سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: «حدود چهل سال است که کار هنری می کنم اما هیچوقت و به هیچ عنوان دعوت به افتتاح و اختتامیه جشنواره نشدم.» این جملهی کوتاه سیاوش طهمورث توصیف رفتاری است که سینمای ایران با یکی از قدرترین بازیگران خود داشته است؛ نادیده گرفتن.
طهمورث این روزها با بازی در هناس بار دیگر ثابت کرد که بازیگری بیبدیل، تکنیکی و درجه یک است. بازیگری که در بدترین فیلمها و سریالها بهترین بود و کوتاهترین نقشها را ماندگار کرد.
او دو قسمت بیشتر در زخم کاری حاضر نبود، اما در همان دو قسمت چنان استادانه، دقیق و درخشان ظاهر شد که سایهاش بر کل سریال افتاد و در نهایت نیز هیچ کدام از بازیگران دیگر به گرد پایش نرسیدند.
۱۷ ساله بود که به عضویت گروه «تئاتر امروز» به سرپرستی داوود رشیدی درآمد. طهمورث در این گروه با چهرههایی چون پرویز فنیزاده، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، مرضیه برومند و سوسن تسلیمی همراه بود.
یکی دیگر از مقاطع مهم کار هنری طهمورث همکاری او با پیتر بروک، کارگردان شناخته شده تئاتر بریتانیا است. بروک که در سال ۱۳۵۱ به تهران سفر کرده بود تا «اورگاست» را با حضور بازیگران ایرانی همچون سیاوش تهمورث، پرویز پورحسینی، هوشنگ قوانلو و فهیمه راستکار اجرا کرد. همین اجرا و ترجمه آثار بروک او را به یکی از محبوبترین چهرههای تئاتر ایران بدل کرد.
طهمورث از از سال ۱۳۵۴ نمایشنامه نویسی را شروع کرد سپس با نمایش «آتش در عمق سرما» وارد عرصه کارگردانی شد، با این همه شهرت او به دهه شصت و حضور در سریال گرگ ها به کارگردانی داوود میرباقری باز میگردد. در این سالها طهمورث نماد نقشهای خاکستری و منفی بود و بسیاری از تماشاگران او را با قدرتنمایی در این نقشها به خاطر دارند.
با این همه او حتی به اندازه یک بازیگر نقش مفی هم قدر ندیده است و هنر بیبدیلش در جان بخشی به نقشها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. انگار عمدی در دیده نشدن این استاد تمام بازیگری وجود دارد و بسیاری از پیشنهاد دادن نقش مناسب به او امتناع میکنند.
خود او در این رابطه میگوید: پیشنهاد هایی که به من می شود اغلب قابل قبول نیستند و دوم اینکه مبالغ قرارداد هم واقعا کم است و حتی قابل گفتن نیست اما پیشنهادهایی هم دارد و قبول می کنم اما قبل از تولید فیلم اسم مرا حذف می کنند.
سینما و تلویزیون ایران انگار در نسپردن نقشهای اصلی به طهمورث قصد و نیتی دارد و به طور عجیبی کارگردانان حاضر نیستند نقشهای درجه یک خود را به او بدهند؛ انگار سینما برای هدایت هواپیما به کاپیتانی مثل طهمورث اعتماد ندارد. هیچگاه بزرگ آقای نصیریان در پیش پای طهمورث قرار نگرفت و ما نتوانستیم تمام ظرفیتهای درخشان یک بازیگر شش دانگ و تمام عیار را به چشم ببینیم.
البته سیاوش طهمورث در این عرصه تنها نیست. سیروس گرجستانی را به خاطر بیاورید. اگر نبود رضا عطارانی و جسارتش در سپردن نقشهای طنز خود به گرجستانی احتمالا ما فرصت تماشای هنر او را نیز به طور تمام و کمال نداشتیم. این اتفاق با غلظتی کمتر برای چهرهای چون محمد مطیع نیز افتاد.
انگار این محافظهکاری و ریسک نکردن در ذات سینمای ایران است. به جز این مشکل دیگر این است که بسیاری از بازیگران، به خصوص زنها- از سن مشخصی به بعد دیگر فقط به درد نقش پدر و مادر پیری میخوردند که تنها برای نصیحت مناسب هستند، نگاهی که باعث از دست رفتن فرصت هنرنمایی بسیاری از ستارههای ما شد.
نظر شما