته و بورس نه تنها حل نشده بلکه سقوط آزاد دارد. بنابراین در این صد روز اتفاقی نیفتاده مگر اینکه چیزهایی در ذهن ایشان است که در محاسبات ما نمیگنجد، محاسبات ما محاسبات عادی و معمولی کشور است. تا مشکل تحریمها را حل نکنند و تا جلوی اختلاسها را در همه سطوح چه رفقا و چه رقبا را نگیرند هیچ اتفاقی در کشور رخ نخواهد داد.
پس از سخنان مقام معظم رهبری در خصوص مهاجرت نخبگان؛ تحلیلهای بسیاری در خصوص علل و چرایی این موضع مطرح شد؛ تبیین شما از این موضع چگونه است؟
مهاجرت و خروج افراد از کشور دلایل مختلفی دارد. ای کاش یک رسانهای از جوانان این کشور نظرسنجی میکرد و مشاهده میشد که با کمال تاسف عده زیادی هستند که به مهاجرت فکر میکنند یا زمینه مهاجرت را فراهم کردهاند یا اگر فکر نمیکنند آرزویشان مهاجرت است و این به دلیل بعضی از سیاستهای غلطی است که در کشور حاکم میشود. یکی از دهها سیاست غلطی که در حال اعمال و اجراست، همین قوم و خویش سالاری است که یکی از دلایلی است که افراد نخبه احساس میکنند هر چقدر برجستگی و شایستگی داشته باشند نخواهند توانست در این کشور جایگاه شایستهای را به دست آورند. بنابراین میگویند ما به جایی میرویم که هم ارزش علم را بداند و هم ارزش تجربه ما را آگاه باشد و ارزش قائل باشد. با کمال تاسف عدهای به دروغ در رسانهها میگویند که در آینده نزدیک حتی آمریکاییها و اروپاییها به ایران مهاجرت خواهند کرد. مثل اینکه مسابقه دروغ گویی است هرکس دروغ بزرگتری بگوید، جایزه بیشتری خواهد گرفت. شما همین جوانان و مستعدین کشور خودتان را که با پول خودتان تحصیل کردهاند؛ نگه دارید، آمدن دیگران به داخل کشور پیشکش! اینها را اگر نگه دارید باعث میشود تا در آینده ایرانیانی که رفتهاند احساس امنیت و آرامش کنند و به کشور خودمان بازگردند. وقتی کشور از نیروی انسانی تهی شد طبیعتا ما از بقیه معنویات و ارزشها هم خدایی نکرده تهی خواهیم شد.
انتصابهای فامیلی چه بازخوردهایی در جامعه خواهد داشت و چه تاثیراتی خواهد گذاشت؟
یکی از اتفاقها بهویژه در سالهای اخیر، این بود که هر کسی که مسئولیتی را می پذیرفت تلاش میکرد تا وابستگان خودش را اگرچه شرایط احراز آن پست را نداشتند در پست غیرشایسته منصوب کند. دلیل این کار را هم میگفتند ما به اینها اعتماد داریم و ما باید افراد مورد اعتماد خودمان را بیاوریم. این اعتراض را یادم است اول انقلاب در سال ۱۳۵۶ و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی این اعتراض را به حکومت پهلوی داشتیم. میگفتیم که رژیم پهلوی به وسیله هزار فامیل اداره میشود؛ یعنی در کل کشور این هزار نفر هستند که در پستهای مختلف میچرخند چه در نمایندگی مجلس،چه در وزراء، چه در ارکان نظامیها و چه در پستها و مدیریتهای ارشد کشور و این را به عنوان یک انتقاد شدید به دولت قبل ابراز میکردیم. ولی متاسفانه بعد از انقلاب به صورت عمد ولی کم کم این قدر افزایش پیدا کرده که دیگر نمیشود این اعتراض را به حکومت قبلی کرد.
بلکه باید به دست اندرکاران این نظام هم این اعتراض را داشت که شما چرا وقتی به دنبال مشاور و یا معاون هستید در خانواده خودتان جستوجو میکنید. متاسفانه معرفی بعضی از وزراء مثل وزیر آموزش و پرورش معرفی شده به مجلس از بستگان آقای رئیس جمهور بودند. این امر پسندیده نیست بلکه یک رفتار بسیار نامناسب است و آثار بسیار منفی هم همراه خودش دارد. به همین دلیل تعدادی از رسانههای مستقل به این مسأله پرداختهاند و برخی با نهایت تاسف این مسأله را توجیه میکنند و این توجیه عذر بدتر از گناه است. شما اگر کسی را میخواهید در جامعه دنبالش بگردید، نه در خانواده خودتان، بنابراین به جای شایسته سالاری، داماد سالاری، قوم و خویش سالاری و در یکی از وزارتخانهها سه نفر از برادر زنهای وزیر وارد وزارتخانه مطبوع خودش کرده است. اینها با شعارهای قبلی آقایان قبل از انتخابات منافات دارد و هم با عقل منافات دارد به این دلیل که گشتن در درون یک محدوده خانوادگی حتما ظلم به خانواده بزرگ ایران است. کاری کردهاند که قبح این مسأله متاسفانه بریزد و بتوانند این روش نامطلوب را که ظلم به مدیریت کشور و نخبگان و اندیشمندان این کشور است را در داخل کشور رواج بدهند.
رئیس جمهــور پس از روی کارآمدن بر فراجناحی بودن دولت تاکید داشـت اما آنچه از دولت میبینیم بیش از فراجناحی بودن دولت اصولگرایان است؛ ارزیابی شما چیست؟
البته وقتی ایشان گفتند ما هم با خودمان گفتیم که از دیکته نانوشته نمیتوان ایراد گرفت. تا قبل از انتشار فهرست وزرای پیشنهادی به گفته ایشان خوش بین بودم ولی با انتشار نام وزراء با کمال تاسف باید گفت که نه تنها مدیران کشور فراجناحی نیستند بلکه عین جناحی هستند و نه تنها جناحی تنها بعضا از تندروهای جناحی انتخاب شدهاند و نه تنها تندروهای جناحی بلکه از کسانی انتخاب شدهاند که اصلا شایستگی این مقام ومنصب را ندارند. مثلا وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش که خوشبختانه مجلس به آن رای اعتماد نداد هیچ سنخیتی با این مسند نداشت. بنابراین این گفته آقای رئیسی که گفتند دولت سیزدهم فرا جناحی خواهد بود ایشان میخواستند از آقای هاشمی رفسنجانی تبعیت کنند.
آقای هاشمی رفسنجانی که گفتند من فراجناحی هستم در عمل هم این کار را کردند. یعنی در دولت ایشان هم اصولگرا و هم اصلاحطلب بود (اصولگرا و اصلاحطلب معتدل) ولی در این دولت به جز اصولگراها آن هم تعداد زیادی اصولگرای تند آن هم اصولگرایان تندی که هیچ سنخیت مدیریتی و تجربی و علمی با مسند مورد انتخاب ندارند. مهم تر از همه اکثر آنها از یک دانشگاه انتخاب شدهاند و آن هم دانشگاه امام صادق. در مصاحبههای قبلی بعد از رای اعتماد مجلس به دولت و گفتم که مجلسی که این جور کابینه نامناسبی را برای کشور انتخاب کرد به شش ماه نرسیده اعتراضهای خودشان را علیه کابینه خواهند داشت. اما متاسفانه اعتراضهای ما به سه ماه کاهش پیدا کرد. ۲۲۰نماینده به آقای رئیسی نامه نوشتند که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و همین نمایندگان شروع کردند به انتقاد کردن و به دو وزیر پیشنهادی ایشان هم رای ندادند که این دلیل بر این است که آقای رئیس جمهور نتوانستند به قولهایی که دادهاند عمل کنند.
نظر شما