سلام نو – سرویس اجتماعی: اسم چابهار که میآید چه چیزی را به خاطر میآورید؟ میوههای تابستان؟ گرما و همیشه بهار بودن؟ ساحلهای داغ و مطبوع و دریای آبیتر از آبی؟ لباس و تنقلات و کالاهای ارزان؟ مقصد کم نظیر برای دیدن چیزهایی که در نقاط دیگر ایران به راحتی پیدا نمیشود؟
این تصاویر اصلا غلط نیست و چابهار یکی از کمنظیرترین مقاصد گردشگری کشور است. به سمت کوههای مینیاتوری که بروید فکر میکنید در مریخ فرود آمدهاید و سیارهای دیگر را تماشا میکنید. به تالاب لیپار که بروید طیف گستردهای از پرندگان را میبینید. مسجد جامع دزک شما را به مساجد دوران صفویه میبرد و شکلی متفاوت از مسجد را در نظر شما زنده میکند.
غارها هم جذابیت خود را دارند. این غارها ترکیبی از دو غار طبیعی و مصنوعی در کنار هم هستند که غار طبیعی دارای ظاهری نیم دایره ای است که با تراشکاری هایی درون غار گسترش یافته. گاندوها، این تمساحهای پوزه کوتاه هم هستند که زیر آفتاب لم دادهاند و تماشای آنها به خصوص برای ما که تمساح را بومی آفریقا میدانیم جذاب است.
مگر میشود از بندر گواتر و آن نمای کم نظیرش چشم پوشید؟ بندری که تماشایش ما را به شبه قاره هند میبرد و گرمای سبک زندگی هندیها را به خاطر ما میآورد؟ مگر میتوان نماهای کم نظیر و سینمایی چابهار را از خاطر برد؟
اما این تصاویر زیبا تمامِ چابهار نیست. چابهار زشتیهایی نیز دارد، زشتیهایی که محصول کمبود امکانات زیست با کیفیت مردم، فقر گسترده و بیتوجهیهای پیوسته به این گوهر کم نظیر ایران است.
گاندوها، این تماساحهای پوزه کوتاه، که برای گردشگران یک جاذبه گردشگری هستند برای اهالی منطقه پیام آورد درد و تلخی هستند. گاندوها همان موجوداتی هستند که وقتی بچهها از «هوتکها» آب بر میدارند به سمت دست آنها هجوم میبرند و دست کودکان را قطع میکنند.
هوتک هم همان چالههای آبی است که در نبود آب لوله کشی مرد، زن، پیر و جوان باید برای آوردن آب به آن رجوع کنند، آن هم آبی که گل و هزار چیز دیگر آلوده است.
رویای تبدیل چابهار به پایتخت دریایی ایران رویایی به درازای چند دهه است، رویایی که هنوز رنگ عمل به خود نگرفته و بیشتر به سرابی شبیه است که هیچ وقت قرار نیست واقعی شود. پایخت دریایی ایران امروز یکی از مناطقی است که مردمش با فقر و کمبود امکانات دست و پنجه نرم میکنند.
آن طور که ایرنا گزارش کرده اطراف چابهار و منطقه آزاد آن چندین محله حاشیه ای واقع شده است، جایی که در ادبیات جدید به جای حاشیه نشینی می گویند، «سکونتگاه های غیر رسمی»با معضل فقر و بیکاری مواجه هستند.
نرخ بیکاری در در چابهار و زاهدان در مرز ۴۰ درصد است، این در حالی است که ظرفیتهای چابهار کم نظیر است. علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی با اشاره به یکی از این ظرفیتها میگوید: در شهرستان چابهار، بخشی وجود دارد به نام «دشتیاری». این بخش ۴۰ هزار هکتار وسعت دارد. خداوند آن را به صورت گلخانه طبیعی آفریده است؛ یعنی برای پرورش میوه در آن نیاز به گلخانه نخواهید داشت. دشتیاری به هندوستان کوچک معروف است.
با این همه آن طور که این نماینده مجلس میگوید مدیریت این منطقه یا اطلاعی از این ظرفیتها ندارد یا به دلیل دیگری اصلا میل به حرکت به این سمت ندارد و درگیر امور جاری است.
این دو رویه سکه چابهار است. منطقهای که با گام زدن در آن حس میکنید به بهشتی همیشه بهار پا گذاشتهاید و هر منظره طبیعی آن مثل بهترین قابهای تصویری جهان است، اما همزمان میدانید که با فقر، بیبرنامگی و کمبود امکانات درگیر است.
نظر شما