سلام نو – محمدعلی صفآرا: «یک مسئله حل شده» امروز در حال تبدیل شدن به بحرانی است که میتواند ضرباتی کاری به جایگاه دولت و شخص ابراهیم رئیسی در افکار عمومی وارد کند. این خلاصهای از ماجرای حضور بانوان در استادیوم در بازی فوتبال ایران و لبنان است، حضوری که با اسپری فلفل پاسخ داده شد.
این که حضور بانوان در استادیوم فوتبال حق آنان است، این که این مسئله قصد حل شدن نداشته و قدمتی بیش از دو دهه دارد و این که اسپری فلفل زدن به بانوان هیچ دلیل قابل قبولی ندارد مسائلی است که هر کدام نیاز به بحث دارد. این که چطور میتوان حضور بانوان در سینما را پذیرفت اما در استادیوم نه نیز مسئلهای است که باید به آن پرداخت.
اما صورت مسئله ما اینجا اما این است که چطور نیروهایی میتوانند دولت و اعتبار شخصی ابراهیم رئیسی را با اقدامات بیخردانه، ناآگاهانه- یا شاید آگاهانه- خود زیر سوال ببرند.
پیش از این و در بازی ایران و عراق جمعی از زنان وارد استادیوم آزادی شدند و این ورود با استقبال رسانهها، به خصوص رسانههای حامی دولت مواجه شد. مسئله ورود بانوان به ورزشگاه مسئلهای حل شده قلمداد شد و گفته شد آن کاری که دولت روحانی شعارش را میداد، دولت رئیسی به سرانجام رساند.
حالا اما در بازی ایران و لبنان مشخص شد مسائل چندان هم حل نشده. بلیت فروشی برای زنان صورت گرفت، اما در نهایت نه تنها زنان به استادیوم راه داده نشدند، بلکه با اسپری فلفل «رانده» شدند. حالا فیفا در حال بررسی موضوع است و بر اساس اخبار خبرنگاران مطرح فوتبال جهان گزینه تعلیق فوتبال ایران از جام جهانی نیز روی میز است.
آن کسان یا گروهی که بازی ایران و لبنان را به جای آزادی به مشهد منتقل کردند واقعا چه هدفی داشتند؟ دنبال چه بودند؟ چه در فکر خود داشتند و میخواستند به چه هدفی برسند؟
ما در اینجا با چند واقعیت مواجه هستیم، واقعیتهایی که گاه تلخ و غیرقابل قبول هستند، اما وجود دارند. واقعیت اول این است که مسئله حضور زنان در ورزشگاههای فوتبال هنوز حل نشده است. واقعیت دوم این است که مخالفان این مسئله در بخشهای مختلف حاکمیت نیروهای موثری دارند. واقعیت سوم این است که ایران در سال ۲۰۱۹ به فیفا تعهد داد که اجازه حضور زنان در استادیومهای فوتبال را بدهد.
با چنین وضعیتی کدام عقل سلیمی پیشنهاد کرده که بازی ایران و لبنان را به جای تهران به مشهد ببرند؟ به کدام دلیل؟ به چه علت؟ بازی در مشهد چه مزیتی نسبت به تهران داشت جز همین حواشی عجیب و غریب؟
امروز فوتبال ایران در معرض تعلیق از جام جهانی است. اگر این اتفاق رخ دهد ضربهای جدی به اعتبار دولت رئیسی میخورد و دیگر نمیتوان آن را گردن دولت روحانی، آمریکا یا هر جای دیگری انداخت.
حتی اگر ماجرای تعلیق فوتبال هم نبود، آن چه در استادیوم ثامن مشهد رخ داد یک فاجعه مدیریتی، یک آبروریزی تاریخ و یک شرمساری گریز ناپذیر در برابر مردمِ شریف ایران است. به زنان بلیت میفروشند، پول را میگیرند و بعد با پاشیدن اسپری فلفل اجازه ورود آنها به استادیوم را نمیدهند. کافی است به تصاویر نگاه کنیم تا چهرههای خشمگین زنان از هر قشری را ببنیم. کافی است به تصاویر نگاه کنیم تا صورت گریان و وحشتزده دخترک چادر به سر را در آغوش مادرش تماشا کنیم.
قبل از بازی فدارسیون فوتبال میگوید مقدمات حضور زنان در استادیوم مهیا شده و بلیت فروشی داریم. بعد از رخ دادن فاجعه اما همه چیز را تکذیب میکند و میگوید اصلا قرار نبود بلیتی فروخته شود. بعد از فاجعه هر کس به شکلی میخواهد صورت مسئله را پاک کند. یکی میگوید بلیت فروشی نبود، یکی میگوید زیر ساخت نبود و دیگری میگوید بلیت جعلی به بانوان فروختند!
انتهای هر کدام از این مسیرها چیزی جز اثبات ضعف و ناکارآمدی دولت ابراهیم رئیسی است؟ بازی ایران و لبنان بازی بزرگ و چندان مهمی نبود، اما حال تبدیل به بحرانی بزرگ شده است. چرا بازی سادهای که با برگزاری در تهران به سادگی تمام میشد به مشهد رفت و حالا در حال تبدیل شدن بحرانی ملی است؟ واقعا در دولت چه خبر است؟ آیا یک خردمند و صاحب اندیشه و خیرخواه در دولت نبود تا حواشی چنین تصمیمی را به ساختارهای مدیریتی منتقل کند؟
کاش ابراهیم رئیسی کمی دقیقتر به اطراف خود نگاه کند و ببیند آن دوست نماهایی که از فوتبال تا اقتصاد و سیاست خارجی برای او مشکل میتراشند چه کسانی هستند. ادامه آشفتگی فعلی دولت رئیسی را نه تنها در فوتبال و ورزش بلکه در اقتصاد، سیاست خارجی و هر حوزه دیگری به زمین میزند. رئیسی باید کاری کند و این سوال را از خود بپرسد که دوست نمایان اطراف او به دنبال چه هستند؟ کمک به او، دولت و کشور یا منافع خود و زمین زدن یک دورهای دولت او؟ اگر ابراهیم رئیسی دست نجنباند نه تنها ایران متضرر میشود بلکه از اعتبار و آبروی خودش هم چیزی باقی نمیماند.
نظر شما