سلام نو – سرویس اجتماعی: آشپزهای شمالی یا آشپزهای ترک؟ شاید هم آشپزهای لر؟ کدام یک مسئول آشپزخانه بهشت هستند؟ به جز این سه قوم ایرانی که یکی برای پلو و کباب و سفره رنگین، دیگری برای غذاهای مرد افکن و آن یکی برای کبابهایش مشهور است بسیاری دیگر از نقاط ایران نیز غذاهای درجه یک و کم نظیر دارند که خود به تنهایی یک جاذبه توریستی تمام عیار هستند.
گردشگری غذا، توریسم آشپزی یا آنطور که مردم در بین خودشان میگویند شکمگردی یکی از تازهترین گونههای توریسم است که در سالهای اخیر حسابی مورد توجه قرار گرفته است. اگر تا چند دهه پیش گردشگری تنها به آثار باستانی و فرهنگی و موزه محدود میشد حالا غذا نیز در کنار بسیاری از موارد دیگر تبدیل به یکی از جاذبههای جذاب برای سفر شده است.
گردشگری غذا صنعتی بسیار نوپاست که ادبیات آن به سال ۲۰۰۱ برمیگردد، زمانی که عبارت «گردشگری خوراک و پختنیها» در مقالهای توسط اریک ولف مدیر اتحادیه بینالمللی توریسم غذا معرفی شد.
شاید در نگاه اول گردشگری غذا چیز عجیبی باشد، اما اگر کمی فکر کنید این ماجرا چندان هم عجیب نیست و برای همه ما سابقه داشته است. چند لحظه چشمان خود را ببندید. بسیاری از ما به هوای خوردن زیتون پرورده درجه یک و مرغ ترش به گیلان میرویم. در اردبیل و تبریز دنبال شیرینیهای درجه یک و عسل میگردیم، در لرستان پیش از همه چیز دنبال دنده کباب هستیم و در اهواز، حمیدیه و بندر عباس دنبال فلافل و انواع غذاهای چرب و دلانگیز عربی هستیم.
این مسئله چندان هم عجیب و منحصر به ایران نیست. بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، اصلی ترین دلایل سفر گردشگران به نقاط مختلف جهان به ترتیب جاذبه های فرهنگی، طبیعت گردی و گردشگری غذا است که بیشترین محبوبیت را دارند. بنا به نظر پژوهشگران، سهم گردشگری غذا یا شکم گردی در صنعت گردشگری حداقل حدود ۱۵ درصد است و هر گردشگر در طول سفر تقریبا ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلار برای خرید غذا و خوراکی هزینه می کند. این عدد تا ۳۵ درصد نیز قابل افزایش است و بعضی گردشگران تا ۲ برابر حداقلها برای غذا هزینه میکنند.
واقعیت این است که شکمگردی یا همان توریسم غذا لذت بخش است و لذت یکی از مهمترین محورهای هر سفری است. البته غذای هر منطقه به جز لذت چیزهای بیشتری نیز برای عرضه کردن به گردشگران دارد.
غذاهای هر منطقه محصول تاریخ، جغرافیا، فرهنگ، باورها و مدل زندگی آن منطقه است و شما با تجربه غذاهای هر منطقه از پنجرهای تازه با فرهنگ و تاریخ آن آشنا خواهید شد. مسئله دیگر درباره گردشگری غذا این است که بسیاری از غذاهای دنیا برای عموم مردم ناشناخته است و گردشگران سفر غذایی را نوعی ماجراجویی و کشف ناشناختهها نیز ارزیابی میکنند.
بر اساس گزارشهای موجود نزدیک به یکسوم از اپراتورهای تورهای ماجراجویانه میگویند که مسافرانشان از آن خواستهاند که تجربه انواع مواد غذایی ناشناخته را بهعنوان بخشی از تجربه سفر بگنجانند. انجمن بینالمللی تجارت سفرهای ماجراجویانه اخیراً نتایج یک بررسی گسترده را بر اساس نظرسنجی از ۲۸۱ تورگردان داخلی و خارجی و آژانس مسافرتی از ۵۴ کشور که سالانه به بیش از ۳۳۰۰ مسافر خدمات سفر ماجراجویانه ارائه میکنند، منتشر کرد.
از جمله بخشهایی که شامل گردشگری غذا میشود میتوان به کلاس های آشپزی، تورهای غذایی و جشنوارههای غذایی و نوشیدنی مناسبتی اشاره کرد. با این که گردشگری غذایی رسما عمری نزدیک به دو دهه دارد اما مشتریانی حرفهای و پروپا قرص دارد که تنها برای تجربه طعمهای مختلف و آموزش آشپزی به سفر میآیند.
در این میان ایران یکی از کشورهایی است که ظرفیتهایی فراتر از حد تصور برای توریسم غذا دارد و میتواند به یک قطب بیرقیب در این عرصه بدل شود. از سوهان، آش و آبگوشت قم تا شیشلیک شاندیز در مشهد و آش شلغم، خورشت ریواس و بلغور خطهی خراسان و از کباب ترش، شیش انداز، باقلاقاتوق، میرزاقاسمی و کوکوی خاویار، زیتون پرورده گیلان تا کبابهای بختیاری ایران تنوعی کمنظیر در حوزه غذا دارد که تنها به تبلیغ و جذب مشتری نیاز دارد. این مسئله وقتی اهمیت بیشتری مییابد که به یاد بیاوریم حوزه گردشگری غذا به نسبت جدید است و ایران هنوز خیلی از رقبای خود عقب نمانده است.
نظر شما