نگار برای سفر به بوشهر چند روزی رو به آبپخش زیبا میره و میگه: "آبپخش به نخلستانهای انبوهش معروفه. ما تو اتوبوس خواب بودیم وقتی بیدار شدم دیدم تا چشم کار میکنه نخله. از ذوق داشتم سکته میکردم. بالاخره رسیدم به جنوب." اون راجع به نخلها این طور میگه: "اینجا از همه جای نخل استفاده می کنن. نخل ارزش بالایی تو باورهای مردم داره. اگر سر یا قلب نخل بریده بشه نخل می میره. به ماده ای که توی قلب نخله پنیر نخل میگن. پنیر نخل خوراکیه. من درباره اش سوال کردم. گفتن کسی حاضر نیست نخل رو بکشه برای پنیرش. دقیقا از واژه کشتن استفاده می کنن. انگار انسانه. اگر نخلی مریض باشه ممکنه بکشنش و بعد پنیرش رو استفاده کنن. اما بعد حتما پایین پاش یه نخل دیگه می کارن." و این بین سری به بازار بندر گناوه که نیم ساعت با آب پخش فاصله داره، می زنه و این بازار رو اینطور توصیف می کنه: "تصویری که شهر بهم داد شلوغی و هرج و مرج بود. انگار پرت بشی توی یه بازار بی سر و ته به وسعت یه شهر."
نگار بعد از تماشای غروب نخلستون، با آب پخش خداحافظی میکنه و به سمت بوشهر که ۶۵ کیلومتر با آب پخش فاصله داره حرکت میکنه و به محض رسیدن به بوشهر برای قدم زدن توی کوچه های اون میره و بعد برای تجربه رفتن به گنبدهای نمکی جاشک آماده میشه و وقتی میرسه به ورودی مجموعه ازش کارت شناسایی میگیرن و خیلی دقیق تعداد بازدید کنندگان رو با لیدر محلی چک میکنن و در جواب این که به چه دلیل با این دقت مشخصات گردشگر ثبت میشه، این رو میشنوه و همراه ش حسابی ش,که میشه: "برای اینکه اگر تو غار گم شدین یا از بالای صخره پرت شدین ما شب بفهمیم برنگشتین و تیم امداد بفرستیم."
نگار در توصیف گنبدهای نمکی شگفت انگیز میگه: "گنبدهای نمکی از معدود جاهای توریستی بود که واقعا عظمت و زیباییش فرسنگ ها بیش از عکس هاش تو فضای مجازیه. نمیدونم چرا عکسا نمیتونن قشنگیشو تصویر کنن. اما ما واقعا نفسمون از دیدن هر تیکه اش بند میومد. یه جاهایی مسیر خیلی سخت بود اما من هر بار وقتی فکر می کردم این سنگ ها میلیون ها سال عمر دارن و کلی باد و خاک و آب به خودشون دیدن تا به این شکلها در بیان دیوونه میشدم از شوق." اون جاهایی رو در غار از ارتفاع بالا میره و جاهایی هم سینه خیز حرکت میکنه و میگه تاریک بود و خفاش ها معلوم نمیشدن اما صداشون شنیده میشد، اون بعد از دیدن قندیل های زیبای نمک توی غارها میگه: "لحظه ای که بالاخره به ته غار رسیدیم و نور رو دیدیم خیلی فراموش نشدنی بود، بعد با آب چشمه نمک گوجه خوردیم تا خستگی مون در بره. واقعا این نمک خیلی مزه اش با نمکایی که میخوریم فرق داره. خیلی خوشمزه بود"
نظر شما