به گزارش سلام نو به نقل از کجارو، شیطان کوه، امتداد رشتهکوههای البرز است که دامنههای سر سبز و جنگلی آن در شرق گیلان و شهر زیبای لاهیجان فرود آمده است. اینجا یکی از مشهورترین جاهای دیدنی لاهیجان و گیلان است. لاهیجان را همه به چای خوش عطر و خوش طعم میشناسند؛ اما نوشیدن این چای در ارتفاعاتی مشرف به این شهر زیبا و دوستداشتنی تجربهای متفاوت را برای شما رقم خواهد زد. برای رفتن به شیطان کوه نیازی نیست مسافتی طولانی را طی کنید یا تدارکات خاصی ببینید، شیطان کوه در قلب شهر لاهیجان و در دسترس است. شیطان کوه در فاصله ۳۵۱ کیلومتری تهران قرار دارد و شما از تهران چهار ساعت و ۴۸ دقیقه زمان در پیش رو خواهید داشت.
شما میتوانید بدون تدارک امکانات رفاهی خاصی به این کوه زیبا بروید؛ چراکه همه چیز از پیش برای تماشای غروبی زیبا بر فراز شهر لاهیجان آماده است. شیطان کوه بام لاهیجان است و از آنجا نمایی کامل از شهر و استخر زیبا و وسیع شهر لاهیجان پیدا است. ناگفته نماند که اگر اهل پیاده روی و کوهنوردی باشید میتوانید با عبور از مسیر پلکانی کنار استخر لاهیجان و از دل مسیری سرسبز با درختان گردو و انار خود را به این بام و در واقع قله این کوه زیبا برسانید.
مسیر دسترسی به شیطان کوه
برای رفتن به شیطان کوه باید ابتدا خود را به لاهیجان برسانید. شما میتوانید در مدت زمان سه ساعت و ۵۰ دقیقه از تهران با خودروی سواری با عبور از شهرهای کرج، قزوین و رودبار و طی مسافت ۳۲۷ کیلومتر به شهر رشت برسید. از شهر رشت تا لاهیجان در حدود ۵۲ کیومتر در پیش خواهید داشت که با سواری یک ساعت زمان میبرد. اگر با خودروی شخصی خود سفر میکنید، میتوانید بدون عبور از شهر رشت مستقیم به لاهیجان بروید. فقط کافی است بعد از پلیس راه رشت از خروجی شهر سنگر خارج شوید و مسیر خود را بهسمت جاده سیاهکل و لاهیجان ادامه دهید.
فرودگاه رشت دایر است و اگر مایل باشید در زمان صرفهجویی کنید، با پرواز مستقیم تهران به رشت در کمتر از نیم ساعت به مقصد خواهید رسید. علاوه بر این شما میتوانید این مسیر را با قطار تهران رشت و در مدت زمان پنج ساعت نیز طی کنید. بیشک از تصمیم خود برای استفاده از قطار پشیمان نخواهید شد؛ چون مسیر ریلی از میان مناطق جنگلی و کوههای سرسبز عبور میکند و در طول مسیر مناظر چشمنوازی در انتظار شما است.
شیطان کوه را در گذشته با نامهای شاه نشین میشناختند که بزرگان و شیخان از این کوه و گذرهای آن را بهصورت اختصاصی برای شکار استفاده میکردند
به شهر لاهیجان که برسید از هر نقطه شهر که نگاه کنید شیطان کوه را میبینید، برای رفتن به این بام زیبا دو راه دارید، اگر اهل پیادهروی باشید میتوانید از خیابانهای اطراف استخر یعنی بلوار خلیجفارس و خیابان مطهری خود را به پلکانی طولانی برسانید که از کنار آبشار شیطان کوه شما را به بام سبز هدایت میکند. در این مسیر، ۷۰۰ پله روبهروی شما قرار دارد که ممکن است در روزهای گرم سال و در آب و هوای شرجی کار را برای شما دشوار کند.
شما میتوانید با خودروی شخصی خود نیز با طی مسافت کوتاهی به بام سبز برسید؛ فقط کافی است خود را به میدان کاشف السلطنه برسانید و از آنجا وارد خیابان طلای سبز شوید. در انتهای این خیابان قله شیطان کوه را خواهید دید که به بام سبز معروف است. در محوطه بام سبز پارکینگ مناسبی برای ماشینها تعبیه شده است.
چرا نام این مکان شیطان کوه است؟
در مورد انتخاب نام شیطان کوه داستانهای زیادی وجود دارد که فارغ از راستی و ناراستی شنیدن آنها خصوصا از زبان مردم محلی خالی از لطف نیست. عدهای در کودکی شنیدهاند که در دل این کوه گنجی پنهان شده است و مار عظیمی از آن محافظت میکند. این امکان وجود دارد که علت این نامگذاری به همین مار ترسناک محافظ گنج مرتبط باشد. جالبتر آن که بر اساس همین داستان بسیاری از مردم در گذشته، این کوه را برای یافتن این گنج افسانهای جستوجو کردهاند. گروهی دیگر در داستانها از وجود غاری در میان کوه گفتهاند که صدای باد را هولآور و وحشناک منعکس میکرده است و مردم قدیم این صداها را آواهایی شیطانی میدانستند و بر همین اساس این کوه را شیطان کوه نام نهادند.
شیطان کوه قلب لاهیجان است و از آن با عنوان بام سبز نیز یاد میکنند
در دیگر روایتهای مرتبط با نام شیطان کوه باز هم به وجود غاری که امروز مسدود یا از میان رفته اشاره شده که این بار بیشتر مورد استفاده بزرگان و شیخان بوده است؛ بزرگان و شیخانی که این کوه و گذرهای آن را بهصورت اختصاصی برای خود و شکار مورد استفاده قرار میدادند و ورود مردم عادی را به آن ممنوع کرده بودند. مردم این کوه را شیخان کوه نیز مینامیدند؛ اما در گذر از زمان این نام با افسانههای مردمی آمیخته شد و به شیطان کوه تغییر پیدا کرد.
در این میان شاید پرتکرارترین داستان در میان مردم لاهیجان درباره شیطان کوه این باشد؛ کوهی که با نام شاهنشین شناخته میشده و محل زندگی و قلعه پادشاهان محلی لاهیجان بوده است. قلعهای که بر اساس گفته مردم محلی آخرین بازماندههای آن با حمله شاه عباس صفوی از میان میرود و با گذر زمان نام قدیمی آن فراموش میشود یا شاه عباس و اطرافیان او برای بدنام کردن شورشیان و حاکمان محلی این نام را بر این کوه میگذارند.
استخر لاهیجان
شیطان کوه در مجاورت خود زیباییهایی چشمنواز دارد. در غروب بر فراز این کوه بلند که قرار میگیرید علاوه بر تماشای کمرنگ شدن تدریجی آفتاب روی خانههای شهر استخری زیبا میبینید. این استخر که گذشتهای طولانی دارد، تمام نورهای شهر را همچون آینهای منعکس میکند.
استخر لاهیجان در گذشته که این کوه را شاهنشین میخواندند محلی برای انبار کردن آب مورد استفاده برای آبیاری مزارع برنج و چای بوده و آب آن از کوههای اطراف تامین میشده است. این استخر با عرض ۲۰۰ متر، طول ۷۰ متر و عمق چهار متر، ۱۷ هکتار وسعت دارد. درست در مرکز استخر لاهیجان جزیرهای است که ساختمانی قدیمی در میان آن خودنمایی میکند. در گذشته به جزیره وسط استخر لاهیجان «میانپشته» نیز میگفتند. این جزیره و عمارت توسط پل سیمانی نسبتا بلندی به بخش جنوبی استخر متصل شده است.
شاید دیدن و خواندن از شهر لاهیجان و استخر آن از نگاه و زبان یک شاعر دوست داشتنیتر باشد. به نقل از کتاب «نامهها، مجموعه آثار نیما یوشیج» که توسط سیروس طاهباز گردآوری شده است، نیما یوشیج در نامهای به رسام ارژنگی در ۲۹ دی ماه ۱۳۰۸ لاهیجان را در ۸۰ سال پیش اینگونه توصیف میکند:
حالیه در لاهیجان در محله معروف «خُمی کلایه» عمر خود را میگذرانم. ارزاق نسبتا ارزانتر است و خانهای را که دو اتاق فوقانی و دو اتاق تحتانی دارد را به ماهی ۲۵ قران کرایه کردهام، یک مقدار کتاب با خودم همراه دارم، سرگرمی من مطالعه و تحریر و تماشاهای شاعرانه است با همان اخلاق و عادات غیر منظم سابق، همه چیز را فرع بر تفنن خود میدانم... هیچکدام از اهالی به من عنوان نویسنده و شاعر نمیدهند به این ترتیب خیلی آزاد هستم ... در اینجا با منظرههای بسیار قشنگ طبیعت روبهرو هستم... اساس زیبایی کاملا به این کوه های وسیع که مستور از درختهای کهنهاند تعلق گرفته است جز اینکه در آنها از گذشته خود چیزی نمیبینم و چندان با عادات من که میل دارد خیلی بیشتر دور از مردم زندگی کنم مطابقه نمیکند.
در قسمت شرقی شهر آب بندان بسیار وسیعی هست، معروف است که آن را «خان احمد» یکی از ملوک و متنفذین بزرگ گیلانِ قدیم، برای تفریح خود ساخته بوده است و خودش بالای تپه، که امروز جنگل است، قصری داشت، این شخص خیلی جنگها کرد و عاقبت بهقول مورخان گیلانی، شاه عباس او را شکست داد و او از ناچاری به «اسلامبول» (استانبول امروزی) گریخت.
گردشگاه من اغلب در کنار این آب بندان است، فوقالعاده غروب آفتاب در این ناحیه قشنگ است بهعلاوه منظره ی افق از آنجا باز و دلگشاتر است، وقتی از تپه بالا میروی جنگلها خیلی خوب میبرازند، مثل اینکه هر قدر انسان به تماشای آنها نزدیکتر میشود آنها نیز درک کرده مثل دخترهای مکار خود را به غمازی زیباتر جلوه میدهند، من همیشه منتظر بهار این محوطه هستم، از پای همین تپه به «شیخانور» معروف میروند. در هر قدم خود را به محلی میرسانم که تاریخ مخصوصی دارد باید خم شوم و گذشته را بخوانم. لاهیجان قدیم خیلی بزرگتر از لاهیجان حالیه بوده است، تا امروز شهر بهکلی تغییر کرده و آثار گذشته آن کم کم محو میشود. من جمله تپه مصلی که در قسمت شرقی خارج شهر واقع شده است. در زمان اغتشاش روسها سربازهایی را که کشته میشدند در اینجا دفن میکردند.
اهالی با من زود گرم میگیرند و مرا دوست خود پیدا میکنند... از یک ساعت به غروب مانده، جمعیت، گردشگاه کوچک شهر را پر میکند. این گردشگاه، خیابان دهنه بازی است که مستقیما به صحرا و جنگل میرود و از طرف دیگر به لنگرود، مزارع چای که در دامنه جنگل واقع شدهاند، از آنجا پیدا است، زنها مجتمعا حرکت میکنند. وقتی آفتاب میخواهد غروب کند مثل یک دسته کلاغ سرگردانند. تمام آنها جوراب سفید و کفش راحت جیر دارند. پیچه زدن اصلا مرسوم آنها نیست. نیم لا رو میگیرند و در دلربایی خیلی ماهرند. راه رفتن با نوک پنجه آنها مخصوص به خود آنها است. مثل این است که میرقصند. فقط نگاه فتان چشمهاشان پیدا است...
در سال ۹۸۵ هجری شمسی احمد خان گیلانی بعد از جنگهای بسیار از شاه عباس صفوی شکست میخورد؛ معروف است که شاه عباس صفوی آن جزیره را در میان آن استخر میسازد؛ اما آثار از آن دوران در درون این جزیره باقینمانده است. همان طورکه نیما یوشیج در نامه خود توصیف میکند شیطان کوه و استخر در گذشته گردشگاهی در خارج از شهر بوده است که امتداد آن از طرفی به جنگلها و از طرف دیگر به لنگرود و مزارع چای میرسد. استخر امروزی همان آببندان وسیعی است که خان احمد گیلانی از افراد با نفوذ زمانه آن را برای تفریح خود میسازد و در کوههای مشرف به آن قصری میسازد که امروز اثری از آن باقینمانده است.
متاسفانه از سال ۱۳۸۱ تا چندی پیش بسیاری از مردم لاهیجان و گردشگران از این جزیره زیبا محروم بودهاند. متاسفانه سرقفلی این ملک عمومی در سال ۱۳۷۶ توسط شهردار وقت لاهیجان طی قراردادی قانونی برای مدت ۹۹ سال (برخی میگویند بهصورت دائمی) با مبلغی نامشخص به اشخاصی حقیقی واگذار میشود. در این مکان بعد از این قرارداد ساختمانی ساخته میشود که همچنان بهشکل متروکه وجود دارد. این ساختمان برای مدت کوتاهی در قالب تالار و رستوران فعالیت میکند؛ اما در طی سالهای بعد بیاستفاده رها شده و درب ورودی بر سر مسیر سیمانی منتهی به این جزیره گذاشته میشود که این درب سالهای متمادی بسته باقی میماند. پس از سال ۱۳۷۶ شهرداری و شورای شهر لاهیجان تلاش بسیاری برای برگرداندن این ملک عمومی به شهر و صاحبان واقعی آن یعنی مردم کردهاند؛ اما همچنان با وجود گذشت سالها چندی پیش تنها بخشی از این جزیره به مردم لاهیجان بازگردانده شده است؛ آن هم با پرداخت مبلغی سنگین به افرادی که سرقفلی به آنان واگذار شده بود.
این آببندان پایین شیطان کوه به مرور زمان توسعه پیدا میکند و جزوی از شهر میشود؛ برای مثال در حوالی دهه ۵۰ در ابتدای بلوار مطهری روبهروی استخر سینمایی به دست اکبر پدیدار ساخته میشود که بهدلیل دور بودن از مرکز شهر مینیبوس رایگانی برای رفتوآمد به آن در نظر گرفته میشود. در هر صورت استخر از گذشته تا به امروز که شهر تا به آنجا نیز گسترش پیدا کرده است، مکانی برای گشتوگذار ساکنان لاهیجان بوده و است.
دورتادور استخر لاهیجان بلواری به طول دو کیلومتر کشیده شده است. بسیاری از اهالی لاهیجان در ساعات مختلف روز برای دویدن، پیادهروی و سایر ورزشها این مکان را انتخاب میکنند. بسیاری هم روی نیمکتهای تعبیه شده در حاشیه استخر یا فضای سبز اطراف مینشینند و از منظره شیطان کوه لذت میبرند. فراموش نکنید که برای سپری کردن شب در حاشیه این استخر شما تنها میتوانید در بخش غربی محوطه استخر چادر برپا کنید.
نظر شما