سلام نو – سرویس اجتماعی: صنعت گردشگری در تمام دنیا به عنوان صنعت پاک، سودزا و موثر شناخته میشود و تمام کشورها سعی دارند از کمترین ظرفیتهای خود برای ورود به این صنعت استفاده کنند.
در این میان ایران به عنوان کشوری با سابقه تاریخی چند هزار ساله که اتفاقا طبیعتی چهار فصل و متنوع نیز دارد کشوری با ظرفیتهای فوقالعاده گردشگری به حساب میآید. اما آیا داشتن چنین ظرفیتهایی برای ورود به صنعت گردشگری کافی است؟
پاسخ به این سوال منفی است. گردشگری امروز یک صنعت است و موفقیت در یک صنعت به داشتن دانش، بلد بودن فن، هنر فروش، برند سازی و تبلیغات نیاز دارد. فرقی ندارد که شما یک کشور تازه شکل گرفته در قلب اروپا باشید یا کشوری مثل یونان با سابقه تاریخی و تمدنی چند هزار ساله، اگر نتوانید گردشگری خود را تجاری سازی کنید و الزامات صنعت توریسم را رعایت کنید از دور رقابت خارج میشوید.
این جا دقیقا همان جایی است که ایران، به عنوان یکی از کُهنترین کشورهای بر جا مانده بر صفحه تاریخ، در آن ضعف دارد. برای درک بهتر این ضعف کافی است نگاهی به لیست مشاهیر، هنرها و حتی غذاهای ایرانی بکنید که امروز با نام دیگر کشورها شناخته میشوند. سازهای ما به نام جمهوری باکو (آذربایجان) میخورد، مولانا را با نام رومی و ترکیه میشناسند و رژیم اشغالگر قدس هم سالاد شیرازی را با اضافه کردن فلفل دلمه سالاد اسرائیلی مینامد و آن را تبلیغ میکند!
برای درک اهمیت تجاری سازی گردشگری بد نیست نگاهی به مسئله برندینگ در حوزه گردشگری، به خصوص برندینگ مقاصد گردشگری داشته باشیم.
شاید بتوان "من عاشقم نیویورک هستم" را مشهورترین وً قدیمیترین برند شهری دنیا دانست. طرحی که در دهه ۷۰ میلادی ایجاد شد و امروز نمونههای ضعیف آن در بسیاری از نقاط دنیا از جمله شهرهای مختلف ایران نیز به چشم میخورد. همین ماجرا درباره برند شهرهایی مثل لندن، دبی و سئول هم صدق میکند. شهرهایی که نام آنها با یک تصویر روشن در ذهن مخاطبان گروه خورده است.
چنین چیزی تقریبا درباره هیچ کدام از شهرهای ایران صدق نمیکند و هیچ کدام از مقاصد گردشگری ایران به طور جدی روند برندینگ مقصد گردشگری را طی نکردهاند. نه تهران و برج آزادی، نه اصفهان و نقش جهان و نه یزد و امیر چخماق هیچ کدام با یک جمله، یک تصویر یا کلیدواژه مشخص شده در ذهن مخاطبان خود ندارند. آن چه که از اصفهان، یزد، شیراز و هر جای دیگری هم در ذهن مخاطب باقی مانده محصول ظرفیتهای ذاتی این مقاصد است.
مشکلی که در برند سازی مقاصد گردشگری ایران وجود دارد در کل صنعت توریسم ایران نیز وجود دارد و ما از دانش، فن، هنر فروش و هنر برند سازی لازم برخوردار نیستیم.
در فضایی که ترکیه، عربستان، قطر، عمان و کشورهایی از این دست برای صنعت گردشگری خود بودجههای چند میلیارد دلاری دارند و با بهترین آژانسهای تبلیغاتی دنیا همکاری میکنند نمیتوان انتظار داشت این دانش و فنون به سادگی و با کمک اینترنت و ویکی پدیا به گردشگری ایران وارد شود و گردشگری سنتی ایران را تبدیل به صنعتی مدرن کند.
برای تبدیل گردشگری ایران به صنعت گردشگری واقعی نیاز به سرمایهگذاری و همکاری دولت با بهترین متخصصان دنیا، تبلیغات گسترده، باز کردن فضا برای سرمایهگذارن داخلی و اقدامات جدی و فوری است. عقب افتادن بیش از پیش این اقدامات باعث میشود تا ایران هر روز فاصله بیشتری با رتبههای اول صنعت گردشگری دنیا بگیرد و عملا از لیست مقاصد گردشگری جدی جهان خارج شود. در چنین شرایطی باید بی پرده گفت که اگر گردشگری ایران تبدیل به صنعتی مدرن و جدی نشود ترکیه، عربستان و قطر ایران را میبلعند و جز بخشی از غیراقتصادیترین گردشگران سهمی از گردشگری برای ایران باقی نمیگذارند.
نظر شما