سلام نو – سرویس سیاسی: پس از حمله روسیه به اوکراین برای بسیاری این سوال پیش آمده است که آیا این حمله تنها اولین گام از مجموعه گامهای نظامی روسیه برای به چالش کشیدن ناتو است؟ آیا روسیه آن طور که خودش گفته حاضر است در صورت عضویت سوئد و فنلاند در ناتو درباره این دو کشور هم اقدام نظامی کند؟
پاسخ به این سوالها به گذر زمان نیاز دارد و به سادگی نمیتوان به آنها پاسخ داد، اما شاید با نگاه به وضعیت اوکراین بتوان به سوال دیگری جواب داد و آن این است که آیا چین به تایوان حمله میکند تا این کشور را به طور رسمی به خاک چین ملحق کند؟
به باور بسیاری حرکت جسورانه روسیه و مشغول بودن غرب با بحران اوکراین و شیوه پاسخ محتاطانه آمریکا به این بحران باعث شده تا چین به طور جدیتری به دنبال الحاق تایوان به سرزمین اصلی خود باشد. اقدامی که میتواند به یکی از تنشهای قدیمی کنار گوش چین پایان دهد.
یک چین و دو دولت مدعی
تایوان کشوری در همسایگی سواحل شرقی چین است که با نام رسمی جمهوری چین و همچنین با نامهای چین تایپه، چین ملی و فُرمُز نیز شناخته میشود. همین ماجرای نامهای عجیب و غریب تایوان نشان میدهد که نسبت به چین و تایوان تا چه حد پیچیده است.
دولت جمهوری چین که امروز با نام تایوان شناخته میشود در ۱۰ اکتبر ۱۹۱۱ در پی قیام ووچانگ تشکیل شد و در ۱ ژانویه ۱۹۱۲ رسمیت یافت. این دولت در گذشته بخشی از سرزمین اصلی چین و جمهوری مغولستان را در بر میگرفت. این کشور پس از پایان جنگ جهانی دوم مجمعالجزایر تایوان و پنگو را از ژاپن باز پس گرفت و قانون اساسی جدیدی را در سال ۱۹۴۷ به تصویب رسانید.
در نهایت در پی جنگ داخلی چین در سال ۱۹۴۹، کومینتانگ (حزب ناسیونالیست چین) حزب حاکم کشور تمامی سرزمین اصلی این کشور را به حزب کمونیست چین واگذار کرد. در نتیجه دولت جمهوری چین به ریاست چیانگ کایشک در جزیره تایوان مستقر شده و شهر تایپه را به عنوان پایتخت موقت دولت در تبعید این کشور برگزید. این دولت همچنان خود را دولت مشروع سرزمین اصلی چین و مغولستان میدانست.
دولت حاکم بر تایوان از اعضای موسس سازمان ملل بود و تا سال ۱۹۷۱ عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل نیز بود. در این سال اعضای سازمان ملل تصمیم گرفتند که دولت جمهوری خلق چین را به عنوان دولت رسمی چین به رسمیت بشناسند. از آن زمان تا کنون دولت چین خواهان بازگشت این سرزمین به سرزمین چین است و با هر دولتی که تایوان را به رسمیت بشناسد مشکل جدی دارد. در نتیجه رویکرد دولت چین تایوان فقط با ۲۱ کشور عضو سازمان ملل روابط رسمی دارد.
پس از آتش در غرب، نوبت جنگ در شرق رسیده است؟
حالا پس از حمله روسیه به اوکراین بسیاری این سوال را میپرسند که آیا چین بالاخره وعده استفاده از زور برای بازگردان تایوان به خاک خود را عملیاتی می کند؟
وزارت خارجه چین چهارشنبه ۲۳ فوریه اعلام کرد که تایوان اوکراین نیست و همیشه بخشی جداییناپذیر از چین بوده است. همزمان، تسای اینگ ون، رئیس جمهوری تایوان، به ارگانهای دولتی آن کشور هشدار داد که در برابر تهدیدهای نظامی هوشیار باشند.
در نهایت روز پنجشنبه وزارت دفاع تایوان اعلام کرد که نیروی هوایی این منطقه به ۹ فروند جنگنده چینی که وارد منطقه دفاع هوایی این جزیره شده بودند، هشدار داد.
از طرف دیگر برخی نظامیان آمریکا و تحلیلگران آمریکایی هشدار دادهاند که چین به تایوان چشم طمع دارد و بعید نیست که بعد از واکنش محتاط جهان به مسکو، پکن سودای اقدامی مشابه را در سر داشته باشد.
این هشدار چندان بیربط نیست. نسبت چین و تایوان بسیار غلیظتر از نسبت اوکراین و روسیه است و میزان حمایت غرب از تایوان هم بسیار کمتر از اوکراین است. وابستگی اقتصاد غرب و جهان به چین هم بسیار بیش از روسیه است. در نتیجه بعید نیست که واکنش طرفهای غربی به اقدام چین محافظهکارانهتر نیز باشد.
با این وجود همه چیز به این سادگی نیست. چین برخلاف روسیه طرفدار اقدام نظامی نیست و ابزار رقابت و حتی سرکوب خود را اقتصادی تعریف کرده است. چین برخلاف روسیه مایل به تنش نظامی نیست و این جنس تنشها را برای اقتصاد خود مضر میداند و نمیخواهد با تنش نظامی امکان پیش افتادن از اقتصاد آمریکا را از دست بدهد. از طرف دیگر چین میداند که برای آمریکا مسئله مهمتری است، در نتیجه امکان واکنش متفاوت ایالات متحده نسبت به هرگونه اقدام خود را میدهد.
عامل تعیین کننده دیگر در این میان تایوان است. تایوان به هیچ وجه اوکراین نیست. تایوان کشوری دمکراتیک با اقتصادی قدرتمند است که به علت سلامت اقتصادی مردمش از آن حمایت میکنند. این در حالی است که اوکراین از فاسدترین کشورهای جهان است. اوکراین خانه جاسوسهای روسی بود، اما تایوان چنین نیست. تایوان همچنین از نظر شاخصهای آزادی بیان، مراقبت سلامتی، آموزش همگانی و آزادی اقتصادی در ردههای بالای دنیا قرار دارد. در نتیجه به نظر نمیرسد تایوان همچون اوکراین کشوری از پیش باخته باشد.
روحیه حسابگر چینیها به ما میگوید که اژدهای آسیایی مایل نیست که درست در لحظاتی که امکان زمین زدن آمریکا و پیروزی در رقابت اقتصادی را دارد ناگهان وارد چالشی نظامی در مرزهای خود شود که نه تنها اقتصاد این کشور را با مشکل مواجه میکند، بلکه شاید زخمهای کهنه سیاسی داخل چین را نیز باز کند.
با این همه طمع انسان بدون مرز است و شاید سیاستمداران ارشد چین هم در باتلاق طمع غرق شوند و بخواهند مشکل تایوان را یک شبه و یا اقدام نظامی حل کنند. باید صبر کرد و دید سرنوشت اقدام روسیه در اوکراین چه خواهد شد. آن وقت میتوان جواب بهتری به این سوال داد.
نظر شما