سلام نو – سرویس اجتماعی: چند سالی میشود که با نزدیک شدن به کریسمس بحث ارتباط این جشن با ایران و ایرانیان مطرح میشود و بسیاری به شوخی، طنز، طعنه و کنایه این سوال را میپرسند که چرا یک نفر در ایران که نه به مسیحیت اعتقادی دارد و نه با تقویم میلادی کاری دارد کریسمس را جشن میگیرد.
بسیاری این سوال را میپرسند که چرا وقتی جنشی مثل یلدا داریم باید برای کریسمس خوشحال باشیم؟ چرا به جای کریسمس برای عید نوروز شادی نمیکنیم؟ همین سوال درباره ولنتاین و سپندارمزدگان هم مطرح است.
کار به جایی رسیده که آنانی که صلاحیت روانشناسی و جامعه شناسی ندارند از خود باختگی ایرانیان، اختلال هویت آنان و چیزهایی شبیه به این سخن میگویند و برخی دیگر آن را نماد غرب زدگی میدانند. برخی صاحبان تریبون و مسئولیت نیز از ضرورت برخورد با گسترش جشنهایی مثل کریسمس و ولنتاین حرف میزنند و انتظار دارند نیروی انتظامی کشور به جنگ کاجها و خرسهای صورتی برود.
اما واقعیت این است که نمیتوان همه چیز را چنین ساده و با چند برچسب حل کرد. نخست این که کریسمس از چین تا روسیه و از آمریکا تا ایتالیا جشن گرفته میشود؛ از جوامع بیخدای شرقی تا جوامع مذهبی مسیحی. کریسمس هرچند ریشه مذهبی دارد، اما امروز یک جشن مذهبی نیست بلکه سنت جمعی و جهانی برای نو کردن سالی است که برای بسیاری«سال کاری» دانسته میشود.
مسئله دیگر این است که کریسمس الزاما یک جشن غربی نیست و ریشههای شرقی آن بسیار است و حتی برخی رسومات آن را تا گرامیداشت مهر و میترا در ایران باستان نیز ریشهیابی کردند. مسیح، به عنوان ستون اصلی کریسمس نیز پیامبری شرقی و برآمده از شرق است و به ایران و ایرانیان نزدیکی بیشتری دارد تا آمریکا. در نتیجه شاید با این تعبیر بتواند اروپا و آمریکا را شرق زده نامید.
با این همه، پاسخ به این پرسش که « چرا ایرانیان کریسمس را دوست دارند» به نظر مهم و ضروری است و بد نیست تلاش کنیم تا به این پرسش خارج از شعار و برچسب پاسخ دهیم.
اول اینکه امروز ما در فضایی زندگی میکنیم که به حق دهکده جهانی است. در این دهکده جهانی شما همان ساعتی آخرین قسمت ماتریکس را میبینید که یک آمریکایی میبیند. همان گوشتی را مصرف میکنید که یک بریتانیایی مصرف میکند و همان شکلاتی را میخورید که یک روسی میخورد.
در این دهکده جهانی شکلات و گوشت شاید با تاخیر منتقل شوند، اما فرهنگ به سرعت نور منتقل میشود، آن هم وقتی رسانه حامی گسترش یک فرهنگ خاص باشد.
در این جا رسانههای مختلف آمریکا، انگلیس و بسیاری از کشورهای اروپایی تصاویری بسیاری جذاب از کریسمس ساختند و در واقع این جشن را به یک برند جهانی بدل کردند. شاید تا ۵۰ سالِ پیش کریسمس، حداقل به شکل امروزی و با این حجم از اشتراکات، این قدر گسترده نبود و بین کریسمس ارامنه در ارمنستان و کریسمس آمریکاییها در نیویورک تفاوت بسیار بود، اما امروز به لطف رسانه خوانش آمریکایی بسیار محبوب شده است.
چشمهای خود را ببندید و تنها کمی فکر کنید چند فیلم و موسیقی کریسمسی در ذهن شما شکل میگیرد؟ از تنها در خانه تا موسیقیها التون جان و بسیاری دیگر از خوانندههای انگلیسی زبان. ما مجموعهای بسیاری گسترده از محتوای رسانهای با کیفیت برای کریسمس داریم که اتفاقا هر روز هم در حال گسترش است. از طرف دیگر رسانه هر روز در حال تصحیح و بهبود کیفیت تصاویر ذهنی و عناصر کریسمس است.
آیا ما ایرانیان در حد توان خود برای یلدا و نوروز چنان کردهایم؟ امروز هیچ تصویر قوی و قدرتمندی از عمو نوروز وجود ندارد. قویترین تصویر نوروز حاجی فیروز است که امروز نام و تصویرش مترادف با کودکان کاری است که آخر زمستان سر چهار راه میرقصند تا شاید درآمد بیشتری داشته باشند.
بهترین موسیقی مشترک و جمعی ما برای نوروز چیست؟ هنوز بوی عیدی فرهاد است که پیشتاز است و در مقام دوم شاید ما به هیچ موسیقی مشترکی نرسیم. بوی عیدی فرهاد هم که عیدانه و شادیآور نیست. یلدا هم وضعیت مشابهی دارد با این تفاوت که چند سالی است یک موسیقی مشترک به نام «تو شب یلدای منی...» را به دست آورده است. چند فیلم و سریال یلدایی و نوروزی به خاطر دارید؟ پایتخت؟ همین؟
واقعیت این است که هر چقدر هم نوروز و یلدا با ریشهتر باشند باز هم کیفیت رسانهای و مشترکات جمعی کریسمس را ندارند و در این وضعیت چندان عجیب نیست که کودکان، نوجوان و جوانان یک فرهنگ مشترکِ قوی جهانی شاد را انتخاب کنند.
مسئله دیگر مهاجرت گسترده ایرانیان به خارج است. به لطف وضعیت ایران در سالهای گذشته ما شاهد چندین موج مهاجرت از ایران بودیم. امروز در آمریکا، آلمان، ایتالیا و بسیاری از کشورهای دیگر جمعیت بزرگی از ایرانیان زندگی میکنند که با خانواده خود در ایران در ارتباطات هستند. این ارتباط نیز به خودی خود باعث آشنایی و تقویت بیشتر مناسبتهایی مثل کریسمس میشود.
اگر نگران گسترش کریسمس و کمرنگ شدن یلدا هستیم، اگر افسوس میخوریم چرا به جای مناسبت مذهبی عید پاک، اعیاد مذهبی ما گرامی داشته نمیشود باید دنبال تقویت رسانهها و تقویت محتوای فرهنگ خود باشیم نه برچسب زدن به مردم و فرهنگهای دیگر.
نظر شما